خبر و دیدگاه

روزه؛ عنعنه ماقبل عصرِ کار “اجتماعی شده” است!

alem eftekhar
عالم افتخار

موارد خطیر نوپدید که [خیر] را به [شر] مبدل میکند!

 درینجا می خوانید:

روزه و سوال روز های طولانی تا شش ماهه:

  • روزه و سوال عدم تمایز غنی و فقیر:
  • تکلیف فردی و تعارض با مسئولیت اجتماعی:
  • کی ها نباید روزه بگیرند و کی ها نباید مجاز باشند که روزه بگیرند؟
  • آیا خدا به روزه بشر یا حیوان دیگر محتاج است؟!
  • آیا تحولات و انقلابات هزاره پسین؛ اهمیت تغییر میل جنسی اعراب را هم نداشت؟!
  • چرا زنان در امر و نهی همخوابگی با مردان؛ مورد خطاب نیستند؟!
  • جغرافیای قرآن؛ «اُم القری و حولها» و مخاطبش «عرب زبانان» بود و هست!
  • متباقی هرآنچه در باره روزه… بافیده و لافیده اند و می بافند و می لافند چِرت است و چرند و یاوه و دروغ و حتا شیطنت و منافقت!

انگیزهِ اینکه مقاله کنونی از یک خاکه کوچک قبلاً نشر شده با فرنام «حقیقت و دروغ در باره روزه و رمضان بر وفق قرآن»؛ به اثر بزرگ و ذوجوانب کنونی مبدل گردید؛ سخن کارگری بود که گفت:

 یک ماه رخصت بی معاش گرفتم تا بتوانم روزه ماه مبارک رمضان را بگیرم!!

 

 هموطنان و همدینان محترم!

قبل از همه فرا رسیدن ماه طاعاتِ انفرادی ی ویژه یعنی روزه داری و رمضان را به تمام شما مؤمنان صدیق و بی ریای درون و بیرون کشور و همه مسلمانان صاحب عقیده پاک و اهل صلح و صفا در جهان تهنیت میگویم.

روزه؛ با اینکه مانند حج و طواف کعبه و ضمایم آن و همچنان مانند احکام غلامی و کنیز داری وغیره؛ از عنعنات و مروجات دوران «جاهلیت عرب» است؛ معهذا چون به گونه توارد و «امضایی» وارد اسلام گردیده؛ یکی از بزرگترین عبادات اسلامی و یک بنای مسلمانی هم شمرده شده است.

به راستی؛ قرآن مجید با صراحت؛ مسلمانان را مامور به اجرای این عملِ مروج در “پیشینیان” قرار داده و آنرا؛ فریضه گردانیده است؛ “پیشینیان“ی که در هزاره های گذشته؛ مردمان کم عدهِ شکارگر و شبان پیشه یا شاغل در تولیدات بدوی زراعتی، پیشه های دستی و خرده تجارت؛ بودند یعنی که هیچ قابلیت مقایسه ای با مردمان عصر کنونی و کار و معیشت و گرفتاری هایشان نداشتند.

توجه فرمائید:

۱- سوره بقره آیات ۱۸۳تا ۱۸۵:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۸۳﴾ أَیَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَهٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۸۴﴾ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَمَن کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُواْ الْعِدَّهَ وَلِتُکَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿۱۸۵﴾

اى کسانى که ایمان آورده‏اید روزه بر شما نوشته (مقرّر) شده است، همان گونه که بر کسانى که پیش از شما [بودند] مقرّر شده بود، برای آنکه پرهیزگارى کنید.(۱۸۳)

[روزه در] روزهاى معدودى[است ولى] هر کس از شما بیمار یا در سفر باشد [به همان شماره] تعدادى از روز هاى دیگر [را روزه بدارد] و بر کسانى که [روزه] طاقت ‏فرساست کفّاره‏اى است که خوراک دادن به بینوایى است و هر کس به میل خود بیشتر خیرات کند برایش اولی تر است و [لیکن] اگر بدانید [خودِ] روزه گرفتن براى شما بهترین کار است.(۱۸۴)

ماه رمضان [همان ماه] است که در آن قرآن نازل شده است [کتابى] که مردم را راهبر و [متضمّن] دلایل آشکار هدایت و [میزان] تشخیص حقّ از باطل است، پس هر کس از شما این ماه را دریابد باید آن را روزه بدارد و کسى که بیمار یا در سفر است [باید به شماره آن] تعدادى از روزهاى دیگر [را روزه بدارد] الله براى شما آسانى مى‏خواهد و براى شما دشوارى نمى‏خواهد تا شماره [مقرّر] را تکمیل کنید و الله را به پاس آن که رهنمونی تان کرده است به بزرگى بستایید و شکر گزارى کنید.(۱۸۵)

***

چنانکه به رای العین مشاهده میفرمایید؛ اینجا حکم قطعی روزه داری؛ به لحاظ “فردی”؛ با هدف پرهیزگاری، تزکیه نفس و بالابردن حسنات اخلاقی وجود دارد. لهذا روزه داری ریایی که شخص را چنین متحول نکند یک تقلید میمونوار از رفتار دیگران و یا هم شیطنتی برای مردم فریبی و کاسبی و دکانداری چپاولگرانه است و خواهد بود.

بدینگونه روزه برای فرد؛ “وسیله” است و “پرهیزگاری” با تمامی وسعت معنای آن؛ “هدف“!

روزه و سوال روز های طولانی تا شش ماهه:

همچنان حقیقت قرآنی است که روزه داری مورد نظر؛ در روزهای معدود یک ماه (ماه نهم سال قمری) یعنی رمضان حکم شده است که گاه ۲۹ و گاه ۳۰ روز میشود و به علت اینکه سال قمری از گاهشمار های خام بشر اولیه میباشد و مانند سال شمسی؛ دارای محاسبه دقیق حرکت زمین نبوده؛ با نظام اقلیمی طبیعت سر نمیخورد؛ روزهای رمضان به فصل های گوناگون سال تصادف می کند؛ از کوتاه ترین و سرد ترین یا معتدلترین روز ها تا دراز ترین و خشک ترین و گرمترین روزها.

ولی اگر رمضان را مشتق از مصدر «الرمض» بگیریم که منجمله به معنای گرمای شدید و زمین سوزان است، میتوان به طرز عوامانه؛ روزه در روزهای طولانی و خشک و گرم را حتی بهتر و مطلوب تر پنداشت؛ مگر همین «الرمض» در چرخه زمان به سرما و یخبندان نیز همانقدر تصادف میکند که به گرما و تابستان!؟

اینکه در قرآن؛ روزه در روز های کوتاه (که در عین حال معمولاً ملایم و سرد میباشند) و برعکس در روزهای طولانی (که خشک و داغ و تفتان استند) مورد تفکیک قرار نمی گیرد؛ با در نظرداشت تحولات فاحش اقلیمی در اطراف و اکناف کره زمین؛ عجیب و حتا دور از عدالت الهی به نظر میرسد.(۱)

کسانیکه امروزه اطلاعاتی حد اقل در زمین شناسی و اقلیم شناسی دارند؛ میدانند که کوتاه و دراز شدن روز ها طی فصل های مختلف در حوالی «خط استوا» (منجمله کشورهای افریقایی وعربی) کمتر میباشد و برعکس هرچه مناطق به طرف قطب های زمین نزدیکتر گردد؛ کوتاه و درازشدن روزها طی فصول در آنها افزایش می یابد تا جاییکه به مناطقی در قطب های شمال و جنوب میرسیم که یا شش ماه مکمل روز استند و یا شب!

قوانین مادی و طبیعی در موجود حیه که خود همانند آیات قرآن؛ آیات آفریدگاری استند؛ به وضوح امکان نمیدهند که روزه داری یک فرد مومن شش ماه مداومت داشته باشد و هدف معینه فریضه روزه از آن برآورده گردد.

چرا که حکم آن است که «بخورید و بیاشامید تا رشته سپید (بامداد) از رشته سیاه [شب] بر شما نمودار شود، سپس روزه را تا [فرارسیدن] شب به اتمام رسانید» و چنین چیزی در قطب های زمین که هم اکنون سرزمین های پرنفوس زیادی در آنها قرار دارد؛ چون قسمت هایی از ممالک اسکندناوی؛ جز در طول شش ماه کامل میسر نیست!

روزه و سوال عدم تمایز غنی و فقیر:

همچنان اینکه روزه برای غنی و فقیر یکسان و بی هیچ تفاوتی تکلیف میگردد، قابل تامل است چرا که وضع کسان فقیر حتا مقیم و در حضر، همیشه از وضع کسان غنی مسافر و حتا مریض معمولی؛ آشفته تر و دشوارتر میباشد.

امروزه بر کسی پوشیده نیست که، چاقی یکی ازعمده ترین و پرمخافت ترین بیماری های مردمان غنی و مرفه الحال و حتا متوسط الحال است که معمولاً با مرض شکر، زردی، پوکی استخوان … و حتا سرطان ها اختلاط دارد و دنیای طبابت به شدت مشغول تولید انواع دواها، تدابیر و تخنیک ها برای مقابله با چاقی و ضمایم آن است.

یکی از بهترین تدابیر برای مقابله با این آفت ها همانا پرهیزهای شدید حتا به فواصل به مراتب بیشتر از درازترین روز های روزه داری عبادی میباشد.

لهذا تکلیف روزه برای اغنیا و ثروتمندان که حسب معمول کار فزیکی و دماغی چندانی هم ندارند و نمیکنند نه فقط؛ متضمن عُسرتی نیست، بلکه دارای فایده های بسیار صحی نیز میباشد ولی برای کسان فقیر که بام تا شام ناگزیر از کار و زحمتکشی تا سرحد برده گی؛ برای کسب لقمه نانی اند و در بدن های معمولاً نحیف و لاغر شان، مواد سوخت حیاتی ذخیره وجود ندارد؛ روزه مخصوصاً در روز های طولانی و مناطق خشک و سوزان و یا بسیار سرد، آشکارا پر ازعُسرت و طاقت فرسا میباشد یعنی عملاً برضد تصریح و تعهد الله تعالی در قرآن مجید.(الله براى شما آسانى مى‏خواهد و براى شما دشوارى نمى‏خواهد)

تکلیف فردی و تعارض با مسئولیت اجتماعی:

در دنیای پُر کار و پُر جنب و جوش و پُر دوش و جهش صنعتی و ماشینی ی کنونی که حتی در بسیاری حالات؛ بشرِ کارگر اعم از یدی و فکری؛ خود به پرزه ای از ماشین ها و سیستم ها و ارگانیزاسیون ها و قطارها و مجتمع ها… مبدل گردیده؛ روزه داری منحیث تکلیف فردی در تعارض افزایش یابنده با کار و مسئولیت اجتماعی قرار میگیرد.

چنانکه در آیات قرآنی هم به وضوح می بینیم؛ نه تنها هیچنوع اشارتی به چنین اوضاع و احوال وجود ندارد بلکه اصولاً قرآن به کم و کیف و ریز و درشت کار و تولید و طرق تأمین معیشت مجتمع ها و جوامع میلیونی و میلیاردی بشر نمی پردازد. لهذا تعجبی ندارد که به زیر شکم و بستر خواب مردان مخاطبش و قسماً به ناتندرستی و نابالغی و کسور عقلانی آنها توجه و دقت نماید و بس.

این نقص قرآن؛  به مثابه اثر ۱۴۰۰ سال قبل برای جامعه بدوی و فوق العاده بسیط «اُم القری و حولها» نیست که هر گز به جوامع غیر عرب زبان هم کاری نداشت؛ جوامعی که در همان زمان نیز؛ اجتماعیت و مدنیت و فرهنگ و سیستم های تولیدی قسماً پیشرفته تر و پیچیده تر داشتند؛ ولی چنانکه روزتاروز آفتابی میشود؛ این نقص و در واقع جرم و جنایت جباران و جهانخورانی است که تعالیم منوط و محدود به «اُم القری و حولها» و نهایتاً عرب زبانان را؛ بهانه لشکرکشی ها و جهانگشایی های بربری قرار داده با زور و خون و مرگ و برده سازی ولی بدون “فهمیدن و فهماندن” قرآن و حتی بدون اعتنا و احترامی به آن؛ امپراتوری ها ساختند.

قرآن نه تنها مدعی نسخه پیچی ها برای حل و فصل مسایل غامض و غامضتر شونده دنیای امروز نیست بلکه مدعی حل و فصل مسایل حتی یک نفر غیر عرب زبان در همان زمان خودش هم نبوده است.

اینکه از سال هاست که دولت های مختلف اسلامی در ماه رمضان اوقات رسمی و واجبی ی کارهای تولیدی و خدماتی و اداری و فرهنگی… را کوتاه میسازند؛ کدام مجوز قرآنی ندارد بلکه فقط به مقتضای تحولات حادث شده در عالم واقعیتِ عینی میباشد. چرا که مدت هاست برخلاف عصر قرآن؛ عصر “کار اجتماعی شده و صنعتی شده”

یا هم “ماشینی شده” فرا رسیده و کم و کیف “کار” دیگر صرف به فرد و افراد جداگانه تعلق ندارد بلکه به کُل اجتماع مربوط است و بدینجهت دولت؛ در مقام مسئول اجتماع؛ ناگزیر به ترتیب و تنظیم مقررات و ایجابات کار “اجتماعی شده” گردیده است؛ چیزی که در عصر قرآن و صدر اسلام؛ حتی به مخیله کس هم نمی گنجید.

کی ها نباید روزه بگیرند و کی ها نباید مجاز باشند که روزه بگیرند؟

مثلاً دیگر کار پیلوتانی که طیارات پر از سرنشین را به فضا می برند؛ کار مسئولان ترافیک حساس زمینی و بحری؛ کار مسئولان کنترول جریانات حیاتی گوناگون در شهر ها و فابریکات و مؤسسات، کار اطبا و رهبران پروسه های طبی و امثال آنان و به درجات دوم و سوم…کار کمک دستان و معاونان و علی البدل های آنها؛ مانند کار ها و مشغولیت های قدیمه نیست که همه خیر و شرش فردی باشد.

ولی چنانکه در عمل به طور اظهر من الشمس آشکار است؛ تدابیر نیم بند و اَلَکی و ناشیانه یاد شدهِ دولت های به اصطلاح اسلامی کافی و به درد بخور نیست.

بنابر عوارضی که روزه؛ بر میزان هوشیاری و میتابولیزم جسمی و دماغی بشری دارد، اساساً اینچنین افراد مسئول خدمات خطیر اجتماعی و عمومی؛ ولو که خودشان هم بخواهند؛ به حکم ضرورت وظیفه و مصالح جانی و مالی عامه نباید روزه بگیرند و به درجه اولی نباید به روزه گرفتن و حتی تظاهر به آن مجبور ساخته شوند.

هکذا شاغلین فعالیت در موتور ها و ماشین آلات مختلفه ترافیکی، ترانسپورتی و فابریکاتی که کارشان نیازمند سطح بالای هوشیاری، نیرومندی و استواری است؛ بایستی حتی از روزه گرفتن؛ اکیداً منع شوند و البته بیشتر با کار اقناعی و تعلیم و تربیت سلیم و صحیح دینی و عبادی و کمتر با تدابیر اداری و انضباطی!

شاید لازم باشد و بتوان همچو تدابیر را در مورد آموزندگان و آموزگاران عرصه های سخت زحمت طلب مانند طب و انجنیری و گستره های مشابه فراوان علم و صنعت و تحقیق و کشف و اختراع و هنر و ساخت و ساز… بسط و توسعه داد!

ولی در مورد پرسونل مشمول وظایف حساس و خطیر امنیتی و نظامی و انتظامی خاصتاً در حالت احضارات محاربوی و جریان مدافعه و جنگ؛ به نظر میرسد که متعصب ترین، ابله ترین و غبی ترین مدعیان فقه و فتوا هم ناگزیر از اعتراف اند که روزه و نماز و تکلیف های دیگر فردی؛ از این وظایف حیاتی و مماتی مرتبط به همه خلق الله؛ تقدم و ارجحیت ندارد؛ مواردی که عزیز ترین و گرامی ترین دارایی فرد یعنی حیات؛ هم در آن ها فدا میگردد!

به هرحال، روشنتر از آفتاب است که در حال حاضر؛ شاخص های بازدهی عمومی ی کار و تولید فردی و اجتماعی در ماه روزه داری؛ در بسی عرصه ها اُفت شدید میکند و زیان های قابل ملاحظه اقتصادی هم به خانواده ها و هم به جوامع؛ تحمیل میگردد و بازهم خلاف وعده قرآن که (الله براى شما آسانى مى‏خواهد و براى شما دشوارى نمى‏خواهد) فرد و خانواده و جامعه کارگری و وابسته به کار؛ و عموماً کشور ها و سر زمین ها؛ گرفتار (دشواری ها) میگردد.

آیا خدا به روزه بشر یا حیوان دیگر محتاج است؟!

وقتی بنا نیست با «پرپرخوانی» و پرخاشگری و سفسطه گری مُلایی، فقط دود و غبار باد کنیم و از آیت بزرگ آفریدگاری یعنی عقل و بصیرت خود کار گرفته این اِشکالات روشن را در گستره تطبیقی احکام قرآنی ی روزه و رمضان ببینیم؛ چگونه میتوانیم با اجتهاد و استخاره و امثالهم راه صواب پیدا کنیم؟

واقعیت تلخ و زشت و زمخت این است که اسلام منحیث دین و فرهنگ؛ و دنیای اسلام منحیث بخشی از سکونتگاه بشری؛ به دست مُردگان متحرک و اسکلیت های فرسوده و متعفن هزار سال پیش؛ اداره و زندانبانی میگردد که نه حدود و ثغور زمانی و مکانی نُصُوص و نه محدودیت دایرهِ مخاطبان قرآن را ادراک و اعتراف میکنند و نه از کلیه تحولات و انقلابات هزاره پسین میتوانند و میخواهند سر در بیاورند. حتی آنان تصور یا وانمود میکنند که خدا محتاج عبادات مردمان منجمله روزه و نماز و حج است و کم و کسر و تغییر و تعدیل درین عبادات شاید؛ تمامت خدا را برهم زند یا عالم را در غضب خدا خاکستر گرداند!!!

مجتهدان و متفکران زاده عصر و لازمه عصر؛ اگر به عدد انگشتان هم امکان پدیداری و بالیدن یافته باشند؛ در مجمع  مردگان و اسکلیت های پشمالود «رهبری و حاکمیت!» که حامل مالیخولیای جهانخواران و جهانگشایان اولیه استند؛ راه ندارند و راه نمی یابند!!!

بازهم بیایید قبل از دادن پاسخ نهایی به پرسش فوقانی؛ مقداری دیگر هم پیشتر برویم:

در نخستین آیه شریفه که آوردیم؛ آمد که «ای مؤمنان؛‏ روزه بر شما نوشته (مقرّر) شده است، همان گونه که برکسانى که پیش از شما [بودند] مقرّر شده بود»

بنابرین روزه، امری نیست که ۱۴۰۰ سال پیش وضع و فرض شده باشد؛ امری است که از قدیم وجود داشته و در راستای رفع احتیاجات ایمانی و روانی ی فراد اقوام بدوی تر از اعراب موردِ خطاب قرآن؛ مرسوم و معمول بوده است(۲). چنانکه مثلاً هندو باوران که دین شان خیلی ها بدوی شناخته میشود؛ حتا در هر شش ماه یک آیین روزه داری بدون اجبار و رسمیت؛ دارند و بدنبال هرکدام هم عید و جشن فوق العاده ای که به نام های «هولی» و «دیوالی» شهره آفاق میباشد.

جالب بود که سال گذشته ویب سایتی، طی مضمون مفصل با عنوان «روږه د حیواناتو په نړی کی» ابلاغ کرد که جانوران غیر بشری نیز روزه می گیرند و به این ترتیب احتیاجات صحی و روانی خود را مرتفع میسازند و به نوبه خود عبادت! میکنند.

البته هدف سایت، که احتمالاً توسط آی اس آی پاکستان یا مماثل هایش برای طالبان پخش میگردد، تحقیر روزه داری نه بلکه به زعم خودش تجلیل کردن و فوق العاده ضروری و فطری و ازلی ثابت نمودن روزه بود.

شاید کسی بفرماید که حالا هر احمق، هرچه گفت پایه استدلال در همچو بحثی نمیشود!

مگر چند فیصد مقالات و اشعار و بیانات و خطابه ها و موعظه هایی که طی همین ماه های مبارک رمضان سپری شده خوانده ایم و شنیده ایم به راستی غیر احمقانه است؟

در کدام یک از آنها به طرز خردمندانه و عقلانی حکمت اینکه قرآن می فرماید؛ روزه شما چنان است که بر گذشته گان معمول و مرسوم بود؛ منجمله بر یهود و نصارا و بر «اعراب جاهلی»؛ و یا اینکه الله براى شما آسانى مى‏خواهد و براى شما دشوارى نمى‏خواهد؛ مورد توجه و مداقه قرار گرفته و از آن استنتاجات لازم شده است؟

مگر بسیار مهم نیست که به دنبال «ای مؤمنان؛‏ روزه بر شما نوشته (مقرّر) شده است، همان گونه که برکسانى که پیش از شما [بودند] مقرّر شده بود» نیامده است “برکسانی که پس از شما می آیند؛ هم مقرر خواهد شد”؟!

آیا تحولات و انقلابات هزاره پسین؛ اهمیت تغییر میل جنسی اعراب را نداشت؟!

از حکم روزه ای مانند گذشته گان و مردمان پیش از شما و با شرط آسانی و نه دشواری به شما؛ به حکم دیگر در همین رابطه روزه؛ می رسیم که غالباً دیگر مانند گذشته گان و مردمان پیش از شما نیست؛ توجه فرمایید:

۲- سوره بقره آیه ۱۸۷:

أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنکُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا کَتَبَ اللّهُ لَکُمْ وَکُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّیَامَ إِلَى الَّلیْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ﴿۱۸۷﴾

در شب هاى روزه، هم خوابگى با زنان تان بر شما حلال گردیده است. آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستید. الله مى‏ دانست که شما با خود تان ناراستى مى‏کردید، پس توبه شما را پذیرفت و از شما درگذشت. پس اکنون [در شب هاى ماه رمضان مى‏توانید] با آنان هم خوابگى کنید و آن چه را الله براى شما مقرّر داشته طلب کنید و بخورید و بیاشامید تا رشته سپید [بامداد] از رشته سیاه [شب] بر شما نمودار شود، سپس روزه را تا [فرارسیدن] شب به اتمام رسانید و در حالى که در مساجد معتکف هستید [با زنان] در نیامیزید. این است ‏حدود احکام الهى. پس[زنهار به قصد گناه] بدان نزدیک نشوید. این گونه الله آیات خود را براى مردم بیان مى‏کند، باشد که پروا پیشه کنند.

***

نخستین برداشت از این آیه مبارکه همین است که در زمانهای گذشته گان و مردمان پیش از شما و نیز تا ایندم بر شما؛ همخوابگی با زنان در روزه داری حرام بود؛ ولی الله تعالی به سبب اینکه شما عرب ها را سست اراده یافت که نمیتوانستید این حرمت را نگهدارید و “با خودتان نا راستى مى‏کردید” پس این تحریم را برداشت ولی هنوز” در حالى که در مساجد معتکف هستید [با زنان] درنیامیزید.”

می بینیم که با مرور زمان و تغییرات در اوضاع و احوال مردمان، احکام عبادی و حلال و حرام الهی هم تطورات و تبدلات پیدا میکند. ولی اینجا مفصلاً وارد این مبحث شده نمیتوانیم.

معهذا باید تصریح کرد؛ در حالیکه قرآن برای همه زمانه ها و همه مردمان بشریت بوده باشد، آیا تحولات و انقلابات هزاره پسین؛ اهمیت تغییر میل جنسی اعراب را هم نداشت که اقلا یک چنین ارشاد و ابلاغ و رهنمودی در مورد اوضاع و پیشامد ها و ضرورت های امروزی در آن وجود میداشت؟!

چرا زنان در امر و نهی همخوابگی با مردان؛ مورد خطاب نیستند؟!

برداشت دوم از آیه مبارکه این است که اینجا زنان در تکلیف روزه داری و متفرعات آن منجمله حلال و حرام همخوابگی و اینچنین در اعتکاف به مساجد؛ مطرح نیستند؛ چرا که اگر روزه و حرام و حلال آن برای زنان هم حتمی و مساوی باشد؛ بایستی خطاب آیه صرف و صرف برای مردان نباشد؛ بلکه به زنان نیز در مورد آمیزیش کردن با مردان و شوهرانشان امر و نهی شود.

این مردسالاری و مرد محوری مطلق، آنهم در متن فقهی قرآن؛ آیا به اعتبار علم و حکمت الهی است یا به اعتبار «ذهن مخاطبان» یعنی اهالی بیابانگرد و شبان پیشه پراگنده و کم عده عربستان کهن؟

بدون شک (به لحاظ ایمانی و نه به لحاظ علمی و تجربی!)؛ قرآن کتاب و کلام خداست ولی برای کی و خطاب به کی؟

این پرسش دو جواب ندارد؛ فقط یک جواب دارد و آن اینکه قرآن؛ برای بنده خداست و خطاب به بنده خدا، یعنی اگر شیرفهم تر کنیم مجبوراً باید بگوییم؛ قرآن کتاب خدا؛ برای خدا یا خدایان دیگر نیست؛ چنانکه کتاب نویسندگان بشری؛ برای بشرهای دیگر و خطاب به بشر های دیگر است!

کتاب خدا؛ برای بنده و آنهم برای یکی از بنده گان یعنی بشر است و چونکه بشر به قبایل و طوایف و جغرافیا ها و مناطق منقسم است؛ لذا کتاب خدا و خطاب خدا صرف میتواند همزمان به یک قوم و محیط و منطقه باشد؛ چونکه به همه درعین زمان؛ خطاب کردن امکان ندارد قبل از همه به علت اینکه هر یک گروه و دسته مخاطبان؛ زبان جداگانه دارند که در بردارنده باورها و فرهنگ جداگانه هم است!

قرآن مجید؛ کلام و خطاب خداوند به زبان عربی ۱۴۰۰ سال قبل است و لذا چنانکه خود قرآن به کرات تصریح میکند؛ مخاطب آن غیرعرب زبان نیست. مسلماً اوتعالی برای هدایت غیرعرب زبانان، حکمت و تدبیر لازمه داشته و به داد آن بنده گان هم عندالموقع رسیده است!

عرب زبانان مورد خطاب قرآن در ۱۴۰۰ سال پیش عموماً زنده گانی و معیشت بسیط و بدوی داشته اند و لذا اختلافات طبقاتی و فرق ها میان غنی و فقیر آنقدرها جدی و فاحش نبوده و خاصتاً با عصر کنونی هیچگونه تقارن و تشابهی نداشته است. از اینجاست که وضع غنی و فقیر حتا به اندازه تفاوت در وضع مقیم و مسافر هم مورد تمکین قرآن قرار نمی گیرد.

جغرافیای قرآن؛ «اُم القری و حولها» و مخاطبش «عرب زبانان» بود و هست!

دیگر اینکه جغرافیای قرآن به وضوح و طور تاکید بالتاکید؛ «اُم القری و حولها» یعنی مکه و اطراف آن صراحت یافته است لذا از نظر جغرافیایی دیگر لزومی ندارد که اوضاع و احوال اقلیمی در سایر مناطق کره زمین یعنی مناطق خیلی دور تر از خط استوا و قطبین؛ هم مد نظر باشد یا طرف محاسبه قرار گیرد خاصه که این امر به کلی دور از«ذهن مخاطبان» بوده پیام های قرآنی را بیمورد غامض می گرداند!

همچنان از اصل «مخاطب محوری» روشن میگردد که چرا زنان؛ نیمه نفوس بشری، مادران و پرورنده گان هر دو نیمه بشر، در آیات محکم قرآنی؛ مقام و منزلتی ندارند، به خاطر اینکه نزد عرب های مخاطب؛ زنان جز ابزار برای اطفای شهوات مردان و جز ماشین های چوچه کشی نیستند و بدین علت هم؛ ارباب غرور و فیشن و درشن عربی؛ حتا از تولد دختر در خانواده های خویش ننگ دارند تا بدان حد که دختران نوزاد را زنده به گور میکنند باشد که غیرت شان برجا و سرشان بلند و نام شان نیکو بماند!

لذا طرز خطاب قرآنی اینجا به مقتضای «ذهن» و شعور و سنن و فرهنگ همان مخاطبان است.

اینجا میسر و مفید نیست از برابری زن و مرد و حتا به جهاتی از برتری زن سخن گفته شود؛ چنانکه میسر نیست از کروی بودن زمین، خورشید محوری عالم اطراف زمین، دفینه های عظیم نفتی زیر شنزار های عربستان و هزاران مورد واقعیت و حقیقت ناشناخته و غیر قابل درک دیگر برای اعراب آنوقت؛ سخن گفته شود.

نه در قرآن و نه در هیچ کتاب و خطاب بنده محوری؛ نه قرار است و نه ممکن و متصور که خداوند تمامی «علم غیب» خود را درج وعرضه دارد و حتا حسب نُص قرآنی؛ به خاتم پیامبران هم «جز اندازه قلیلی از علم» ارزانی نشده است!

به لحاظ پوشش لسانی؛ مگر نه این است که با کودک به زبان و مطابق به سطح فهم کودک میتوان و باید سخن گفت و حین سخن گفتن با حیوان؛ طبق فرموده مولانا؛ «زبان حیوانی» می بایستی یاد گرفت و به کار بُرد!

در یک کلام؛ دنیایی با کار “اجتماعی شده” و حتی با زندگی اجتماعی شده و صنعتی شده و ماشینی شده؛ تفاوت هزاران برابر با آن دنیایی دارد که قرآن و فرستنده آن ـ الله متعال ـ یک حرام قرون چون “همخوابگی با زنان در شب های رمضان” را به خاطری حلال گردانید که مردان؛ مقداری هوسباز و زنباره شده بودند و خویشتن داری کرده نمی   توانستند. اینک آنچه را که در بالا ها به روال همین مثال آمد؛ با آن مقایسه کنید و بفرمائید؛ اگر قرآن؛ به فرض محال؛ امروزه نازل شود؛ آیا تکلیف روزه در عرصه گرفتاری های حساس اجتماعی و چیز های امثال آن را چگونه معین خواهد کرد؟؟؟

این است حقیقت قرآنی در مورد روزه و رمضان بنا بر تحلیل و انالیز نُصُوص صریح و روشن و محکم؛ متباقی هرآنچه بافیده و لافیده اند و می بافند و می لافند چِرت است و چرند و یاوه و دروغ و حتا شیطنت و منافقت!

اما غایه های اینهمه چرت و چرند و یاوه و دروغ و شیطنت و منافقت، غایات بسیار بزرگ و سترگ استند؛ غایات تحمیق و استحمار توده های میلیونی؛ حکومت و سلطنت بر آنها و دکانداری و تجارت بیحد پُر سود ملایان و آخوندها به نام حقِ تسبیح و تراویح و ختم قرآن و صدقه فطر و عشر و زکات و تبرعات و هزار جادو و منتر دیگر!

تا جاییکه اکثر ملایان حریص؛ حتا مخارج سال خود را ازعواید ماه مبارک رمضان تامین میکنند و لهذا برای باز بودن و پر رونق بودن چنین دکان پُرارزشی به حکم غریزه هم که شده باید تمام عمر؛ آسمان و ریسمان ببافند و جادو و منتر و توطیه و تحمیق راه اندازند.

اما در پایان یک حقیقت مبرم دیگر هم ناگفته نماند که صرف نظراز اینکه قرآن با چه ظلم و شقاوت و بربریتی بر غیر عرب زبانان تحمیل گردیده و هم اکنون چقدر دروغ و ترفند و توطیه در رابطه با آن جریان دارد؛ به مثابه یک اثر فرهنگ بشری؛ سزاوار مطالعه و تحقیق و تتبع و عنایت و احترام همه گان میباشد و به خصوص که اکنون تمامی قابلیت های لازم برای ترجمه کردن و فهمیدن و معنا کردن آن میسر شده است؛ دیگر نباید به سخن خود قرآن؛ صرف به «اُم القری و حولها» محدود پنداشته شود؛ ولی هیچ قدرت و مقام و منبعی هم منجمله عربستان لارنسی و پاکستان طاغوتی و امپریالیزم جهانی و مزدوران جهادی و طالبی و داعشی شان حق ندارد که قرائت دلبخواه خود از این خطابی برای «اُم القری و حولها» را بر ضد برترین آیات و کتاب آفریدگاری یعنی عقل بشری و ریاضیات هستی به هدف تامین سلطه شیطانی و شدادی خود و همردیفان خویش؛ بر سایرین تحمیل نماید!

هموطنان پاکطینت!

با رو برو شدن بر این حقایق هولناک؛ لطفاً شوکه نشوید؛ طاعات و عبادات شما که با خلوص و صدق و صفا به درگاه خداوند بزرگ انجام گرفته به اجرهای آرمانی منتج میشود. به اینکه منافقان و کذابان و دزدان و قطاع الطریقان و دین فروشان و جهاد فروشان و وطنفروشان و افغانکُشان و مسلمان کُشان جهادی و طالبی و داعشی چه سرنوشت دنیوی و اخروی دارند؛ مساله طاعات و عبادات و عید و برات خود را قاطی نکنید.

روزه و نماز شما قبول!

  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آگاهی بیشتر:

۱ ـ ساعات روزه داری در برخی کشورها در رمضان سال جاری (۲۰۱۵) به این شرح است:

بلندترین ساعات روزه داری: دانمارک:۲۱ ساعت؛ سوئد، نروژ و ایسلند ۲۰ ساعت؛ روسیه: ۱۹ ساعت؛ بلژیک و هلند: ۱۸:۳۰ ساعت.

کوتاهترین ساعات روزه داری: آرژانتین:۹:۳۰ ساعت، استرالیا:۱۰ ساعت، آفریقای جنوبی:  ۱۰:۳۰ ساعت، برازیل: ۱۱ ساعت.

۲ ـ  در آیین های قبل؛ روزه گاهی خودداری مطلق از طعام بوده و زمانی هم، امساک از انواع معینی از طعام – در مسیحیت- دانسته می شده است:

۱) در هندوئیسم (۲۵۰۰- ۴۰۰۰ق م) نیز روزه مروج بوده است هندوها معمولاً روزهای ماۀ جدید و جشن هایی همچون  Durga Puja، Shivratri  و Saraswati Puja را روزه میگیرند اما نوعیت آن بیشتر به خود فرد واگذار شده ، کما اینکه گاهی ممکن است امتناع از خورد ونوش و گاهی صرف امتناع از نوشیدن برای ۲۴ ساعت باشد. اما بیشتر شامل نخوردن غذاهای جامد است و نوشیدن مقداری آب یا شیر مجاز می باشد. هدف از این روزه، افزایش تمرکز در مدیتیشن یا عبادت برای تطهیر درون است و گاهی به عنوان دادن یک قربانی (نذر) در نظر گرفته میشود.

۲) بودیسم یا دین بودا برخاسته از آموزش های “سیدارتاگوتاما” است که ۵۳۵ سال پیش از میلاد به شگوفایی رسید و بودا نام گرفت. او سیاق میانه روی را جایگزین ریاضتهای شدید جسمی یا دنیاپرستی و خوشگذرانی زیاد کرد. همۀ فرقه-های اصلی دین بودا دوره هایی برای روزه دارند، معمولاً روزهای چهاردهم ماه و دیگر روزها را مقدس دانسته، روزه می گیرند. در آئین بودا؛ روزه به معنای خودداری از خوردن غذاهای جامد است ولی استفاده از بعضی مایعات مانعی ندارد. روزۀ بودائیان روشی برای پاکسازی است.

۳) زاهدان پیرو آئین جین برای ایجاد آمادگی روحی خود برای برخی جشنها و اعیاد روزه نگه میدارند. همچنان پارسایان آئین جین بهترین مرگ را مرگ در اثر پرهیز کامل از غذا و آب می دانند و بسیاری از آنها داوطلبانه راه روزه داری را در پیش می گیرند تا بدین طریق به زندگی خود پایان بخشند.

۴) صابئین یا مندائیان (پیروان حضرت یحیی علیه السلام) در روزهای ویژه ای از ماه که آنرا مبطل می نامند از خوردن گوشت، ماهی، تخم مرغ خودداری میکنند از جملۀ این روزها ۲۶، ۲۷، ۲۸، ۲۹، و ۳۰ ماه سمبلتا، روزهای ششم و هفتم ماه دولا و روز دوم ماه هطیا است. آنها روزۀ واقعی را روزه دار بودن اعضاء و جوارح آدمی می دانند که در کتاب کنزاربا یا صحف آدم، مقدس ترین کتاب مندائی ها آمده است: ” ای مومنان برایتان گفتم روزۀ بزرگ فقط نهی از خوردن و آشامیدن نیست بلکه دیدگانتان را از نگاههای هیز و شیطانی و گوشهای تان را از شنیدن حرفهایی که مردم در خانه خود میزنند برحذر دارید و زبانتان را به گفتارهای دروغ ناپسند نیالائید و…”

۵) در آئین زرتشت نیز روزه معمول بوده است، زرتشتیان باید در سه بخش معنوی “شنوائی”، “اندیشه” و “احساس” همیشه روزه باشند به آن معنا که از طریق این سه حس از نیکی دور نشوند و “اندیشه، احساس و شنوایی” همیشه سرشار از نیکی باشد. با این حال، زرتشتیان برای افراط نکردن در خوردن گوشت حیوانات، روزهای دوم، دوازدهم، چهاردم و بیست و یکم هر ماه زرتشتی از خوردن گوشت پرهیز میکنند.

۶) یهودیان در یوم کیپور YOM KIPPUR روزه می گیرند. یوم کیپور تعطیلی مذهبی یهودیان در ماه سپتامبر یا اکتوبر است که مردم در آن روز روزه می گیرند و در کنیسه دعای صبر می خوانند. آن روز را روز کفاره هم می گویند. یهودیان شش روز دیگر را نیز روزه می گیرند که  TISHA V ‘AVنهم ابریل، (روزی که معبد یهودیان در آن روز تخریب شد) از آن جمله است. هدف روزه در دین یهودیت، استغفار از گناهان یا خواست حاجت خاصی از خداست.

۷) در مسیحیت نیز گرفتن روزه یکی از فرایض دینی بوده است اما نوعیت آن در فرقه های گوناگون این دین، متفاوت است و هدف از این روزه کنترول هواهای نفسانی و ریاضت کشیدن برای بخشایش گناهان و همدردی با فقراست. (منبع: کوکچه پریس)

نوشته های مشابه

‫۷ دیدگاه ها

  1. به یزدان اگر ما خرد داشتیم

    برادرم احمد رضا شاه فولادی!

    من یک عضو جمعیت اسلامی استم. چیزی که شما در باره مزار و شبرغان گفتید حقیقت دارد ولی حقیقت های دیگر هم هست. من راستی راستس همین سال و همین رمضان متوجه شدم که رسوم جاهلیت عرب بالای ما و چدران بار شده تاجاییکه گپ دانشگاه ها و مکتب هاست اونه رخصت شدند. اما کل شهر ها و زندگی ها پرچاو است . در خانه تا نیم روزه خورد و کلان مرده واری خو استن ه که روزه داریم و پس از پاشت هم مرده واری خواب استن که حال نداریم. یک کس و نیم کس که در شهرو جای دیگر است ؛ ازبینی بالا گپ سر شان خوش نمیخورد . هر روز غللمغال و داو و فحش و زدن و کندن که روزه داریم . حوصله نداریم. و دیگر بیائید و خود هرجا و هرگوشه و بیشه را که میخواهید تماشا کنید و آن وقت حکمت و فضیلت روزه روده اکرم اندیشمند مارا هم بشنوید که مغز ندارد و بیچاره مانند دیگر های با آپاندیس خودش اندیشه میکند. . ای وای وای وای وای
    به یزدان اگر ما خرد داشتیم
    کجا این سرانجام بد داشتیم
    ستار مزاری برادرت

  2. جناب دانشمند گرامی استاد افتخار بزرگ اسلام علیکم و رحمه الله و برکاتهُ!
    چند روز است تظاهرات در بعضی از دانشگاه های کشور راه انداخته میشود.
    دانشجویان بخاطر مشکلات گرما که در ماه مبارک رمضان تحت فشار قرار گرفته اند، از مقامات محلی و وزارت تحصیلات عالی می خواهند تا درماه مبارک رمضان دانشگاه تعطیل گردد.
    این جوانان بیخبر ازینکه نصاب درسی در مقیاس بین المللی دارای وجایب و معیار های پذیرفته شده ی بین المللی بوده، حتا در زمان فراغت از دانشگاه ها، ساعت درسی هر مضمون قید و درج اسناد تحصیلی میشود.
    آیا این جوانان میدانند که اگر ساعات درسی شان مطابق معیار های ستندرد تحصیلی نباشد، دیپلوم ایشان در سطح بین المللی فاقد اعتبار میباشد؟
    جناب بزرگوار وطن و منطقه!
    مقاله بسیار علمی، عمیق و خلاقانه ی شما پاسخ به همه ی این مشکلات است.
    استادان این محصلین وقتی مقاله ی شما را بخوانند، به سهولت میتوانند به اقناع محصلین بپردازند و به اسرع وقت مطابق ایات قران و تصریحات روشن مقاله که نص آن پاسخ روشن به چنین ناهنجاری های اجتماعی است، میباشد.و راه برون رفت از چنین مشکلات را پیشکش و ارایه داده ، به این بی نظمی ها نقطه پایان میگذارند.

    در ولایات مزارشریف و شبرغان پیش ازان تظاهراتی در همین مورد صورت گرفته بود. اکنون تازه
    این خواست غیر منطقی در بامیان نیز مطرح شده که به خشونت انجامیده است
    تظاهرات دانشجویان دانشگاه بامیان که پیش از چاشت امروز با “خواست تعطیل شدن این دانشگاه تا پس از ماه رمضان” راه اندازی شده بود، در دقایق پایانی به خشونت کشیده شد.

    این تظاهرات پس از آن به خشونت کشیده شد که مسئولان دانشگاه بامیان، به خواست‌های دانشجویان پاسخ مثبت ندادند. این تظاهرات پس از آن به خشونت کشیده شد که مسئولان دانشگاه بامیان، به خواست‌های دانشجویان پاسخ مثبت ندادند.
    دانشجویان معترض می‌گویند که به دلیل گرمی هوا، دوری راه و نبود امکانات مورد نیاز، درشرایط دشواری قرار گرفته‌اند و نمی‌توانند در ماه رمضان به تحصیل شان ادامه دهند.
    این تظاهرات پس از آن به خشونت کشیده شد که مسئولان دانشگاه بامیان، به خواست‌های دانشجویان پاسخ مثبت ندادند.
    دانشجویان معترض با تاکید بر خواست‌های شان، اقدام به پرتاب سنگ به سوی ساختمان دانشگاه و نیروهای امنیتی کردند که با واکنش پولیس ضد آشوب قوماندانی امنیه بامیان رو برو شدند.
    پولیس ضد آشوب، ضمن استفاده از گاز اشک آور و فیر هوایی برای متفرق کردن دانشجویان، شماری از آنان را دستگیر کرد.
    گزارش‌های تایید ناشده‌ای وجود دارد که شماری از نیروهای امنیتی نیز در این رویداد بگونه سطحی زخمی شده‌اند.
    تظاهرات‌های خشونت آمیز در بامیان پیش از این سابقه نداشته و این نخستین بار است که تظاهرات دانشجویان دانشگاه بامیان به خشونت کشانیده شده است.
    آنان پیش از این نیز، اقدام به راه‌اندازی تظاهرات‌های گسترده اما مسالمت آمیز کرده بودند.
    گفته می‌شود در روزهایی که فضای بامیان در نتیجه کشمکش‌ها میان موافقان و مخالفان انتصاب طاهر زهیر به عنوان والی جدید این ولایت به شدت رنگ سیاسی بخود گرفته، گروه‌هایی در پی متشنج سازی اوضاع و مختل کردن امنیت در بامیان هستند و امروز نیز از دانشجویان استفاده سیاسی کرده‌اند.
    با عرض احترام

    احمد رضا شاه فولادی از ولایت بامیان

  3. اینکه ذهنم را متوجه و مصروف حوادث و گذارشات کشورهای اسلامی مینمایم، به این فکر می افتم که فایده و حاصل و یا دست آورد مناسک مذهبی و یا آموزه های دینی خود را درکجا میتوان دید و یا یافت.؟ مثلا” در اروپا افکار جدیدی توسط دانشمندان آن ارایه شد که این افکار و آموزه ها اروپا را به مدارج عالی ترقی و سعادت رساند. مثلا” آنها دین را از سیاست جدا ساختند، به انسان و آزادی انسان احمیت فراوان قایل شدند. اخلاق را در جامعه خویش نهادینه ساختند. بطور مثال شما هنگام مراجعه جهت کارهای تان به ادارات دولتی و یا شخصی در اروپا و امریکا هرگز رشوتی نمی پردازید. اما متأسفانه که اگر شما جهت اجرای کار تان به دفاتر دولتی پاکستان ویا افغانستان مراجعه نمائید، بدون تادیه رشوت کار تان اجرا نمیگردد. از بد اخلاقی طالبان و داعشیان خو پرسان نکن. طالبان برادران هموطن و مسلمان خود را بیرحمانه به قتل میرسانند و همه چیز را خراب مینمایند. و تمام این خرابی هارا زیر نام اسلام انجام میدهند. پس مسلمانی من در کجا مورد تطبیق خواهد داشت؟ و نمونه آنرا درکجا خواهم دید؟ و چه وقت ثمر مسلمان بودن خودرا چیده خواهم توانست؟

  4. همۀ کسانیکه به اصالت حقیقت اهتمام دارند، به این باور اند که قرآن عظیم الشأن به مردمان قاره عربستان نظر به شرایط همان زمان نازل شده است. به اینصورت تطبیق احکام آن بر زمان حال و شرایط پیشرفته جهان ما و در تمام کره زمین خالی از دشواری نمیباشد. مثلا”در زمانش حضرت محمد(ص) به کروی بودن زمین اعتقاد نداشت و نمیدانست که قاره ای بنام امریکا وجود دارد. من به این باورم که اگر حضرت محمد(ص) در زمان کنونی که علم و ساینس بمدارج بلندی رشد نموده است، ظهور مینمود، شاید سخنی از روزه درمیان نبود و یا به شکلی میبود که به انسانهای امروز زحمت نباشد و در رشد کار و تولید سکتگی ای وارد ننماید.

  5. من جواب این سوال را که آیا خدا به روزه ما احتیاج دارد؟ را در کتاب “خداوند الموت” زیر عنوان قیامت نامه حسن صهبا رهبر اسماعیلیان در زمان حکومت سلجوقی ها یافتم. حسن صهبا هنگام اعلان ظهور خویش، پیروان خودرا از روزه و نماز آزاد ساخت. اوگفت خداوند به کارهای ظاهری روزه گرفتن و یا نماز خواندن احتیاج ندارد. پیروان خودرا هدایت داد تا جهت تقویه بدن و تندرستی شان به تمرینات منظم و فعالیتهای تولیدی بپردازند.

  6. بزرگوار عالم بختیار! آفریدگار عالم خیر و برکت زیادی را به دستان مبارک تان اعطا فرماید، تا بتوانید با نوشته های حقیقت محور تان جهل مردم منتر شده را بزداًید. تمام آدمان گرسنه ومحروم و درد دیده توسط شیادان و نفس اماره پرستان منتر و افسون شده اند و با وسایل گونان به حماقت این آدمان افزوده میشود. نوشته های شما یکتا پرست واقعی و مسلمان راستین میتواند منتر ستمکاران را ضعیف و آدمان مستعضف را بیدار سازد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا