خبر و دیدگاه

سقوط و نجات (از قندز تا پارلمان)

Ahmad-saidi-meghalat
احمد سعیدی

نمیدانم چه بنویسم چون در یک روز نه که در یک لحظه تحولات واتفاقات متنافض روی میدهد وانسان را در یک دو راهه قرار میدهد که چه بگوید؟ از شکست وویرانی وتباهی که امروز از قندز وبدخشان بگوشها میرسد و یا از قهرمانی عیسی خان سربازی که شش مهاجم انتحاری را در دروازۀ پارلمان یکی پی دیگری رهسپار جهنم ساخت و کشور را از یک فاجعه بزرگ نجات داد. هر چند عدۀ از هموطنان از وکلا ویا نمایندگان کشور دل خوش ندارند اما من به این حادثه از دید جهانی مینگرم که اگر خدائی نا خواسته افراد مسلح وارد پارلمان ویا خانه ملت میشدند چه حادثه درد ناک در تاریخ کشوری ما ثبت میشد. ویک دلیل دیگر بر بی اعتباری وبی اعتمادئی جامعه جهانی نسبت به کشور وملت ما اضافه میگردید وحالا هم خدارا شکر که یک جوان دلیر واسطه شد تا از ورود ترورستان در خانه ملت جلو گیری شد .

سیاست دوسره: قبل از روز دو شنبه ۲۲ جون ۲۰۱۵ حمله انتخاری مخالفین مسلح بر  پارلمان کشور ناکام ماند این حمله از طرف طالبانی راه اندازی شد که رهبران شان در دبی وقطر وحتی اروپا در تلاش نشست با نمایندگان مردم وهیئات عالی رتبه دولت افغانستان ونمایندگان با صلاحیت اقوام اند تا اگر بتوانند راه حل مسالمت آمیز برای حل بحران افغانستان جستجو کنند. هر چند وکلای محترم ازین حمله در امان ماندند اما خانه ملت از اثر وجود این عناصر مختلف المزاج  همجنان در رنج وعذاب است. طرفدار آزار واذیت هیچ کسی نیستم خصوصا نمایندگان ملت اما فکر میکنم خانه ملت از دست این نمایندگان سخت در رنج است طوریکه مشاهده میکنید آنچه شایسته این محل ویا مکان است برایش داده نمیشود. بجای قانون گزاری وبحث پیرامون مشکلات ملی وجستجوی راه حل ها، جنگ وکشمکش با بر تاب  بوتل وبوت سینه وکله یکدیگر را نشانه میروند و خانم ها بخا طریکه کم نیاورند با دشنام های شرم آور یکدیگر را موی کنک میکنند وگاهی چوکیها ی خالی به این خانه احساس حقارت  وبی ارزشی میدهد لذااگر حادثه بشکل دیگری رقم میخورد شاید تا ثیر بر این خانه ملت نیز داشت. اما خوشبختانه یکی از سر بازان دلیر وبا شهامت توانست با مقاومت جانان همه حمله کنندگان اا بکام مرگ بسپارد ونمایندگان را نجات وخانه ملت را همچنان با رنج ونا آرامی اشنا نگهداشت.

نجات وسقوط : در کابل از نجات صحبت میکنیم اما آنطرف در ولایت کندز ولسوالیها یکی پی دیگری بدست جنگجویان مسلح مخالف دولت سقوط میکنند واین سقوط ها از طرف دولت لقب عقب نشینی تکتیکی داده میشود تا از تا ثیر روحی خود بکاهد ومسئولین طور ساده از کنار این سناریو های خونین میگذرند ومیگویند امادگیها برای پس گیری ولسوالیها از دست مخالفین در حال تکمیل شدن است اما عمق فاجعه را حساب نمیکنند که با سقوط واحد های اداری به چه پیمانه امکانات نظامی ولوژستیکی بدست مخالفین می افتد وبا عث تقویت شان میشود وبه چه تعداد از هموطنان ما قربانی این بازی های مرگبار میگردند و  با چور وچپاول امکانات دولتی وآتش زدن تعمیرات دولتی چه اندازه خساره بر دولت وارد میگردد؟ ومردم  بیدفاع وبی گناه تا چه حد ازین ناحیه متضرر میگردند خانه های خودرا ترک میکنند وهستی شان لقب غنیمت میابد وبحلقوم اژدهار گونه مخالفین میرود. اما این همه نا بسامانیها هارا با کلمات ساده عقب نشینی وحمله مجدد جهت باز پس گیری خلاصه میکنند که چنین نیست. درست است که دولت با بکار گیری تمام امکانات میتواند ما نند یمگان بدخشان مرکز ولسوالی را از  تصرف مخالفین خارج کند واما سر نوشت مردم اطراف ولسوالی که حکومتداری هم بخاطر آنهاست چه میشود. مگر چهار تعمیر در هر ولسوالی به معنی ولسوالیست؟ نه خیر ولسوالی همان مردم ومراجعین است که فعلا از کنترول دولت خارج وزیر ادارۀ مخالفین قرار دارند.

آن سر میدان چه گپ است؟ قسمت نهائی میدان بنام جلسات صلح سفید وروشن معلوم میشود که گویا تعداد از طیف همین افراد میخواهند با سران عالی رتبه دولتی دیدار وروی امکانات صلح واشتی صحبت کنند وافراد بلند پایه دولتی وبرخی شخصیت های سر شناس نظام ونمایندگان اقوام هم بال شوق شان بسوی دوبی وقطر به پرواز میآید، اما نمیدانند با کی صحبت میکنند واین افراد چه صلاحیتی دارند واز طرف کی به کدام منظور تجهیز وتقویت میشوند…خلاصه بعد از نشست ومذاکرات بی بر نامه وپلان متا ثر ومنفعل بر میگردند مثل اینکه ملت مظلوم وبیگناه افغانستان ملامت باشد بیایئید قضاوت کنیم که بین نشست های قطر وحملات مرگبار انتحاری در کابل وشهر های دیگر افغانستان چه ربط وسنخیت وجود دارد؟ واگر دارد هدف ازین نشست ها ویا جنگ های خونین وویرانگر چیست؟ در افغانستان جوی خون روان است ودر قطر پیک شیر کام عدۀ را شرین شرین میکند.

از تحولات نا گوار در سراسر کشور بر میاید که دولت ومخالفین هیچکدام بر نامه وپلان برای جنگ وصلح ندارند. ما سالهاست که ترانه صلح را نجوا میکنیم اما نمیگوئیم روی کدام شرائط وبر نامه صلح میکنیم وجنگ ما هم بدون انگیزه ومورال بشکل اجباری ادامه دارد. درین اواخر نماینده ناتو ضمن اظهار خوشبینی در مورد مذاکرات صلح طالبان را به چهار دسته تقسیم نموده که از جمله یکی ازین گروه هارا مائل به صلح معرفی کرده است اگر واقعیت چنین باشد فیصدی صلح گران بسیار کم است یعنی کسانی که نزد طا لبان صلاحیت ندارد و از امتیازات محروم اند به صلح اشتیاق دارند تا از دولت امتیاز بگیرند، هر گاه پالیسی دولت همچنان در ابهام واجمال باشد سر نوشت مردم افغانستان همچنان وارونه وسر گردان است.

احمد سعیدی

احمد سعیدی نویسنده و تحلیلگر امور سیاسی افغانستان می باشد.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. حمله بر پارلمان افغانستان میتواند یک روسیاهی کلان و یک لکۀ نا پاک شدنی بر پیشانی کسانی باشد که شورای رسوائی بنام شورای صلح تشکیل نموده و دم از حل صلح آمیز جنگ اعلان ناشده پاکستان برعلیه افغانستان، میزند. چقدر مضحک و ننگین است که دم از مذاکره بت طالبان زده میشود، درحالیکه طالبان اجیران و نوکران استخبارات پاکستان اند. و در تاریخ دیده نشده است که مذاکره با نوکری و جاسوسی و فروخته شده ای، صورت گرفته باشد. هیچ باداری به نوکر خود چنین صلاحیت را نمیدهد که بحیث مذاکره کننده با طرف مقابل بنشیند. این لودگی و حماقت و خیانت زمامداران افغانستان است که طالبان را هویت میدهد و طالبانرا کلان جلوه میدهد و از آنها طالب آشتی و مذاکره میشود. در حالیکه بادار به او دستور داده است که قدرت را در افغانستان غصب و یوغ بردگی پاکستان را برگردن مردم افغانستان باندازد. اما زمامداران بی همت و بی غیرت افغانستان آنقدر کلوخ چشم و بی همت و فاشست اند که طا لبان را بیشرمانه مخالف سیاسی میخوانند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا