خبر و دیدگاه

نامه‌ سرگشاده‌ یک نماینده‌ مجلس به رئیس‌ جمهوری کشور

simin_barekzai

آقای رییس‌جمهور این نامه را در حالی برای‌تان می‌نویسم که گلویم به شدت بغض کرده و اشک  جلو چشمانم را گرفته است. این نامه را در اوج ناامیدی در کشوری می‌نویسم که تاریخ آن با زن چنان ظالمانه برخورد کرده است که درکمتر تاریخ و کشوری می‌توان سراغ آن را گرفت. این نامه را از طرف من ندانید بلکه این نامه را صدای مظلوم زن این سرزمین بدانید. یک‌سال پیش، وقتی با همه‌ی مشکلاتی که یک زن می‌تواند در عرصه‌ی سیاست متحمل شود، ‌وارد مبارزات انتخابات پارلمانی شدم و تنها هدف و تصمیم نه راه یافتن به ساختار قدرت و نه هم کمایی کردن جیفه‌ی دنیایی بود. من به این امید وارد انتخابات پارلمانی شدم که در کنار دیگر زنان این کشور صدایی باشم که مظلومیت و درد مشترک زنان این سرزمین زن‌ستیز را فریاد می‌کند. من درد مشترکم مرا فریاد کن.

شما به عنوان یک مرد نمی‌دانید که برای یک زن در کشوری که از ده‌سال سکانداری آن به شما رسیده چقدر سخت است که بیاید و دم از عدالت و قانون بزند. ولی من با همه‌ی سختی‌ها این راه دشوار از یک ولسوالی دورافتاده و از نظرافتاده‌ی کشور شما وارد صحنه‌ی مبارزات انتخاباتی شدم. من هیچ توشه‌ و توان مالی نداشتم که خرج مبارزات انتخاباتی خود کنم. صدای من نقدینه‌ای بود که می‌توانست رای مردم را به سوی من جلب کند و با همین نقدینگی و بضاعت در انتخابات پیروز شدم. برای‌تان به عنوان یک زن سوگند می‌خورم که در تمام  دوران مبارزات خود نه در اندیشه‌ی تقلب بودم و نه هم بضاعت چنین کاری را داشتم. شما می‌دانید که زنان بیشتر از این که مانند شما مردان سیاست‌مدار باشند، صداقت‌مداراند.

صداقت من راه مرا به پارلمان کشور باز کرد. ولی از نخستین روزهایی که وارد خانه‌ی ملت شدم با هزاران دسیسه و توطیه مواجه شدم. دادگاه ویژه‌ی شما مرا از فهرست برندگان حذف کرد و به تعقیب آن وقتی صلاحیت دوباره به کمیسیون انتخابات برگشت، این کمیسیون هم همان جفای دادگاه ویژه را در حق من تکرار کرد. آیا شما دلیل آن را می‌دانید؟ کمیسیون به این دلیل مرا از فهرست برندگان حذف نکرد که تقلب کرده بودم و یا رای بالا نداشتم کمیسیون مرا به این دلیل حذف کرد که فردی که به جای من برنده اعلام شد دوست همسرتان است و به خانه‌ی شخصی‌تان رفت و آمد دارد. مگر واقعیت غیر از این است آقای رییس‌جمهور اسلامی افغانستان!

می‌خواهم از حضرت عمر (رض) که اسوه‌ی عدالت و تقوا بود برای‌تان داستانی بگویم. می‌گویند روزی حضرت عمر از کنار پلی می‌گذشت که متوجه شد به دلیل داشتن سوراخ پای بزی در آن بند شده است. حضرت عمر به گریستن آغاز کرد. پرسیدند یا امیرالمومنین دلیل گریه چیست؟ فرمود من در روز قیامت در پیشگاه خداوند چه جواب بگویم که در زمان خلافت من پل سوراخ داشت و به بزی آزار رساند.

آقای رییس‌جمهور آیا شما از چنین روزی هراس ندارید که در پیش‌گاه خدا چه پاسخ خواهید داشت. من نمی‌‌دانم که روی چه ملحوظات سیاسی و یا غیرسیاسی از فهرست برندگان حذف شدم، چون اسنادی که در اختیارم قرار گرفته، اسناد کمیسیون انتخابات است که نشان می‌دهد فردی که به جای من برنده اعلام شده از سوی کمیسیون انتخابات به دلیل تقلب گسترده رد صلاحیت شده و آرایش باطل اعلام شده است. این اسناد با امضای رییس کمیسیون انتخابات آقای معنوی صادر شده و اسناد انتخاباتی هم که در اختیار کمیسیون و من وجود دارد دال بر تقلب گسترده‌ی این خانم در جریان مبارزات انتخاباتی است.

آقای رییس‌جمهور شما نمی‌دانید که برای یک زن آن‌هم از دورافتاده‌ترین منطقه‌ی این کشور چقدر سخت است که بی‌عدالتی را ببیند و هیچ‌کاری کرده نتواند. شما نمی‌دانید که زنان هنوز آسیب‌پذیرترین شهروندان جمهوری شما هستند. من همان‌گونه که باور دارید آفتاب از شرق طلوع می‌کند باور دارم که درحق من بی‌عدالتی بزرگی صورت گرفته است و کمیسیون انتخابات زیر فشار و یا هم به دلایل سیاسی من و ۸ تن دیگر را از فهرست برندگان حذف کرده است. من برای احقاق حق  خود از تمام نهادهای ملی و بین‌المللی می‌خواهم که این اسناد را با صداقت بررسی کنند و آن گاه بگویند که آیا من مقصرم؟ آقای رییس‌جمهور به خدا سوگند اگر ذره‌ای شک می‌داشتم که حق به  جانب نیستم و یا کنار رفتنم به مصالح علیای کشور کمک می‌کند، یک روز هم به تلاش‌هایم ادامه نمی‌دادم و عطای پارلمان را به لقای آن می‌بخشیدم، ولی می‌بینیم که در این‌جا حقی ضایع شده و بر کسی جفا صورت گرفته است.

اگر شما به جای من می‌بودید چه کار می‌کردید؟ آقای رییس‌جمهور بیایید یک‌بار هم که شده از لاک مسایل خانوادگی ومصلحتی خود بیرون شوید و یک بار به آن‌چه که در حق من از سوی کمیسیون برگزاری انتخابات صورت گرفته منصفانه نگاه کنید. آقای رییس‌جمهور بترسید از روزی که داور واقعی در حق شما داوری کند و آن‌گاه شما هیچ پاسخی نخواهید داشت. من ضمیمه‌ی این نامه اسناد دست داشته را هم در اختیار شما و رسانه‌ها می‌گذارم تا مردم این کشور زخم‌خورده بدانند که با رای و سرنوشت‌شان چه می‌شود. براساس این اسناد آقای معنوی باید به دادگاه کشانده شود و در مورد تصمیماتی که گرفته پاسخ بگوید. من به شما وعده می‌دهم که تا آخرین لحظه به کوشش‌هایم  ادامه می‌دهم و در گرفتن حقم از تمام راه‌ها و شیوه‌های دموکراتیک و قانونی استفاده خواهم کرد. شما نمی‌توانید صدای مرا خاموش کنید ولی می‌توانید در حق من ظلم روا دارید. ولی من مطمینم که در این مورد خدا با من است و من به یمن امدادهای غیبی در این راه پیروز می‌شوم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا