خبر و دیدگاه

به وزیر خارجه جوان کشورم آقای ربانی

altآقای صلاح الدین ربانی وزیر خارجه منتخب جمهوری اسلامی افغانستان، گذشته پر تلاش شما بخاطر ارزش ها و معیار های معقول چه در دوره  کاری نماینده گی افغانستان در امریکا ترکیه و عربستان سعودی و چه در شورای عالی صلح درست میدانم باور کنید صادقانه می گویم آنچه را که در این نامه خدمت شما قلم زده ام نه نصیحت است و نه وصیت بلکه درد و فهم مشترکست در سیاست خارجی که خواستم با شما شریک سازم جناب عالی آقای ربانی وزیر خارجه کشورم شما بهترمیدانید که سیاست خارجی بخشی خطیر در زندگی، رفتار و زمامداری تمام دولت-ملت‌ها بشمار می‌‏رود. اما در سالهای اخیر به موازات پیچیده‏‌تر شدن روابط ملی و بین المللی دولت‌ها، اهمیّت آن چندین مرتبه بیشتر نیز شده است. افزایش اجتناب ناپذیر در تعداد بازیگران منطقه ای بین المللی بشمول بازیگران غیردولتی سیاست‏گزاری ها را پیچیده‏‌تر و پر مخاطره تر ساخته است. همه میدانند سیاست خارجی دولت‌ها، اعم از بزرگ و کوچک، توسعه یافته و یا در حال توسعه، را بر جای نهاده است سیاست خارجی نظام  جمهوری اسلامی افغانستان مانند هر دولت دیگری که خواهان حضور فعال و تأثیرگذار در صحنه متحول منطقه ای و جهانی است بر اساس یک رشته اهداف کلان که عموما در تمامی شرایط و احوال ثابت و غیرقابل خدشه بوده و همچنین یک سلسله اهداف اجرایی و عملیاتی که در پرتو شرایط و تحولات منطقه ای و جهانی و ضرورت ها، نیازها و مصالح ملی تعیین می شوند باید شکل بگیرد. هریک از این اهداف  و موارد می باید به روشنی و با صراحت و دقت ترسیم شود.

( الف ) اهداف کلان سیاست خارجی

برمبنای قانون اساسی، جمهوری اسلامی افغانستان اهداف سیاست خارجی کشور عزیز ما افغانستان  در محورهای ذیل باید طراحی و دسته بندی گردد .

  • پاسداری از استقلال، وحدت ملی و تمامیت ارضی کشور،
  • کمک همه جانبه و بدون تعلل به تأمین امنیت ملی،
  • اعتلای منزلت ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی افغانستان در جهان،
  • افزایش حسن همجواری بخاطر کاهش آسیب پذیری های که دامنگیر کشور ماست،  
  • ارتقای روابط سیاسی اقتصادی امنیتی  و کاهش تنش ها و خصومت ها،
  • ایفای نقش مؤثر و نهادسازی به منظور کمک به استقرار صلح و ثبات پایدار در افغانستان و منطقه.

جناب عالی! نظام جمهوری اسلامی افغانستان بعد از سقوط حکومت نام نهاد طالبان با در نظرداشت همه تلاش ها بخاطر ایجاد روابط حسنه بخصوص با کشور های همسایه بخصوص با پاکستان به چالش‏ ‌ها بزرگ دست و گریبان بوده است. درست است آنچه را که در بالا نیز تذکر داده ام  با در نظرداشت مواد قانون اساسی افغانستان سیاست خارجی شامل حفظ استقلال، تمامیت ارضی، امنیت ملی و نیل به توسعه ملی پایدار بلند مدت مبتنی بوده است. اما بهتر است بخاطر ویژه گی های سیاست خارجی معقول چند اصل عمده را نیز در نظر گرفته و در راه تحقق آن گام برداریم.

در قدم اول سیاست خارجی در همان سوی باید حرکت کند که الزامات رشد و توسعه اقتصادی و امنیتی ایجاب می کند.

در قدم دوم باید حداقل با ۱۰ الی ۱۵ کشور به عنوان شریک استراتژیک در حوزه های امنیتی، اقتصادی و سیاسی روابط تنگاتنگ داشته باشیم .

در قدم سوم سیاست اتخاذ شود که نه تنها کشور های همسایه بلکه  کشورهای دیگر نیز از رشد و پیشرفت و امنیت سر تا سری افغانستان هیچ نو هراس و نگرانی نداشته باشند.

در قدم چهارم درک دقیق و همه جانبه  به حساسیت های کشورهای دیگر، داشته باشیم. و به آن کشور ها طوری باید نگاه کرد که آنها حساسیت های کشور ما را نیز همه جانبه درک کنند.

  در قدم پنجم بهتر است  موضوعات مهم سیاست خارجی در سطح ملی و بین المللی توسط متخصصین سیاست خارجی بحث و برسی شود. آنچه که تحقق آن در کوتاه مدت و در میان مدت مقدور نیست، جزء اهداف ملی خود قرار ندهیم و برای آن سرمایه گذاری مالی و سیاسی نیز نکنیم.

در قدم ششم جایگاه روابطاقتصادی و تجاری دستگاه دیپلماسی، از روابط سیاسی هرگز کوچک تر و بی اهمیت تر پنداشته نشود. روابط اقتصادی متضمن روابط سیاسی و امنیتی شمرده میشود.

در قدم هفتم  تحلیل دستگاه دیپلماسی شما  از تحولات منطقه ای و بین المللی بر اساس ارزش ها و معیار های قبول شده جهانی  به تعریف دیگر سیاست خارجی کشورها عرصه یی است که ظرفیت های یک کشور را در عرصه ی بین المللی به نمایش می گذارد و می تواند بسیاری از اهداف و نیات کشورها را در ابعاد منطقه یی و بین المللی آن برآورده سازد. امیدوارم مدیریت آگاهانه شما در وزارت امور خارجه بتواند .

با باز تعریف نقش و جایگاه افغانستان در منطقه، اهمیت سیاست خارجی تعامل محور و استفاده ی بجا و صحیح از دیپلماسی و ظرفیت های چانه زنی های معقول باعث تغییرات در دیدگاه دیگر کشورها و مردمان آن سرزمین ها  به افغانستان شود. در طول اضافه تر از صد روز که از ایجاد حکومت وحدت ملی می گذرد رییس جمهور محمد اشرف غنی و رئیس اجرائیه داکتر عبدالله عبدالله بر اساس اهمیت و تبیین اهداف سیاست خارجی به برخی از کشورهای دور و نزدیک سفر کرده اند.  به کشورهای چین، سعودی، پاکستان بروکسل، ترکمنستان آذر بایجان،  بشمول کنفرانس لندن  رهبران و مقام های عالی رتبه ی این کشورها دیدار و گفت وگو های صورت گرفته تا اندازه ای نسبی توانسته بسیاری از ابهام ها در مورد آینده پر مخاطره ای افغانستان  را کمرنگ ترسازد. از طرف دیگر حضور رهبران بعضی از کشور ها یا وزرای خارجه آنها از جمله کشورهای همسایه (پاکستان، ایران ترکیه، برطانیه، استرالیا و بعضی کشور های دیگر  نیز نشان از روند تدریجی تغییر رویکرد کشورهای همسایه به خط مشی های جدید افغانستان شمرده می شود. سیاست های بعدی افغانستان نیز باید با در نظرداشت منافع ملی افغانستان استوار و پایدار باشد چون همه میدانیم.   

که منافع ملی برخاسته از آرمان ملی است و آرمان ملی، از خون،‌ تاریخ، فرهنگ و رسالت‌های یک ملت در پهنه‌ی جهان،‌ سرچشمه می‌گیرد. منافع ملی که در قالب آرمان ملی تعریف می‌شود و با آمدن و رفتن دولت‌ها و حتا حکومت‌ها غیر قابل تغییر است. برای رسیدن به منافع ملی، نیاز به استقلال سیاسی است که خود، وابسته به استقلال اقتصادی است. از این رو منافع ملی در یک برداشت دقیق‌فراتر، مربوط و منود بر همه ابعاد زنده گی یک ملت پایدار است. آنچه که آرزو برده می شود در شرایط موجود موضوع اصلی دیپلماسی عمومی در جهان، تنها برقراری ارتباط بین دیپلمات های کشورها نیست، بلکه از سطح ارتباط میان دست اندرکاران حوزه سیاست خارجی فراتر رفته و محدوده عمومی تری پیدا کرده است. بر اساس یکی از اصول دیپلماسی عمومی نخبگان به دلیل تاثیر عمیق و پایداری که بر بدنه جوامع انسانی دارند مورد توجه قرار می گیرند تا از طریق آنها بتوانند در جوامع هدف جریانی سازی لازم را برای  تامین منافع ملی کشور متبوع خود بوجود اورند.  سیاست برای افکار عمومی از اهداف و وظایف اصلی دیپلماسی عمومی مطرح است. بطوریکه هم اکنون کشورها برای پیگیری اهداف و برنامه های خود در جامعه هدف و تاثیر بر مغزها و قلب های افکار عمومی از حداکثر توان خود استفاده می کنند و سرمایه گذاری های عظیمی در این حوزه انجام می دهند. ابعاد دیپلماسی عمومی گاهی چندان گسترده می یابد که دست اندرکاران آن متهم به دخالت آشکار در سیاست های کشور پذیرنده می شوند، به عنوان مثال ارتباط با احزاب کشور مقصد یا اقدام به نفع یک گروه یا به زیان گروهی دیگر در آن کشور از جمله مواردی است که به دخالت تعبیر می شود. جناب وزیر خارجه شما میدانید برخی وزارت خارجه هر کشور را مسئول دیپلماسی عمومی می دانند و برخی عالی ترین مسول کشور را. برخی دیگر تمامی اتباع یک کشور را مسئول اجرای دیپلماسی عمومی می دانند. به عنوان مثال رسانه های یک کشور می توانند بدون حضور فیزیکی چهره و تصویر مثبتی از آن کشور را در خارج از مرزها به نمایش بگذارند. دیپلماسی رسانه ای که ازمباحث جدید در سیاست خارجی است درچهاردهه گذشته کم کم جای خود را درعرصه بین المللی بازکرده وامروزه به عنوان یکی از مهره های تشریح کننده سیاست خارجی نیز شمرده می شود. باور دارم جوانان آگاه مجهز با سلاح فکر و عمل در دستگاه دیپلوماسی شما حضور فعال دارند و می توانند جهت تحقق اهداف مدبرانه شما در سیاست خارجی گام های استواری بردارند تشخیص همچو جوانان آگاه کار مشکلی نیست مهم تر جلب همکاری این نسل جوان که بعضی ها آزرده خاطر اند امیدوارم در سر خط اهداف شما باشد آنچه که دردانش  دیپلماسی ازآن به عنوان دوستی یاد می شود همکاری و همراهی درجهت تامین منافع مشترک است باید هرچه عاجلتر تعریف و کار برد از این منافع مشترک در وزارت خارجه ایجاد گردد . تاکید میکنم تلاش کنید رسانه ها همکار راهبردی و رفیق راه شما باشند چون  روابط عمومی ها  امروز به عنوان بال دوم دیپلماسی عمومی درخدمت  تامین منافع کشورها شمرده شده  عمل می کنند وعهده دار نقش های پیچیده ای هستند که در گذشته های نه چندان دور حتی تصور آن هم ممکن نبود.  با درنظر گرفتن این واقعیت می توان گفت شیوه ها و روش های سنتی گذشته در روابط عمومی ها دیگر  نمی تواند به تنهایی پاسخگوی تغییر و تحولات اساسی روز بویژه در دیپلوماسی عمومی باشد. برای رسیدن به اهداف عالی یک روابط عمومی چابک و کارآمد که در خدمت دیپلماسی عمومی قرار گیرد،  باید روش ها و تکنیکهای جدیدی را به کار گرفت.  باور دارم با زمان کم خط و مشی را که در خانه ملت ارایه نمودید جای خود را به یک تعهد و وعده حقیقی مبدل میسازد.                        

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا