خبر و دیدگاه

آیا صرف رسانه ها دین ستیزند؟

هاشم ععصمتبه مورخهء ۴ ربیع الاول سال ۱۴۳۵ هـ ق که مطابق ۱۶ جدی ۱۳۹۲ هـ ش می باشد، بعض از رسانه ها یک خبر شگفت انگیز را به نشر سپرد، که آقای محمد هاشم عصمت الهی مشاور رسانه ای حامد کرزی در یک نشست برگزار شده در ایران اظهاراتی انتقادانه را  پیرامون عملکرد بعض از رسانه هادر افغانستان نموده است!

طبق گفتهء رسانه ها نامبرده در نشت مذکور به دو نقطه ارزنده اشاره نموده است، نخست اینکه مبارزه ملت غیور افغان را در مقابل امریکا همسان مقابله این ملت در مقابل اتحاد شوروی پنداشته است! اگر بدقت غور صورت بگیرد، این نوع اظهارات در حقیقت اعتراف پوست کنده بر حقانیت جهاد ومبارزه دوازده ساله ملت مجاهد و شهید پرور افغان در مقابل یورشگران غربی و همکاران داخلی ایشان، که در راس شان امریکا قرار دارد، می باشد!

 در رابطه سوال این طور خویش را مطرح می نماید که، اگر آقای محمد هاشم عصمت الهی در حرفهای خویش راستین باشد، و امید است که همچنین باشد، پس چرا این اعتراف پس از دوازده سال! چرا پس از آنکه یورشگران ملت ما را کشت! به زندان کشانید! به بی حرمتی مقدسات پرداخت! در نیمه شبها خانه های مردم بی غرض را تالاشی نمود! قریه ها، مساجد، مراسم عروسی وغمگساری را بمباردمان کرد! مردم را بخاک وخون کشید! و زمینه را طوری فراهم نمود که حیا، شرم و ارزشهای انسانی ازمردم بویژه از قشر جوان ودر شهرها رخت سفر ببندد!

 اگر آقای عصمت الهی قبلا به این حقیقت پی برده باشد، و حالا ابراز نظر می نماید، یقینا که در حق ملت مظلوم، در حق خاک و میهن، در حق الله جل مجده، در حق ارزشهای مقدس مسلمانان، بلکی در حق ارزشهای انسانی مرتکب جرم نا بخشودنی شده است!

 واگر ایشان پس از دوازده سال از این حقیقت پی برده باشد! یقینا که حق وحقیقت را دیر شناسایی کرده است! ولیکن باز هم عمل شایسته را انجام داده است، چونکه بر یک حقیقت آشکار اعتراف، ولی در عین حال برای بعضها پنهان را برملا ساخت! 

  این هم از امکان بدور نیست که اظهارات آقای عصمت الهی پیوندی با اختلافات اخیر میان کرزی و امریکاییها داشته باشد! که حالا در صدد رسوا نمودن یکدیگر هستند، و به  این ترتیب هر یک سعی می ورزد تا به اهداف خویش نایل گردد!

 آقای عصمت الهی در جریان سخنان خویش به نقطه دوم چنین اشاره نموده است، که  بعض از رسانه ها در افغانستان به  همکاری وهمنوایی امریکا به دین ستیزی می  پردازند! و می کوشند تا در بین مردم روحیهء دین ستیزی را ایجاد وتقویت نمایند!

شکی نیست این هم یک حقیقت هویدا و انکار نا پذیر است، چونکه امریکاییها که دشمن الله جل جلاله هستند، دشمن رسول الله صلی الله علیه وسلم هستند، دشمن قرآن کریم هستند، به شکل عام دشمن همه مسلمانان هستند، به هیچ صورت نمی خواهند به مسلمانان خیری برسد! اما بعض از پروژه ها که بعناوین گوناگون آنرا در بین مردم به پیش میبرند، در حقیقت پس پرده اهداف دیگری دارند، بشردوستی، حقوق بشر، همکاری و همدردی، جنگ بر ضد دهشتگردی، پرده های است که امریکاییها اهداف شوم خویش را تحت آن پنهان نموده، و به پیش می برند!

ملت غیور افغان از ابتدا اشغال یقین داشت که غربیها بویژه امریکاییها از همه نخستر ارزشهای دینی، افتخارات تاریخی و ملی، کلتور، ثقافت، رسم و رواج ما را آماج قرار می دهد. همین علت بود که همه ملت در برابر یورشگران با فرزندان اصیل میهن یکجا، اظهار ایستاده گی را نشان داد! و همه مشاهده می نمایند که امواج متلاطم این قیام ملی و مبارزه برحق ملت غیور افغان در مقابل اشغالگران روز بروز گسترده تر، ژرفتر و نیرومند تر شده می رود!

 اگر امریکاییها به ارزشهای انسانی متعهد می بودند، ویا اقلا ارج به حقوق بشر می گذاشتند! چه قسم متصور است که قریه ها را بمباردمان نماید؟ مردم بی غرض را به زندان بکشاند؟ کشتزارهای مردم را ویران کند؟ کوده کان، زنان و پیرمردان را در خانه ها ایشان به خاک وخون بکشاند؟ در برابر مقدسات مسلمانان مرتکب بی حرمتیها شوند؟ به اجساد شهدا بی حرمتی نماید؟ کوده کان وزنان را پس از کشتن به آتش بکشند؟

 ناگفته نه ماند که بعدا خبرهای هم به نشر رسید که آقای عصمت اللهی از اینکه قیام ملت افغان در برابر امریکا همسان قیام در برابر شوروی است انکار نموده است، که گویا پیرامون این موضوع اظهاراتی نداشته است! به هر صورت، در اینجا سوالی چند طور ذیل خویش را مطرح می نماید که آقای محمد هاشم و همنظران شان باید به آن پاسخ بگوید؟

۱ – امریکاییها که در بین ملت افغان نظریه دین ستیزی را تقویه می کنند! کیها ایشان را آوردند؟ و به برای چه؟ و کیها زمینه دین ستیزی را برایشان مساعد ساختند؟

۲ – آنانیکه امروز از دین ستیزی امریکاییها حرف می زنند، دیروز کجا بودند؟ آیا صرف امروز درک کردند که امریکاییها دین ستیز هستند؟ در حالیکه الله جل مجده در کتاب مقدس خویش قرآن کریم بارها به  پیروان دین مبارک اسلام هشدار داده اند که آگاه باشید! مبادا نشود که با یهود، نصارا و مشرکین از در دوستی درآیید! چونکه آنها گاهی هم دوست شما شده نمی توانند! آنها دشمن الله جل جلاله و دشمن رسول الله هستند!

 کسیکه که خویش را مسلمان می پندارد! به ربوبیت الله جل جلاله، و به رسالت محمد صلی الله علیه وسلم ایمان راستین داشته باشد، چه گونه میتواند فرامین وفرموده های رب خویش را یکسره نادیده بگیرد! به یهود ونصارا در برابر هموطنان مسلمان خویش دست دوستی را دراز نماید! برای کشتن مسلمانان از یهود ونصارا مدد بجویند؟

۳ –  آیا در کشور عزیز ما صرف رسانه ها دین ستیزی می کنند؟ و یا اینکه همه دوایر حکومتی در عوض چند دالر در خدمت اشغالگران قرار دارند؟ شاید معلومات شما دقیق باشد که قویه مقننه، قویه اجرائیه، قویه قضایه در اختیار کیها اند؟ آیا صرف بعض از رسانه ست که برای نشر وپخش ثقافت وکلتور اجانب دست بکارند! و یا اینکه پیش از رسانه ها، محاکم، وزرارت خانه ها، مشرانو و لویه جرگها همه مشغول دین ستیزی اند!

۴ – آخر راه حل این مشکلات چیست؟ آیا راه حل دیگری بغیر از اینکه همه افغانها دست به دست یکدیگر بدهند، اشغالگران را رانده واستقلال خویش را بدست بیاورند! و برای یک نظام مستقل و اسلامی دلخواه ملت مسلمان ومجاهد خویش سعی ورزند، وجود دارد؟ تا به همه مشکلات ودشواریها نقطه پایان گذاشته شود.

 قابل تذکر است که عبد الحمید مبارز معین وزارت اطلاعات وفرهنگ وبعض دیگران که خویشرا نگهبانان حقوق رسانه ها تلقی می کنند، اظهارات آقای محمد هاشم عصمت اللهی را بی اساس، و همنوا با صحبت های  طالبان  خواند! نامبرده کلتور ستیزی ودین ستیزی رسانه ها را قطعا منتفی خوانده، و ابراز نظر نموده که هیچ رسانهء عمل منافی با ارزشهای اسلامی و منافع ملی نه نموده است!

 برای این جنابان باید تذکر داده شود که یا تعریف شما از ارزشهای دینی و کلتوری افغانها با واقعیتها فرق دارد، ویا شما در کدام کره دیگری بسر می بریند، ور نه همه مردم مشاهده می نمایند که در تلویزیونهای کابل چه چیزها به نشر سپرده می شود؟ آیا رقص کردن و آواز خواندن دختران جوان در تلویزیونهای کابل دین ستیزی نیست؟ ظاهر شدن دختران نیمه برهنه بر آینه های تلویزیونها منافی با ارزشهای اسلامی و کلتور افغانی نیست؟  سریالها ودرامه های که روزمره در تلویزیونهای مختلف به نشر گذاشته میشود، آیا با ارزشهای دین مبارک اسلام و با کلتور و عنعنات ملی مهین عزیز مان تطابق دارد؟

 آیا کفایت نه می کند که برای فحشا و عریانی زمینه سازی نموده و روزمره، عملا اولاد این میهن غیور و باشهامت را به بیراهه می کشانید! آیا کافی نیست که چادرهای دختران ملت افغان را از سر ایشان دور کردید! و بنام حقوق زن و آزادی بیان، کرامت و شرف زن افغان را در عوض چند دالر به لیلام گذاشتید؟!

 آیا این همه کافی نیست؟ آیا ضمیر تان اجازه می دهد که به بسا بی حیایی و بی شرمی اضافتر سرنده ها نواخته، مرتکب دروغ شاخدار شده، از اعمال ننگین خویش، او از جنایتهای اشغالگران وحشی وبی حیا دفاع بنمایید؟!!

 این جنابان که نسبت دین ستیزی به رسانه ها را – که یک حقیقت انکار ناپذیر است – صحبت های طالبان می پندارند، چه فکر می کنند که دین و اسلام ملکیت طالبان است؟ آیا کسی دیگری حق ندارد از ارزشهای دینی و مقدسات اسلامی خویش دفاع نماید! و اگر کسی در این راستا صدا را بلند کرد، بی چون وچرا طالب خوانده شود؟

 اینها چی فکر می کنند که ملت غیور افغان هم مانند خود ایشان ومانند اشغالگران به طالبان از پس شیشهء عینک سیاه می نگرند؟ آقایان! باور کنید که حقیقت طور دیگر است! من نمی خواهم موضوع را به درازا بکشانم، صرف توجه خواننده گان گرامی را  به سطور ذیل معطوف می دارم، تا هر کس در پرتو عقل خویش قضاوت نماید:  

   کسانیکه شما وامثال شما آنانرا طالبان میخوانید! چه فکر می کنید که طی دوازده سال گذشته چه تعداد طالب را کشتید؟ چه تعداد را به زندانها کشانیدید؟ چه تعداد را به ترک خانه وکاشنه مجبور کردید؟ با این همه وهمه نه اینکه طالبان کم نشده بلکی روز بروز زیادتر شده می رود!

 اگر جدلا بپذیریم که صرف طالبان چند در برابر نیروهای تقریبا پنجاه کشور خارجی! و چند صد هزار اردو و پولیس داخلی مصروف کارزار اند! فکر نمی کنید که این چند تن طالب چه گونه توانسته اند که پنجاه  کشور خارجی و دوستان داخلی شان را از پا در آوردند؟ آیا آنِ آن نه رسیده که دیگر به عوض پنهان نمودن حقایق، از حقایق نهفته پرده برداشته شود؟

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا