حادثه اسفناک سقوط یک پروند طیاره مالیزیائ که در خاک اوکرائین که به کشته شدن ۲۹۵ نفر انجامید، رهبران کودتاه چیان کیف (رئیس جمهور اوکرائین، پروشینکا)، مطبوعات و رسانه های غربی به شکل کل همین اکنون شروع به اتهامات زدن نموده اند و این سیر حرکت در حالت تقویه است.
هدف این اتحاد و اتهام نامیمون غرب در مقابل روسیه فقط و فقط انزوای بیشتر روسیه درسطح جهان است و مهر تائیدی گویا بر حقانیت تحریم های بیشتر فلج کننده علیه روسیه خواهد بود. امریکا مجبور است با همان سیاست کلاسیک خویش یعنی “آب را ِگل آلود کردن و ماهی گرفتن” در منطقه و جهان است. و این سیاست خشن و ضد بشری را تاجائیکه لازم است ادامه میدهند.
با اینکه این سیاست شرم آور دیگر افشا شده است، اما بازهم نتیجه آلام بدبختی وخونریزی اش سالهای سال ادامه خواهد یافت. امریکا برای عملکرد خویش از هرشیوه ازانفجار تاانتهار واز اشغال تا سقوط دولت صرفه نخواهد کرد. توجه بفرمائید، امریکا برای رسیدن به هدف خویش همانا آرزوی داشتن پایگاه نظامی در افغانستان درمدت ۶۵ الی ۷۰ سال از تمام گزینه ها استفاده کرد، خصوصآ زمانیکه در سال ۱۳۵۷ یک تحول دیگری دیگری درافغانستان بوجود آمد غرب درراس امریکا درصدد به اصطلاح ” دفاع از اسلام ” درمنطقه برآمد ومضحکترش اینکه که گویا « اسلام عزیز درخطر است ؟! »، وآمدن قطعات شوروی آنزمان به افغانستان بازهم ” چاقوی امریکا وحامیان اش دسته شد”. دیری نگذشت که با به دست آوردن افغانستان به بهانه رویداد ۱۱سیپتامبر! امریکا خود علیه اسلام قرار گرفت ودوستان دیروز خویش را تروریستان نامید وحتی جورج بوش رئیس جمهور پیشین امریکا آنرا جنگ صلیبی نامید. گرچه بلاخره اکثر انسانهای باوجدان کره زمین درک کردند که اینجا نه دیگر دفاع اسلام مطرح است ونه هم جنگ علیه تروریزم. این یک پلان شوم قبلا تنظیم شده بود که بدبختانه تحقق پزیرفت.
حالا سوال اساسی بر میگردد به اینکه چرا این حادثه غمناک ودلخراش سقوط هواپیما در این مقطع اساسی رخ داد؟ ولی هرچه که باشد این یک عمل جنون آمیز بود. اما جواب کاملآ روشن وهویدا است ؛ متیقین هستم که این عکسل العمل غیر انسانی جوابی بود براتحاد عمیق وتأثیر گزار سیاست های مستقل اقتصادی نشست دولت های عضو « بریکس » که درهمین هفته در برازیل انجام یافته بود، که این نشست وضربه کوبنده و جبران ناپزیری بود برخود کامگی امریکا درمنطقه وجهان.
حکومت دست نشانده غرب در اوکرائین و دستگاه های دروغ پراگنی غرب چون ( بی، بی، سی و سی، إن، إن ) بدون حد ا قل درنظر داشت احتمال مشکل تخنیکی ویا فنی دراولین بولتن خبری خویش استقلال طلبان و نیروهای مردمی ضد اوکرائینی را که طرفدار روسیه تلقی میشوند در این حادثه شریک دانستند. سوال اساسی اینجاست : پس چرا با این عجله وسراسیمگی لجام گسیخته ؟ درحالیکه قریب به چهارماه قبل هم یک هواپیمائ دیگر کشور مالیزیا با چنین مشخصات ازصفحه رادار ناپدید گردید وتاکنون هم علائم موثق از آن هواپیما بوجود نیامده است ولی هیچ رسانه ویا دولتی درمورد پیش داوری نکردند، اما این پیش داوری سریع حاکمان کیف، دولت ها ورسانه های غربی برای چی ؟ واز کجا آب میخورند؟ معلوم است که اینها درپی تعقیب سیاست معین ومشخصی اند برای ضربه به حق ارادیت دیگر کشورها که در این حلقه خبیثه شامل نیستند، که از اینطریق به دیگر رهبران جهان اخطار بدهند وبفهمانند ” هر که باما نیست ازمانیست”.
امریکا درمجموع غرب میخواهد از اینطریق دومسئله بس مهم را تعقیب کن :
۱. ممکن است امریکا ودیگر دولت های غربی وحتی دولت های وابسته به غرب موضوع را به شکل یک جانبه به ملل متحد پیشکش نماید تا استقلال طلبان اوکرائینی را درلست سیاه « تروریستی » شامل ساخته، تاباشد این آزدیخواهی وحق ارادیت دراینجاه دیگر دفن گردد.
۲. تاکید برحقانیت جلوه دادن تحریماتی اضافی علیه روسیه درمجامع ملی وبین الملی.همان که گفته اند: ” یک تیر ودوفاخته “درنظر گرفته شده است.
ولی جای بسا تاسف و تاثر است که این انسان های بیگناه که طعمه حریق گردیدند دوستان وخانواده های خویشرا به ماتم نشستاند،که اکثر شان فقط برای گزاشتن دوره تعطیلی تابستانی عازم مالیزیا بودند، قربانی سیاست های غیر انسانی دولت های حامی تروریزم گردیدند. گرچه ممکن است هیچ وقت سرنخ این جنایت بشری به شکل واقعی پیدا نگردد، ولی زنگ اتهام غرب درو دروازهّ روسیه راهمین اکنون درحالت کوبیدن است.
