خبر و دیدگاه

کنفرانسی که جزبوی نفاق وشقاق به مشام نمیرسد.

alt“نکاتی چند پیرامون سومین کنفرانس نام نهاد مهاجران افغانستان دراتریش”

این کنفرانس که به تاریخ ۱۴ دسامبر ۲۰۱۴  زیرعنوان ” نقش افغانهای مقیم خارج دراستحکام وحدت ملی ” درشهر وین اتریش گویا با اشتراک ۲۵۰ نفر هموطنان دائر گردید بود،  خواستم  دیدگاه و موضعگری خاص خویشرا خدمت شما هموطنان عزیز خارج ازکشور تقدیم نمایم.
واقعآ جای بسا تاسف و تأثر است، مردم افغانستان که دربد ترین حالت، شرایط و اوضاع سیاسی وامنیتی قرار داشته، درمیان مرگ و زندگی پنجه نرم میکنند،  ولی دلالان سیاسی درون حاکمیت و هکذا گماشتگان بیرون از حاکمیت در کشورهای خارجی که یقینآ از طریق ارگ ریاست جمهوری ودیگر نهاد ضد ملی ودموکرتیک درون جامعه تمویل میشوند، در اروپا وامریکا مصروف زد وبندهای اتحاد های قبیلوی خود هستند. ضرب المثل مشهوری است که ” بزدرغم جان کندن و قصاب درغم چربو”.

بلی هموطن،   این گروه معلوم الحال که واقعآ گذ شته دیروز و امروز شان سیاه است،  باز میخواهند با این خیمه شب بازی ها ونشست های پی درپی و با تفکر قبیلوی و دور از حضور مسحقین واقعی بازجعل وتقلب دیگری را اینبار در اروپا کنفرانسی را زیر نام « کنفرانس بین المللی  مهاجران افغانستان » سازماندهی کنند،  و بازهم مردم این سرزمین را باهمان تفکر نادرست تفوق طلبی به پرتگاه بدبختی وبی سرنوشتی سوق دهند.

سوال اساسی اینجاست:  چه ارتباطی عقلانی بین هموطنان مهاجر مان در اروپا و اشتراک اشخاصی ومهمان ناخوانده  چون آقایون سلیمان لائق ، داود سلطانزوی، خانم زهره سلطان زوی،  هیلی ارشاد عضو پارلمان،  ریحانه آزاد عضو ولسی جرگه،  آقایون سید فرخ شاه  فاریابی منشی مجلس سنا،   همایون عزیزی وزیر پیشین درامور پارلمانی، و بصیر رنجبر….وجود دارد.؟ جواب دقیقآ معلوم است. که هرگز موضوع کنفرانس جز یک بهانه بیشی نبوده و نیست،  گزارشات میرساند که این صحنه سازی ها درضمن اینکه هدفش «  تحکیم وحدت ملی» نبوده ونیست،  بلکه اساسا” تفرقه افگنی سرلوحه برنامه سازان آن قرار داشته و آنرا دنبال میکنند. باکدام وجدان بیدار وعقل سلیم پذ یرفت که چنین اشخاص برای همدلی دراین کنفرانس نام نهاد اشتراک ورزیده بودند.؟ باورکنید آنچه که دراین کنفرانس کمبودی احساس میگردید،  عدم حضور  انورالحق احدی،  عمر زاخیلوال،  جنرال طاقت،  یون،  وافغانزوی..میباشد که جای شان خالی بود،  اینکه چرا هسته گزاران در این نمایش اشتراک نکرده بودند،  عدم حضور شان کمی سوالبرانگیز است …شما زمانیکه به دیدگاه های ذوات حاضرین فوق الذکر نگاه میکنید، مطمئن میشوید که  واژه “تحکیم وحدت ملی ” دراین روش دزدانه دیگر ارزشی ندارد،  وجایش را  به نفاق وشقاق واگزار میکند.

alt

ودرگزارش آمده است که گویا منابع تمویل این نشست بدوش شخصی بنام اختر محمد صافی  رئیس کنگرس بین المللی مهاجران افغان که ازمسکو دیسانت شده است میباشد، اما هزینه  این مبلغ گزاف درحدود ۳۵۰۰۰هزا ر تا ۴۵۰۰۰  درتوان یک دفتر غیر تولیدی  از کجا شد و از حساب کدام بودجه ؟ ولی معلوم است که در این جاه راز های پنهانی دیگری نهفته شده است؛ که به یقین کامل اکثر هموطنان ما دردیار غربت از آن بیخبرند،  ولی اشتراک یک چند نفر محدود و انگشت شمار قابل احترام آنهم  به شکل تاکتیکی که گویا بازگو حکایت از وحدت ملی را به نمایش گزارد،  خواسته و یا ناخواسته،  فهمیده ویا نافهمیده درگیر این ماجراشده اند نیز درخور اهمیت وسوال برانگیز است.


ولی یکتعداد هموطنان بیرون از کشور که زیر چتر اتحادیه ها و انجمن ها گیر مانده اند ورهبری این اتحادیه ها متاسفانه تا امروزکه نتوانستند ویا نخواستند کاری موُثری درزمینه انجام بدهند وحتی برگزاری چنین کنفرانس تقلبی نشان داد که دست اندرکاران اتحادیه نتوانستند وجرأت اینرا نداشتند که موضعگیری مشخصی پیرامون این جریان عظمت طلبی علیه تهیه کنندگان این کنفرانس که شباهت به یک شبخون بود داشته باشند،  ومردم نمیدانند درگرو چه کسانی وچه گروه های قرار گرفته اند، و اکثر مهاجرین هموطن ما از این زدوبند های سیاسی بیخبرند چه رسد به آنکه از برنامه این کنفرانس باخبر میبودند. بالعموم مشکل اساسی و خوف حقیقی عمومی از آن دارند، ممکن است زمانی در غیاب مهاجرین یکتعداد این سازمان ها واتحادیه های وابسته سردرگم با همکاری مربیان داخل کشوردست به سازماندهی و تقلب دیگری دور ازدید مهاجرین مردم بزنند،  رای ونظریات اکثریت مهاجرین را نادیده گیرند ودرغیاب همان قصه وطنز « گوسپندان امر خیلی » را اینبار در اروپا تکرار کنند.

بدینوسیله ازتمام هموطنان مقیم خارج ازکشور صمیمانه میطلبم که دردیدگاه خود دررابط به چنین جریانات تجدید نظر بدارند،  تاباشد اهداف شوم این سیاه دلان وگرگان درکمین خنثی ودیگر نتواند کار ساز بدبختی های بیشتر باشد.

اگر نشانه  وابتکار حکومت «وحدت ملی» این بوده باشد که کارمندان، مامورین و وابستگان ارشد خویش را برای تبلیغات وحدت قبیلوی به خارج از کشور برای کمپاین کردن بفرستند،   به یقین کامل ما منتظر بسا ویرانی های دیگری دروطن خود خواهیم بود وضرب المثل مشهوری است که گویند : “این راه که تو میروی به پاکستان است “.

اینجانب به نمایندگی از خود واکثر دوستان و هموطنانی که  با ایشان درارتباط ام با قلب پاک و زبان رسأ اعلام میداریم که هیچ نوع فدراسیون ها، انجمن ها ، واتحادیه های که دور ازدید مردم به چنین جهل وریاکاری دست بزنند ازما نمایندگی کرده نمیتوانند وهر تصمیم شان منجمله تصامیم و پیام کنفرانس نام نهاد مورد نظرکه ویروس قومپرستی در آن رخنه کرده است ازطرف ما مردود است.


باعرض حُرمت وارادت

۲۳ دسامبر ۲۰۱۴

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا