خبر و دیدگاه

معمای صلح در پس کوته های تاریک رابطه میان “طالبان” و “ارگ”

andishmand 1در حالی که مناسبات میان رئیس جمهور کرزی و ایالات متحده امریکا حامی اصلی خارجی وی در کرسی اقتدار بسیار سرد و متشنج است، گفتگوی صلح میان کرزی و طالبان به معمای دیگری در رابطه های مخدوش و غیرشفاف رئیس جمهور و طالبان مبدل شده است.

به نظر می رسد که بجای مصالحه میان دولت افغانستان و طالبان، یک بازی دو جانبه و ممکن چند جانبه در پس کوته های تاریک و مخدوش روابط دیرین میان ارگ کابل و طالبان جریان دارد. اظهارات متناقض، عدم شفافیت و صداقت ارگ در اطلاع رسانی به مردم افغانستان از این مذاکرات و بیانات غیر معمول اخیر در استقبال از مولوی عبدالرقیب وزیر کشته شدۀ طالبان به پیچیدگی این بازی می افزاید.

اخبار و گزارشات مبهم از منابع ناپیدای حکومت کرزی در هفتۀ پیش(۲۹ دلو۱۳۹۲/ ۱۸فبروری۲۰۱۴)از مذاکرات یک گروه شانزده نفری طالبان با شورای عالی صلح در شهر دوبی حکایت داشت. رهبری گروه طالبان در مذاکرات بدوش مولوی معتصم آغاجان وزیر مالیۀ امارت اسلامی سرنگون شدۀ تحریک اسلامی طالبان بود. و در میان این گروه به حضور پنج تن از قوماندانان طالبان اشاره می شود که در حال جنگ با دولت افغانستان و نظامیان خارجی حامی این دولت هستند. 

اما نکتۀ مبهم و قابل پرسش و بحث در این مذاکرات به عدم افشای اسامی طالبان مذاکره کننده بر میگردد. یگانه فردی که در میان گروه مذاکره کننده  شناخته شد، مولوی عبدالرقیب وزیر پیشین مهاجرین طالبان بود که آنهم پس از ترور موصوف در شهر پشاور(۲۸دلو۱۳۹۲/۱۷فبروری۲۰۱۴)از شرکت او در این مذاکرات سخن رفت. رئیس جمهور کرزی پس از ترور مولوی رقیب، او را شهید و قربانی راه صلح خواند و برای انتقال وی به زادگاهش در کلفگان ولایت تخار دستورات ویژه صادر کرد. در اعلامیۀ دفتر ریاست جمهوری به مناسبت این قتل برای نخستین بار از گروه طالبان به عنوان تحریک اسلامی طالبان افغانستان نام برده شد و پیکر وزیر ترور شدۀ طالبان با چرخ بالهای وزارت دفاع انتقال یافت.

مولوی عبدالرقیب وزیر امور مهاجرین طالبان در فهرست تحریم های سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و انترپل(سازمان بین المللی پولیس جنایی) قرار داشت. وی پس از سقوط امارت طالبان(۲۰۰۱)شامل لیست دوصد نفری اعضای مهم طالبان متهم به تمویل تروریزم از سوی شورای امنیت ملل متحد بود. او هیچگاه از این لیست خارج ساخته نشد. مولوی رقیب از افراد مهم طالبان در دهۀ نود سدۀ بیستم بود و در بسیاری از جنگ های طالبان در شمال افغانستان نقش داشت.

گفته می شود که مولوی عبدالرقیب پس از بازگشت از مذاکرات دوبی در اثر شلیک افراد ناشناس به قتل رسید. برخی مقامات دولتی و تحلیلگران قتل او را کار طالبان خواندند، اما طالبان در اعلامیۀ خود قتل وی را کار دشمنان مکار دانستند.

نکتۀ جالب که از بازی های پشت پرده و چندگانۀ ارگ کابل بر سر معمای مذاکراه با طالبان حکایت دارد، به همین اعلامیۀ ارگ و طالبان بر سر قتل مولوی عبدالرقیب بر میگردد. هر دو اعلامیه، قتل مولوی مذکور را نکوهش می کند و هر دو اعلامیه، در واقع مولوی ترور شده را همدست و متحد خود معرفی می کند.

در حالی که رئیس جمهور کرزی و حکومت او در صدد آن است تا مذاکرات دوبی با طالبان به عنوان تحول مهم در کارنامه های وی با برجستگی ثبت شود، اما سخنگوی طالبان به نام ذبیح الله مجاهد هر گونه مذاکرات طالبان را در دوبی با دولت افغانستان تکذیب می کند. طالبان از آدرس آنچی که امارت اسلامی طالبان افغانستان می خوانند بروز چهارشنبه(۳۰دلو۱۳۹۲)مولوی معتصم را فرد فاقد مسئولیت و صلاحیت نامیدند و افزون بر آن، او را متهم کردند که “خلاف اصول، آرمان  و جهاد مقدس امارت اسلامی و در راستای اهداف اشغالگران فعالیت دارد”.

نکتۀ مهم و قابل توجه در اعلامیۀ طالبان این بود که گفته شد، عدم افشای نام و شهرت مذاکره کنندگان دوبی بیانگر آن است ک چنین مذاکراتی با طالبان وجود ندارد.

آیا واقعاً چنین است؟ آیا مذاکرات واقعی میان دولت و طالبان وجود ندارد؟

صرف نظر از درستی و نادرستی ادعای طالبان در عدم مذاکرات آنها با دولت افغانستان، نکتۀ پرسش برانگیز و قابل بحث به ابهام این مذاکرات از سوی دولت و رئیس جمهور کرزی بر میگردد.

هیچگونه توضیح و شفافیتی در این مذاکرات وجود ندارد. در حالی که هزاران نفر از نیروهای نظامی افغانستان در جنگ علیه طالبان و در دفاع از کرزی و حکومت او طی این دوازده سال جان خود را از دست دادند، اما کرزی از مرگ آنها در حدِ مرگ مولوی رقیب نه متأثر گردید و نه به پیکر آنها این چنین حرمت و عزت قایل شد. 

رئیس جمهور کرزی و حکومت او در حالی از مذاکرات پنهانی با طالبان در دوبی بزرگ نمایی می کند که وی کلید صلح و کلید اصلی مذاکره با طالبان را در دست پاکستان و امریکا می خواند. حتی  او از امضای قرارداد امنیتی با امریکا در دسترسی به این کلید امتناع کرد. اما نکتۀ قابل پرسش به همین موضع متضاد و متناقض وی برمیگردد که اگر کلید مذاکره و صلح با طالبان در دستان امریکا و اسلام آباد است، پس چرا کرزی بدون صاحبان این کلید وارد این مذاکره می شود؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا