برهان الدین ربانی

معمار نهضت اسلامى افغانستان به کاروان شهداء پیوست

ustad_rabbani1

نخست شهادت جانگداز و المناک عالم و دانشمند فرزانه و سیاست مدار خیر اندیش، و مصلح بزرگ، استاذ و مهندس نهضت اسلامى در افغانستان جناب پروفیسوراستاذ برهان الدین ربانى، رهبر دلسوز و اعتدال پسند کشورم را  براى براى مجاهدان راه آزادى و استقلال تسلیت عرض میکنم، و از خداوند متعال مسئلت میدارم که شهادت این ابر مرد تاریخ اسلامى را به بارگاه خود بپذیرد و بهشت برین را نصیب شان گرداند.

درست آزادى خواهان و پیروان مکتب جهاد و شهادت، استقلال و آزادگى، دیانت و مدنیت از مراسم سالگشت دلیر مرد و قهرمان جهاد و مبارزه برحق ملت مظلوم افغانستان، (شهید احمد شاه مسعود) فارغ نشده بودند که دست هاى غدر و خیانت، وحشت و بربریت، خون و افیون بار دیگر به سوى یکى دیگر از فرزندان راستین مکتب اسلام دراز شد، و این بار اندیشمند و مفکر اسلامى و فقیه گرانمایه اى ما جناب استاذ شهید بروفیسور برهان الدین ربانى را نشانه گرفتند این بردگان شیطان پرست استاذ شهید را که تازه از کنفرانس بیدارى اسلامى از تهران برگشته بودند یا یک حمله غدارانه تروریستى، و غیر اسلامى شهید نمودند، جناب استاذ که تاریخ پربار شان از کسى پوشیده نیست، با پیچیدن صفحه اى از تاریخ مبارزه و مجاهدت درخشان و روشن خویش ؛ فصل نوینى از چگونگى طبیعت برخورد و مبارزه آینده با دشمنان اسلام و صلح و برادرى را  براى خود، ملت افغانستان وبرخى  پیروان ناسپاس و راه برگشته اش گشود.

 شهادت استاذ شهید( بروفیسور برهان الدین ربانى) دو پیام را با خود داشت:

اول اینکه این نظام به بیراهه در حرکت است  و مردم دیگر فریب شعار هاى دروغین مردم سالارى، وحدت ملى، عدالت اجتماعى ، برادرى و برابرى و دین باورى نظام موجود را نخورند، و از مبارزه عدالت خواهانه دست بردار نشده و تسلیم مطامع مادى زر وزور نشوند.

دوم: شهادت استاذ که پیامش از جسد پارپاره و حنجره خون چکانش متوجه پیروان خوابیده، و عهدشکن شان است که براى شان فرمان بیدار باش را پیش از ناپدید شدن آفتاب  و روشنى و روى آوردن ظلمت و تاریکى صادر کرد، شهادت استاذ بعد از برگشت از کنفرانس بیدارى اسلامى در تهران و قبل از فرا رسیدن تاریکی شب در کابل گویا از آخرین فرصت و چانسى سخن میگوید که فرا روى پیروانش قبل از رسیدن تاریکى ظلم و جهل در تاریخ معاصر افغانستان قرار دارد که با بیدار سازى ضمیر اسلامى و اتحاد و همدستى میتوانند بار دیگر شرافت و کرامت افغانستان را از چنگ دشمنان آزادى و خفاشان شب پرست که غروب آفتاب را به انتظار نشسته اند؛ نجات دهند، و از امکانات دست داشته و فرصت موجوده اى که به اندازه فاصله داشتن زمان شهادت استاذ تابه رسیدن شام تاریک است که؛ براى خیرو مصلحت اسلام و مردم افغانستان استفاده نمایند و در غیر آن بار دیگر ملت آزادى خواه و شهید پرور ما عزت و شرف، استقلال و غرور اسلامى و میهنى شان را براى همیشه از دست خواهند داد و همان شب هاى دیجور و وحشت زاى گذشته ها به زودى فضاى کشور را اشغال خواهد کرد.

 امروز شهادت استاذ ربانى و خون ارزشمند شان میتواند، الهام بخش و چراغى فرا راه نسلهاى آینده قرار گیرد و آنان را از اسیر شدن در بند هاى ظلم و بردگى، تخلف و عقب مانى، جهل و تعصب رهایى بخشد.

استاذ با شهادت شان بر مبارزه برحق، عادلانه و انسانى چندین دهه اى خود مهر تأیید گذاشت، و همچنان براى شاگردان بیوفا و جفا پیشه اش که بعد از شهادت مسعود عزیز هر یک راه دیگر را در پیش گرفتند این حقیقت را بازگو کرد که وى همان مجاهدیست که هرگز از جهاد و مبارزه اش احساس ندامت و پشیمانى و خستگى نمى کند، وى هر گز راه شهداى انقلاب اسلامى چون غلام محمد نیازى، انجنیر حبیب الرحمن، داکتر عمر ، عبد الرحیم نیازى ، حفیظ الله افضلى، ذبیح الله، قهرمتان تاریخ معاصر کشوراحمدشاه مسعود وهزاران شهید  زنده یاد دیگر را ترک نکرده و قدرت و ثروت وى را از اهداف اسلامى و انسانى اش باز نداشته است، همانگونه که عده اى از شاگردان و یارانش به آن آفتها سردچار شدند و به خاطر منافع مادى و هوسهاى شیطانى وى را رها کردند تا خود کاروان عزت و کرامت را به تنهایى پیش برد.

استاذ شهید با تبسم هاى امید بخش خود گویا همان شعر اقبال را زمزمه مى کرد:

نشان مرد مؤمن با تو گویم——- چون رسد مرگش خندان بمیرد

دوستان عزیز و درد دیده!

استاذ شهید درست! همانند بنیان گذار جنبش جهانى اخوان المسلمین شهید امام حسن البناء که به حیث شخصیت محبوب و تأثیر گذار در مصر تبدیل شده بود مورد غدر و خیانت از سوى نظام وقت قرار گرفت و غربیها زمانى که از وى احساس خطر نمودند، توسط نظام ملک فاروق به بهانه اینکه به دفتر جوانان مسلمان دعوت شده در مسیر راه مورد سوء قصد قرار گرفت و سر انجام به شهادت رسید.اما راه و مکتب وى هر گز ترور نشد و اکنون به حیث مهم ترین جنبش اسلامى در جهان و به ویژه مصر محسوب میشود. استاذ شهید نیز که یکى از فرزندان و پیروان همان مکتب به شمار میرود؛ از طرف کرزى و تیم قوم سالار شان که مهره اساسى غرب و مجرى سیاستهاى آنان در کشور ما به حساب میآیند؛ براى نشست با آن طالب تروریست فراخوانده شده بود که حین احوال پرسى با وى بمب جاگذارى شده خود را منفجر ساخته و استاذ عزیز را به شهادت رسانید.

اما ما بارورمند با این هستیم که استاذ شهید در زندگى شان یک نسل باورمند و معتقد به خدا را در کشور ما پرورید که علم مبارزه آزادى بخش را بر دوش کشیدند. این بار با شهادت و ریختن خون عطرآگین خود این بار نسل دیگرى را براى مبارزه آینده پروریده و تقدیم جامعه اسلامى خواهد کرد که مصمم تر و با عزم تر از گذشته وارد کار زار در برابر دشمنان اسلام و قرآن، خائنان ملى و اسلامى شوند. آنان باید چون استاذ شهید شان جان برکف گرفته و صفحه زرین تاریخ را بار دیگر که با خون استاذ شهید آغاز شده ورق زنند.

ما به اساس باورمندى مان به خداوند متعال وعدالت آن ذات بى همتا که حامى مظلومان و داد خواهان است؛ یقین داریم که خداوند جل جلاله انتقام استاذ شهید و همه شهداى مظلوم کشور ما را که به صورت مرموز توسط طالبها و به همکارى باداران بین المللى شان به شهادت رسیده اند خواهد گرفت، و این جریان بد نام و همکاران شان در داخل و خارج را مورد لعنت و نفرت ابدى خود قرار خواهد داد، زیرا خون مظلومانه استاذ همواره آنان را تعقیب خواهد کرد.

دوستان سوگوار!

شهادت استاذ یک دسیسه و توطئه برنامه ریزى شده و بالاتر از جریان بدنام طالب است؛ زیرا در پشت آن کشور هاى غربى، و جریانهایى در داخل نظام خون و افیون نیز قرار دارد که همواره به جنایات آنان سرپوش گذاشته و زمینه اجراى جنایات همچنینى را مساعد ساخته و یا هم راه فرار و رهایى آنانرا تهیه دیده اند، بنده باوردارم که خود کرزى و تیم قومسالارش در جریان این قضیه قرار داشته اند، که خود قبل از اجراى این برنامه شوم راه سفر به خارج را در پیش گرفت، درست همانند زمان شهادت جنرال محمد داوود که به صورت مرموزى به شهادت رسید، و رأس نظام خون و افیون در خارج بسر میبرد وخواست حین اجراى هردو برنامه در بیرون باشد و با نیمه تمام گذاشتن سفر شان از یک طرف از خشم مردم بکاهد و از سوى دیگرمسئولیت را متوجه سرپرست ریاست جمهورى و خود وزیر داخله بسازد که زمانى استاذ شهید را همراهى مى نمودند و کوشش کند دو دستگى و بى باورى را در میان مردم ما به وجود بیاورد.

 خوانندگان عزیز!

 دلایلى که میتواند دست داشتن خارجى ها و مشارکت حلقات خون ریز در داخل نظام را در شهادت استاذ و شهداى دیگرثابت سازد قرار ذیل است:

۱- دعوت مستقیم کرزى از استاذ تا با آن تروریست دیدار کند

۲- حضور نداشتن اعضاى دیگر کمیسیون

۳- زمینه سازى استانکزى واحد یار که افراد وابسته به کرزى است.

۴- پذیرایى سه روزه از تروریست توسط مقامات دولتى در مهمان خانه دولتى

۵- سفر خارجى کرزى حین اجراى توطئه ترور تا انگشتان اتهام متوجه سرپرست ریاست جمهورى شده که زمانى از طرفداران استاذ به حساب میرفت.

۶-  جانبدارى رسانه هاى دولتى از طالبان و تبرئه آنان.

۷-  انجام شدن این ترورها بعد از کنار رفتن آقاى امرالله صالح، و قرار گرفتن فرد وابسته به کرزى در رأس امنیت ملى.

۸- بدور بودن رهبران دیگر احزاب از ترورها

۹- عدم اصدار فرامین از سوى دولت براى تشکیل کمیسیونهاى تحقیق براى پى گیرى چگونگى ترورهاى سیاسى قبلى ( از قهرمان ملى گرفته تا استاذ شهید )

۱۰- عدم واکنش جدى حکومت در برابر تروریستان

۱۱- باز گشایى دفتر سیاسى براى طالبان در قطر و حمایت لوجستیکى و سیاسى غربیها از آن.

۱۲- مذاکرات پنهانى غربیها با طالبان و مساعدت آن در اجراى حملات تروریستى.

۱۳- زمینه سازى براى بن دوم و لویه جرگه قرون وسطایى بخاطر پایگاههاى خارجى که استاذ شهید میتوانست بزرگترین چالش بر سر راه همه این برنامه هاى شوم باشد( ترور شدن مسعود شهید قبل از بن اول نیز مبین همین موضوع است)

۱۴- به صدا در آمدن بلندگوهایى سفارت امریکا قبل از حادثه

اینها برخى از دلایل است که به صورت جدى دست داشتن طرفهاى فوق را در ترور استاذ شهید برملا و آشکار میسازد، زیرا استاذ یکى از مهم ترین شخصیت هاى جهادى و ملى و حتى بین المللى است که میتوانست در مورد آینده افغانستان نقش بسزایى را ایفاء کند، بناء طالبها و جریان قومسالار در داخل نظام در همسویى با غرب از مدتى است که شخصیتهاى مهم را به تصفیه و ترور گرفته اند؛ تا میخ ذلت و حقارت، بردگى و دین سوزى را با حاکم ساختن طالب بر سرنوشت و آینده ملت افغانستان و ایجاد پایگاههاى دائمى خارجى براى آخرین بار بر نعش و پیکر ملت آزاده افغانستان بکوبند. و مردم و آینده ما دو دسته تقدیم منحوس ترین جریان در تاریخ معاصر افغانستان و بدترین همسایه ما یعنى پاکستان و غرب گردد. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا