خبر و دیدگاه

آیا افغانستان طالبانیزه خواهد شد؟

taliban-608

بحث شبه نظامیان طالب و نفوذ آن ها در وزارت خانه های کلیدی چون وزارت دفاع و مناطق نسبتاً امن شمال و موج جدید حملات انتحاری صورت گرفته توسط آنها طی هفته های اخیر در کابل و تلاش برای ازمیان برداشتن فرماندهان و نخبگان مقاومت، بار دیگر به عناوین نخست روزنامه های افغانستان و شماری از نشریات بین المللی تبدیل شده است.

افزون براین تلاش های نافرجام شورای عالی صلح و موضع گیری های جانبدارانه حامد کرزی به منظور تبرئه طالبان ونیزسفر اخیر رییس جمهوری به اسلام آباد ورویارویی قوه مجریه ومقننه، نگرانی و پرسش های زیادی را میان شهروندان افغانستان ایجاد کرده است.داده ها و آمارهای بدست آمده از وزارت های دفاع، داخله و امنیت ملی و قراین و شواهد سیاسی-اجتماعی همگی حاکی از گسترش خشونت های غیر قابل کنترول و وضعیت آشفته و نگران کننده در کشور است. اکنون سوْالی که مطرح می شود این است که آیا افغانستان بار دیگر در مسیر حرکت به سوی طالبانیزه شدن قرار دارد؟

نگارنده بر این عقیده است که خشونت ها بدون شک در حد بسیار نگران کننده رو به افزایش است، اما نگرانی از طالبانیزه شدن افغانستان چیزی فراتر از این مساْله خواهد بود. هر چند اینک بحث غلبه بر طالبان در نزد افکار عمومی زیر سوْال رفته است، اما با این وجود حرکت به سمت طالبانیزه شدن همچنان به مثابه حرکتی تعریف نشده به شمار می رود. حرکتی که مستلزم تغییر جهت گیری بخش قابل توجهی از شهروندان افغانستان به طرف ایدئولوژی رادیکال است اما چنین نگرشی هنوز در جامعه سیاسی افغانستان به چشم نمی خورد. امروزه شهروندان افغانستان به هیچ وجه نمی خواهند نظام پاتریمونیالیسم جزم گرایانه وتاریک اندیش را تجربه کنند. به علاوه اقتدارگرایان افغان به این امر واقف اند که دیگر زمان سرکوب گسترده سپری شده وشهروندان خواهان جامعه چند صدایی در کشور هستند. هرچند شاخص های نظام سیاسی افغانستان در حال حاضر، فساد، ناکارآمدی وافراطگرایی قبیله ی است؛ اماهمه می دانند که طالبانیزه شدن افغانستان به معنای رسیدن افغانستان به مرز انفجار خواهد بود؛ درشرایط حاضرهرچند خشونت وتهاجم علیه ارزش های دموکراتیک هم چنان درجریان است، اما واقعیت دیگر این است که تلاش حلقه تمامیت خواه ، برای خشکاندن شاهرگ اصلی آگاهی بخشی واعدام اندیشه ها کار سهل به نظر نمی رسد. در سال های اخیر هرچند شماری از رسانه ها به محاق توقیف رفتند وآزادی بیان تا حدودی محدود شد؛ لیکن مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی هم چنان نقش برازنده ی در سرزمین دیکتاتورها ایفا کرده است.

در این میان مطالعه دقیق تر جامعه افغانستان که بیش از ۶۰ درصد از جمعیت آن را جوانان تشکیل می دهد و بدون شک نقش کلیدی را در آینده کشور ایفا خواهند کرد، کمک بسیار بزرگی به دموکراسی خواهد بود. این قشر خواستار حضور و مشارکت در روند سیاسی و خواستار آزادی و دموکراتیزه شدن افغانستان هستند. به همین جهت هر چند در نگاه اولیه، افغانستان در شرایط کنونی میان دموکراسی و طالبانیزم در حرکت است، اما آنچه در یک تحلیل ژرف تر مسلم پنداشته می شود این موضوع است که این کشور با طالبانیست شدن فاصله زیادی دارد. ده سال حضور جامعه بین ا لمللی ورشد رسانه ها وباز شدن افق های نوین به روی شهروندان این کشور تاثیرات قابل ملاحظه ای در روان جمعی مردم برجا گذاشته که نمی توان از کنار آن به سادگی عبورکرد. درگیری فکری حامیان اقتدارگرایی وتمامیت خواهی و بعضاً افراطی با اصحاب سیاست هواخواهان عدالت، بویژه جوانان دموکرات و خواستار تغییر و تحول، بحثی شایان توجه در روند سیاست کنونی افغانستان است.

در حال حاضر دو گروه دو مسیر کاملاً مجزا را می پیمایند. به همین جهت می توان گفت که هم اینک با تصویر کاملاً پیچیده ای در ارتباط به حیات سیاسی- اجتماعی کشور مواجه هستیم. هرچند طالبان در میان قشر جوان نیز نفوذ دارند، اما ابن نفوذ قابل ملاحظه و جدی نیست. افزون بر این، استقبال گسترده قشر جوان طبقه اناث یا دختران افغان از دانشگاه و علاقه گیری به تحصیل در مراکز مختلف آموزشی، یک مانع جدی دیگر در برابر نفوذیابی تفکر طالبانیسم است. و همین موضوع دلیلی دیگر برای اثبات عدم حرکت افغانستان به طرف طالبانیزم است. بنا براین طالبانیزه ساختن افغانستان درشرایط حاضر برای تیم هواخواه طالب، با دشواری های غیرقابل پیش بینی مواجه است.

به این ترتیب اکنون این واقعیت را باید قبول کرد که قشر جوان نسبتاً زیادی از میان شهروندان افغانستان به سمت موْسسات و سازمان های آموزش عالی مدرن و بعضاً سکولار در این کشور سوق داده شده اند. این نوع آموزش ها به جوانان القا خواهد کرد که نگریستن و عملکرد مطابق با فرهنگ و سنت قبیله معنایی جز محدودیت با خود به همراه ندارد. ذکر این نکته مهم است که بدانیم هرچند بازسازی فکری و پرداختن به ذهنیت و طرز تفکر شهروندان در جامعه افغانستان طی ده سال گذشته توسط دولت عدالت ستیز و دگرآزار کرزی مغفول مانده و بدان پرداخته نشده است، اما گرایش جوانان به دانش اندوزی در دانشگاه ها، اصلاحات ذهنی را در میان قشر جوان افغانستان رقم خواهد زد.هم اینک تنها در کابل درکنار دانشگاههای دولتی بیش از سی دانشگاه خصوصی رسالت ترویج دانشوری ومعارف انسانی را محک می زنند که در ارتقای سطح اکادمیک وتکوین طبقه متوسط به عنوان زمینه اجتماعی دموکراسی باید جدی پنداشته شوند.

در نهایت اینکه علی رغم حکمفرما بودن سایه ترس و وحشت بر کشور و افزایش خشونت های غیر قابل کنترول، افغانستانی که اینک شاهد آن هستیم آرام آرام به سوی دموکراسی گام بر می دارد. این حرکت هر چند بسیار کند، آهسته و پر چالش است، اما مطمئناً دستاوردهای زیادی تا کنون به همراه داشته و عواقب زیادی در آینده با خود به همراه خواهد داشت که مهمترین و ملموس ترین ثمره آن عبور از خطر طالبانیزه شدن این کشور است. تلاش اقتدارگرایان برای سرکوب دموکراسی وطالبانیزه ساختن کشور به باورم جزخلق بحران برای تمامیت خواهان وریزش اعتبار رییس جمهور کرزی دستاوردی دیگری به بار نخواهد آورد. تلاش در جهت طالبانیزه ساختن افغانستان خیانت بزرگ درحق دموکراسی وایجاد چالش درمسیر کنارامدن افغانستان با دنیای مدرن است. متولیان این پروژه با دادن امتیاز های خفت بار به برخی همسایگان، منتظر رنج تاریخی در دوره حیات وممات خویش خواهند بود. زیرا نسل رنج دیده افغانستان که خواهان افغانستان آزاد، دموکرات ، مدرن ومسلمان هستند هرگز این عناصر را نخواهند بخشید ودست اندرکاران این پروژه ضد مدنی بدانند که افغانستان مسیر دموکراسی را هرچند با تحمل هزینه های فراوان وقربانیان بی شمارخواهند پیمود. بازگشت به تاریکی غیر ممکن است وخواب جامعه تک صدایی در این سرزمین دیگر تعبیر نخواهد شد.


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا