خبر و دیدگاه

سرنوشت افغانستان همیشه در بن

ahmadsayadi3

هموطنان عزیز ما در جریان اند که موافقت نامه تاریخی بن اول در سال ۱۳۸۰ خورشیدی ویا ۲۰۰۱ میلادی سر  نوشت افغانستان وملت همیشه درد اشنای افغانستان را بگونه دیگر رقم زد طوریکه  بگونه  مؤقت از ادامه جنگ های خونین کاست وزخم ها هم کمی تل بست.اینکه این موافقت نامه چه محتوا وکدام پیامد هارا داشت وهم اضافه از ده سال که گذشت چه نشیب وفراز های را پیمود به همه هموطنان ما روشن است. نکات ضعف مثبت و با دست آورد ها همه در رسانه ها وشبکه های انتر نتی شمارش تحلیل وتجزیه شده است که ذکر هر یکی ازین موارد تکرار ویا تحصیل حاصل است.

حال که  با حضور وحمایت گستردۀ جامعه جهانی سر نوشت ملت افغانستان در حال کج شدن تا شکستن است.کشور های جهان وکار شناسان منطقه جهت راست کردن این قامت طویل وبی جهت بار دیگر کوره بن دوم را داغ کرده اند.اینکه اینبار دفتر روزگارچه فصل وبابی را در صفحات خویش بنام افغانستان ثبت مینماید تا هنوز قبل از وقت است.ولی بحکم وجدان لازم میدانم نیاز ها وضرورت های این بن را از دید خود حضور دانشمندان وسیاسیون کشور که میخواهند با اشتراک درین کانفرانس تقدیر افغانستان را بار دیگر بنام افراد مشخص رقم زنند نکات چند را یاد آور میشوم.البته این رسالت هر افغان است تا در استانه تدویر این کانفرانس مهم تاریخی وسر نوشت ساز چنانچه قبلا همین نام را کمائی کرده بود با دقت ابراز نظر نمایند.

أهداف کانفرانس بن دوم:

هر چند تا هنوز روشن نیست که کانفرانس دوم در بن به منظور چه أهدافی دائر میگردد اما حد س وگمانها بر محور دو  فکتور قابل پیشبینی  است.

اول: بررسی ارزیابی و نتیجه گیری  ازمفاد موافقت نامه بن اول ودست آورد های حکومت افغانستان طی اضافه از ده سال که گذشت.ثانیاً بر رسی احتمال تعویض چهره نظام سیاسی کشور بخاطر جلب مجدد إعتماد مردم تا بتوانند اطظرابات سیاسی وآشوب های امنیتی را کاهش وسرعت تطبیق بر نامه ها وأهداف بن اول را افزایش دهند.حال لازم است اول پیرامون ضرورت تدویر چنین کانفرانس بحث شود وبعد چالش ها نیاز ها وامکانات موجود را درزمینه به بر رسی میگیریم.

ضرورت تدویر کانفرانس  دوم در بن: کلیمه بن بعد از سال ۲۰۰۱ در تاریخ وفر هنگ افغانستان عجین شده  گو اینکه این مکان قالب برای راست کردن کجی های زمامداران افغانستان در نظر گرفته شده است وحال تمام فرهنگ وتاریخ وسیاست کشور ما به نام این محل که یکی از شهر های آلمان است گره خورده است.اول طرح وتوسعه این نام در أذهان عامه برای کشور آلمان خیلی افتخار آمیز وتاریخ ساز است تاریخ که غرب اروپارا با جنوب آسا پیوند میدهد.اما نیاز افغانها در بر گزاری کانفرانس ها چیزی دیگریست که هیچ افتخاری ندارد تدویر این کانفرانس ها ناشی از فقر اداره نبود إعتماد وإعتبار ملی وبین المللی است که بجای افتخار إها نت بحساب میرود یعنی یک روی این سکه افتخار ورخ دیگرش إهانت است. همان است .چون بجای افغانستان کشور دیگر آنهم خیلی دور از حیث جغرافیا از بعد عقیده وفر هنگ واز منظر مناسبات إقتصادی واجتماعی که هیچ با افغانستان همخوانی ندارد.به همین دلیل بسیاری ها نمیدانند چرا این کانفرانس دائر میشود وبن چه اثرات معنوی منحصر بفرد را دارد که باز هم همان محل انتخاب شده ونتیجه این کانفرانس چه خواهد بود.نتیجه را مسلما اجندا ومسائل مورد  نیاز مشخص میسازد که درین کانفرانس روی چه مسائل تمرکز صورت خواهد گرفت طوریکه قبلا تذکر رفت یا مسئله ارزیابی است ویا طرح وریختن قالب جدید بخاطر راست کردن قامت کج حکومت داری در افغانستان.

برسی و ارزیابی: طی ده سالیکه از عمر بن اول میگذرد افغانستان محل وبستر بسیاری از پدیده های نو وکهنه بوده وهست که مردم انتظار نابودی برخی پدیده های کهنه ورشد نو هارا داشتند.مردم منتظر بودند به جنگ وخانه جنگی نقطه پایان گذاشته شود.مافیای مواد مخدر،قاچاق انسان، فساد اداری ، نقض حقوق بشر از ریشه خشک شود به مداخله همسایه ها نقطه پایان گذاشته می شود  ودر عوض ثبات وامنیت در کشور باز می گردد ومیدان برای باز سازی وتوسعه هموار وارزش های دموکراتیک مدنی رشد ، عدالت اجتماعی تأمین وقانون یکسان حکومت خواهد کرد حال اگر منظور از تدویر بن دوم بر رسی همین مسائل باشد فکر نمیکنم به یک کانفرانس بین المللی نیاز باشد چون فرد عادی حتی اطفال  در هر گوشه افغانستان هم میتواند شعاع زرین آفتاب را درک واثراتش را لمس کند وحقایق تلخ افغانستان  به تناسب روشنی نور آفتاب روشن است. وبار ها تکرار شده .لذا از نظر بنده بجای این کانفرانس وسیع یک گرد هم آئی تخصصی  ودلسوزانه نیاز است تا انگیزه ها ودلائل این بحران را نشانی نموده در جهت ختم نا رسائی ها هم اهنگ عمل کنند.واگر منظور بازهم پیوند دادن نام بن به تاریخ وفرهنگ وسیاست کشور باشد ارزش آنرا دارد تا کشور آلمان مهماندار هزار جسم بی روح دیگر باشد که در گذشته بوده.        

اگر منظور ریختن طرح نو باشد؟ بلی این نیاز دوم بیشتر از هر چیزی احساس میشود مردم افغانستان بباز نگری جدی در سیاست جامعه جهانی وانتخاب مسئولین جدید دارند .چه مسئولین ده سال گذشته از بی کفایت ترین وبد نامترین رجال تاریخ کشور ما بودند که نتوانستند سر مایه های عظیم مالی إقتصادی وفرهنگی کشور های دنیار را حفظ کنند ویا رشد دهند.صرف ملیارد ها دالر وتلفات هنگفت جانی مالی ولوزستیکیکه نمیشود آنرا دست کم گرفت..این بی باوری که گویا جامعه جهانی أهداف خودرا دارند وکسی بفکر افغانستان نیست باید درست کار شناسی و توضیح شود واگر طور ساده بگوئیم این خسارات وتلفات بخاطر انتقال تریک هلمند ویا یورانیم است خیلی خنده دار است چه تر یاک های هلمند ویا ولایات دیگر کشور تا ده ها سال دیگر مصرف که شده پوره نمیکند لذا اگر غرب در افغانستان أهداف دیگری را دنبال کند خیلی بزرکتر از آنچه ذکر شد هست.واین هم باید با دقت ومنطق مورد ارزیابی قرار گیرد و قربانیهای  مردم افغانستان وجامعه جهانی به شوخی گرفته نشود اما دریغ که وضع چنین نیست بسیاری از سیاستمداران تمام این تلاشها وزحمات داخلی وخارجی را در محور أهداف بسیار کوچکی می چرخانند ویا می پیچانند.که باعث بی إعتمادی مردم نسبت به حمایت های گسترده جامعه جهانی شده.لذا این خلاء چه درسطح پالیسی وچه در سطح گماشتن مهره های سیاسی واداری است باید پر گردد.

چالشها وخلاء ها.بلی در بر گزاری این کانفرانس ها خلائ ها وجود دارد وهم چالشها.خلائ تمام شخصیت های ممثل ومؤثر در این کانفرانس حتمیست وچالش ها وضعیت امنیتی سیاستی واداری کشور است.کشور از لحاظ امنیتی همچنان دچار بحران واز لحاظ مشروعیت سیاسی وملی هم  مشکلات وجود دارد مانند اختلافات ارگانهای سه گانه دولت وعدم مشروعیت قوه قضائیه وپارلمان ومتهم بودن اداره به فساد مالی  وقاچاق وزورگوئی وقانون شکنی این ها از چالشهای است که باید دولت از قبل درک کند ودر جهت إعادۀ اعتبار وترمیم وجهه سیاسی کارهای بخرچ دهد تا شایستگی مخاطب بودن را در کانفرانس داشته باشد.واگر کانفرانس به منظور کنار رزدن مهره های فعلی دائر شود میتواند بر سر دیک بخار پرده یخ بیاندازد واز التهابات سیاسی شوریده کمی بکاهد والا با همین عناصر ونیرو های موجود تکرار این درامه سر نوشت افغانستان را به بیراهه می برد.البته برای آلمان یک افتخار ودست آورد هست که نمیشود از آن چشم پوشی کرد.واگر در مورد خلاء ها اشاره کنیم بی نتیجه بودن تلاشهای صلح ونبود نمایندگان واقعی ملت ونمایندگان مخالفین است که نیمتوانند درین کانفرانس شرکت کنند.چون حکومت عدۀ را طور فر مایشی بر میگزیند  وهمان دیگ است وهمان اش که هیچ مشکل از مشکلات افغانستان را حل نخواهد کرد.به امید اینکه تلاشهای جامعه جهانی وانسانهای دلسوز این سر زمین بتواند روزی مشکل گشا باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا