خبر و دیدگاه

درنگی بر تفرقه افگنی های حزب التحریر

hezbi tahrirافغانستان؛ کشوری که سال ها جنگ و ویرانی را پشت سر گذاشته و همچنان سالیان متمادی است که با مداخلات و مخالفت های مستقیم و غیر مستقیم بیگانه ها و تعداد کشور های بی مهر و نا بخرد، دست و پنجه نرم میکند، کشوری که همه زیربنا های آن از اثر مداخلات مستقیم و گاه نیابتی این مداخله گران تخریب ویا کاملاً از بین رفته بود، همه افغان ها به فکر این بودند که چگونه خانه و کاشانه خود را ترک و به کشور های بیگانه پناه ببرند تا شاید محفوظ بمانند، دروازه های مکاتب و دانشگاه ها بروی شهروندان به ویژه دختران بسته و هیچ گونه خدمات عام المنفعه از سوی دولت عرضه نمی گردید، بجز از یک یا دو کشور که افغانستان را مرکز تروریستی خویش ساخته بودند دیگر هیچ دولتی افغانستان را به رسمیت نمی شناخت، انگار این کشور به جزیره ارواح تبدیل شده بود و در یک فراموشی کشنده قرار داشت لهذا افراطیون مذهبی، تروریستان جهانی، آدم کشان و جانیان از سراسر گیتی در این کشور سرازیر شدند و با استفاده از امکانات و شرایط مساعد که طالبان و حامیان آنها در اختیار این جنایتکاران قرار داده بود، این خطه به لانه تروریستان جهان تبدیل گردید طوری که اصلاً امید دوباره آزاد شدن افغانستان ازچنگال خون آشام تروریستان و نوکران گوش به فرمان اجانب وجود نداشت.

اما به یاری خداوند، مقاومت و ایستادگی دلیر مردان راسخ که برای دفاع از تمامیت ارضی و نوامیس ملی خویش شجاعانه رزمیدند و با همکاری جامعه جهانی توانستند که افغانستان امروزی را به ارمغان بیاورند. افغانستان که بفضل الهی از جایگاه و شناخت کافی در نقشه سیاسی جهان منحیث یک کشور مستقل که دارای قانون اساسی، قوه مقننه، قضائیه، و اجرائیه میباشد، برخوردار گردیده است، دروازه های مکاتب و دانشگاه ها با داشتن اساتید با تجربه بر روی فرزندان دانشجوی این سرزمین گشوده شده است. آزادی بیان یکی از دستاوردهای حکومت فعلی است هر افغان از طریق رسانه های همگانی حق ابراز نظر را دارد و جریان‌های مختلفی، افکار و برنامه‌ های شان را از طریق رسانه ها پخش و نشر مینمایند. ولی متأسفانه بعضی از این جریان ها همچون حزب التحریر با افکار و ادعاهای منتشر شده مبنی بر جهاد برای برپایی خلافت اسلامی و با یورش بردن بر دموکراسی بیشتر جوانان دانشجو را هدف قرار داده و با تبلیغات افراطی و نادرست شان از دین مبین اسلام افکار نوجوانان مغشوش ساخته و مانع فراگیری تعلیمات درست آنان از دین میگردند. گیرم که دموکراسی ضد دین است، آیا این حزب از نظام‌های استبدادی کدام نقدی نموده اند؟ سوال دیگر اینکه آیا فعالیت های تبلغاتی و تفرقه افگنانه حزب التحریر در نظام‌ها و جوامع دیکتاتوری فرصت فعالیت بیشتر دارند یا دموکراتیک؟ چنانچه دانشمند بزرگوار سوریه استاد جودت سعید می‌نویسد: آن‌چه در دموکراسی‌ها وجود دارد، ما از پایان عصر خلفای راشدین بدین ‌سو در جست ‌وجوی آن بوده‌ایم. دموکراسی جامعۀ اسلامی را به سوی رشد هدایت می‌نماید. حزب تحریر که ادعای خلافت دارد و منتظر خلیفه نشسته اند. آیا اعضا و یا رهبران آن شرایط خلیفه مسلمین شدن را دارند؟ شرایط که پیامبر اسلام و تربیت‌یافته‌گان مکتبِ او در جریان خلافت شان، گرسنه‌گان را غذا می‌دادند، بیماران را غم‌خواری می‌نمودند، جاهلان را تعلیم می‌دادند، غلامان را آزاد می‌کردند، به یتیمان توجه می‌نمودند، بینوایان را دست‌گیری می‌کردند، خصومت‌های قبیله‌یی را می‌زدودند و خلاصه سخن این‌ که عناصر مثبت، سازنده و پویا در بین جامعه ومسلمین بودند.

حزب التحریرکه افراد و اشخاص آن دست نشانده و فریب خورده دشمنان اسلام یعنی وهابیون و صهیونستان،میباشند و همواره آتش نفاق و برادر کشی را با دامن زدن موضوعات مذهبی و به رسمیت نشناختن حکومت های اسلامی و تحریک نمودن جوانان علیه نظام های اسلامی همچون برادر کشی که هم اکنون در سوریه جریان دارد ثمره تحریکات و تبلغات نادرست این حزب از اسلام به هوای خلافت است. پس آیا در میان این چنین افراد و با داشتن افکار وهابیت شخصی پیدا خواهد شد که در آن علایم یا نشانه هایی از اعمال، اخلاق ویا کردار خلفای راشدین راداشته باشد که بتواند جامعه اسلامی را تحت لوای خلافت اداره ورهبری نماید ؟ یقینأ که جواب آن نی خواهد بود و بزرگان گفته اند : سنگی را بلند کرده نمیتوانی ،بوسیده وبجایش بگذار ،در این سخنک معانی عمیقی نهفته است که میرساند که وقت خود را هدر مکن و هرگاه کسی آن را نادیده بگیرد وبه آن مبادرت ورزد ابلهی بیش نخواهد بود در حالیکه شرایط کنونی طوری آمده که حتی اداره وتنظیم امور زندگی دارین فامیل توسط روسای آن بزرگترین عبادت به نزد خداوند (ج) شمرده میشود.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا