خبر و دیدگاه

هفته ی شهید؛ تجدید میثاق با شهدا، یا تحکیم جایگاه منزلتی تیکه داران قدرت؟!

jawid_rostarpor

سیاست ورزان  وسردمداران عرصه سیاست در افغانستان روز های خاص و روز های که به عنوان نقطه ی عطف درتاریخ سیاه و سفید افغنستان به شمارمی رود را خوب به خاطر می آورند و از این نگاه حافظه تاریخی شان همیشه بیدار بوده و قابل تحسین است ، اما نقطه قابل مکث در این مسئله برعکس آنچه است که بیشتر شهروندان کشورآن را به عنوان آرمان و ارزش می پندارند، زیرا برخورد شعاری با پدیده ها در افغانستان به یک امر معمول تبدیل شده که طراح آن بیشتر همین سیاست گذاران بوده اند.

در رویکرد استفاده شعاریک ویا ابزاری از رویداد های تاریخی و روز های خاص نیز، مفهوم اصلی و ارزش واقعی آنچه باید باشد و یا شود زیر پاشده  که چنین اقداماتی در بسا موارد باعث پیچیدگی بحران درکشور نیز شده است.

در نخست روی سخن با آنانی است که در حال حاضر حامیان و سردمداران جهاد و مقاومت مردم افغانستان خود را قلمداد می کنند.

 تجربه نشان داده است که عملکرد، این دسته از افراد و گروها و برخورد شان با قضایا همواره منفعت جویانه و سلطه طلبانه بوده است، نه پاسداری از ارزش های جهاد، مقاومت و آرمان شهدای مردم افغانستان.

معامله گری با سران حکومتی که در بسیاری از موارد به ضرر منافع ملی و مردمی در کشور بوده است، تا کنون به لابی گری همین سران جهادی به عنوان پیشکسوتان دینی، وابسته گان شهدا و صاحبان صلاحیت مردم افغانستان انجام شده است.  

ظاهر فریبی ، شعار دادن تحت عنوان آرمان های شهدا و مثلن برگزاری هفته شهید و امثال این ها، بسان بستن دستار و گذاشتن ریش دراز، از ابزار هایست که نزد سران جهادی در افغانستان  به خاطر رسیدن به مقام و مکنت و کسب جایگاه و منزلت مورد استفاده قرار می گیرد و در یک کلام این ها همه ابزاری بوده است در جهت اغفال و فریب مردم.

درافغانستان در مقابل همه چیز برخورد ابزاری و تجارتی صورت می گیرد.

 از ارزش های جامعه مدنی و آزادی بیان گرفته ، تا ارزش های دینی و معنوی همه و همه وسیله ی است برای رسیدن به اهداف و منافع شخصی افراد و گروه های دخیل در قضایایی سیاسی ، اما سران جهادی طی ده سال گذشته بیشترینه ابزاری که از آن در رسیدن به اهداف و تامین منافع شان استفاده کرده اند ، نام و آرمان شهدای جهاد و مقاومت بوده است.

این افراد و گروه ها همواره پشت سر کلمات مقدس پنهان شده و عملکرد های ضد بشری خود را با پرده های تقدس پوشانیده اند.

 بر بنیاد بررسی های نهاد های حقوق بشری ، پس از سقوط حکومت داکتر نجیب و پیروزی مجاهدین در افغانستان جنگ های داخلی درکابل بین سران مجاهدین پس از سال ۱۳۷۲ خورشیدی بیشترین کشتار غیر نظامیان و آواراه گی مردم کابل را در پی داشته است.

همه ی ا ین ها زیر نام جهاد و بر پایی “حکومت اسلامی” انجام یافته است و امروزه هرگاهی که سخن از به محاکمه کشانیدن جنایت کاران جنگی از سوی دادگاه های بین المللی و یا نهاد های حقوق بشری در افغانستان به میان می آید، آنانی که دست های شان در قتل و ویرانی سال های پسین افغانستان آغشته است ، خویشتن را وارث جهاد و مقاومت افغانستان قلم داد نموده و به احساسات پاک دینی و مذهبی مردم پناه می برند.

هراقدامی درخصوص حق و عدالت خواهی که از سوی نهاد های ملی و بین المللی صورت گیرد، توهین به جهاد و شهدای مردم افغانستان تلقی می شود و تیکه داران قدرت امروزی که خود را پاسداران ارزش های جهاد و مقاومت جا زده اند، هشدار می دهند که ممکن است طرح این گونه مسایل باعث بحرانی شدن اوضاع در افغانستان شود.

حکومت کنونی افغانستان که همه ی ارزش ها را قربانی منافع و سیاست های نابخردانه و مصلحت جویانه ی خود کرده است در پیوند با این مسایل با سران جهادی همسوی نشان داده و  دست نهادهای بین المللی را از بررسی این گونه پرونده ها کوتاه نموده و دلایل چون نبود زمینه و شرایط مساعد برای بررسی چنین پرونده ها را در حال حاضربهانه آورده و در تبانی با سران جهادی در صدد خاک اندازی بر روی پرونده های جنایت و بی عدالتی می بر آیند.

برخی از چالش های موجود درافغانستان که متضرر اصلی آن شهروندان غیر نظامی هستند، نیز از ناحیه همین  مُرده پرستی و استفاده از نام و نشان گذشته جهاد و مقاومت نشأت می گیرد.

گماشتن افراد بی بندبار در ادارات محلی در ولایت ها که سبب بی بندباری در ادارت دولتی شده و رشوه و فساد اداری را نیز به اوج خود رسانیده اند و با مافیایی شدن قدرت در ولایت ها جایدادها مردم و جایداد های دولتی نیز غصب شده است.

اکثر کسانی که صاحبان شهرک های غیر قانونی اند یا از فرمانده هان جهادی هستند و یا هم وابستگی نزدیک با یکی از سران جهادی دارند ، که مسوولان حکومتی در مهار نمودن عملکرد های چنین افرادی همواره اظهار عجز و ناتوانی کرده است.

 در پهلوی اینها باج گیری هاو خورد و بردهای کلانی توسط همین سران جهادی و قبیله سالاران ارباب منش به نام وآدرس جهاد صورت می گیرد و آنچه از به دست آوردن این باج گیری ها انجام می دهند برگزاری یک روز و یاهفته تحت عنوان هفه ی شهید است و بقیه هزینه های کلان جمع شده به جیب چند فرد ریخته می شود.

 راه اندازی نمایش هایی به سان برگزاری هفته ی شهید نیز از چیزی بیشتر از استفاده از احساسات جمعیت بی خبر و آرمان گرا مردم، نیست و در این گونه نمایش ها تیکه داران ثروت و قدرت، با اظهار حرف ها و بیانات شعاری مردم را به دور خود جمع نموده و برای کسانی که در صدد بررسی اعمال گذشته و معامله گری های امروز شان هستند نوعی مانور سیاسی را نیز انجام می دهند و برای آنان هشدار می دهند که مردم افغانستان هنوز هم با آنان همسوی دارند و مقابله با جنایت کاران به مفهوم مقابله و جنگ با مردم افغانستان است.  

 در این میان چیزی که به باد فراموشی سپرده شده است واقعیت تلخ و فقر و بدبختی مردم افغانستان است ، زیرا در گذشته اگر شرایط جنگ و شکمش های سران جهادی جهت امتیاز گیری از یکدیگر شان ، باعث بربادی و کشته شدن غیر نظامیان بوده است و امروز نیزمعامله گری ، قانون شکنی و بحران آفرینی حکومت و همین سردسته های جهادی باعث بخش کلانی از بدبختی و ادامه فقر و سیاه روزی آنان در کشور است ، بنأ  درهرشرایطی این مردم بوده اند که باید قربانی بدهند و بهای معامله گری ها و عملگرد های را که کشور را به سوی بحران می کشاند بپردازند.

 حالا پرسشی که مطرح می شود این است که برگزاری مراسمی تحت عنوان پاسداری از آرمان شهدا وجهاد افغانستان وحرکت های تشریفاتی و شعاری این چنینی، چی سودی به مردم و  کشور می تواند داشته باشد؟

اگر هدف از برگزاری هفته ی شهید و مراسم دیگری از این دست، تنها به نفع چند تیکه دار و معامله گر در کشورتمام می شود و نمی توان از این تیکه داران قدرت و ثروت چیز بیشتری هم توقع داشت، پس نمی شود که از مردم افغانستان پرسید که چرا باز هم فریب این گونه افراد و  اشخاص را می خورند و چرا به دور خوان آنان جمع می شوند؟

تا به کی باید دنبال کسانی رفت که با تجلیل از مُردگان حق و حقوق زنده گان را تلف می کنند؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا