خبر و دیدگاه

ترور سازمان یافته و دولتی فرمانده داود

takhar_blast_daud

واژه ی ” تروریسم ” به عنوان آفت خانمانسوز و پدیده ی نا پاک برای نخستین بار در فرانسه در حوزه سیاست بکار بسته شد اما از اینکه ترور مولد تفکری شیطانی است تاریخ دقیقی از آغاز آن وجود ندارد و از ویژه گی های این پدیده ی ضد انسانی و غیر اخلاقی این است که تحمل رقیب و حریف را بر نمی تابد و به هر وسیله ی ممکن در صدد بابودی مخالفان بر می آید.

نه تنها این این مولد هولناک را به عنوان ابزار پرقدرت کشور های همسایه برای تامین منافع ملی خویش در بازی های منطقه ی علیه مردم افغانستان بکار گرفته اند بلکه حلقات درون حاکمیت فعلی افغانستان نیز در راستای تحقیق خواسته های قومی راهکار های پنهانی خویش را بر اساس مقوله ژابونسکی در باب مشروعیت ترور دولتی که میگوید: ” تورات و شمشیر از آسمان نازل شده اند ” پی ریزی نموده اند.

با اینکه ترور با انگیزه های مختلف در تاریخ معاصر افغانستان پیشینه ی طولانی دارد اما به دلیل اینکه در حال حاضر ” تروریسم ” با ایدئولوژی و خواست های قومی در آمیخته است به بی همتا ترین نوع آن ازلحاظ قساوت و بی رحمی مبدل گردیده و نظام های که بخاطر بارگیری سیاسی بسمت گرایش تباری می لغزند گزینه ی قومی را معتبر شمرده بخاطر ایجاد مراکز قدرت در نهاد های دولتی ناگزیر است طیف های نا همگون را از بدنه ی حاکمیت حذف نمایند و در یک چنین نظام ترور یکی از رکن های اساسی قدرت شناخته میشود.

از این رهگذر با وجود اینکه شکل های ترور هرچند در چارچوبی از و حشت گرای ” تروریسم ” انجام میشود اما تحقیقات امنیتی از صحنه و نحوه اجرای ترور و تحلیل شخصیت مورد هدف ره به سرنخ های ترور دولتی میبرد که کار گذاران اشباح خانه های نظام مرموزانه کلافه ی آن را پیچیده و واقعیت را بگونه ی دیگری در می آورند.

پژوهش علمی و تحلیل که آقایان دیوید راپو پورت و ایویانسکی کار شناسان امور ” تروریسم ” از این پدیده ارایه داده اند بر این اصل تاکید دارد که ترور دولتی اشخاص معینی را در درون و خارج نظام هدف قرار میدهد که ممکن است در آینده برای نظام به چالش مبدل شوند مهم نیست که این چالش نرم و دموکراتیک ارزیابی شود و یا خشن و گرایش گنجانیدن قتل های سیاسی در چار چوب ترور از همین نقطه پدید آمده است که معمولا توسط افراد سازماندهی میشود که همیشه با عقده های گندیده ی درونی خویش کوفته شده مردارگونه زندگی میکنند و حلقه های تند رو درون حکومت افغانستان نیز در همین گروه قرار دارند.

پس از فروپاشی رژیم طالبان و تشکیل حکومت فعلی افغانستان توطیه های برای حذف برخی شخصیت ها از معادله ی سیاسی به ویژه شخصیت های مربوط به جناح اصیل مقاومت سر برآورد که بازیگران آن اشخاص هستند که میخواهند از نمد دموکراسی نو بنیاد افغانستان کلاهی قومی بدوزند این افراد که بصورت خزنده در درون نهاد های نظام حضور یافته اند از ایدئولوژی و امتیازگرای شبه طالبان پیروی میکنند و با حضور مجدد طالبان که وضع امنیتی را کشور را مختل نمودند موفق شدند لطمات و خسارات بر پیکره جریان مقاومت وارد نمایند و بخاطر رسیدن به مقاصد سیاسی تیغ بر گلوی فرزندان اصیل و خدمت کار وطن کشیدند.

ترور دولتی در شکل در دو مرحله به منصه ی اجرا گذاشته میشود نخست ترور شخصیتی دوم ترور فزیکی ترور شخصیتی با برچسب زدن تهمت و تخریب کار کرد های مثبت دیگران میخواهند برای خود شخصیت سازی نموده مخالفین سیاسی را از مسیر خویش بردارند در صورت که ترفند ترور شخصیتی به نتیجه ی مطلوب دست نیافت بر نامه ی خشن تری روی دست گرفته میشود و از آنجای که آدم کشی برای مقاصد سیاسی طرفداران بسیار در طول تاریخ داشته است هدف, نتایج و پیامد ها در قالب های مختلف مطرح گردیده کار به ترور فزیکی میکشد.

طی ده سال گذشته پس از اینکه زمزمه های رنگین آقای رئیس جمهور از ایجاد جامعه ی قانونمند استوار بر اصول عدالت اجتماعی و نظام دموکراسی در عمل جای خود را به انحصارگری و تفوق طلبی داد و دموکراسی در افغانستان تنها در مظهر ” تولیف ” لباس ملی رئیس جمهور تجلی یافت این کشور شامل مرحله های ترور دولتی باشرح بالا گردید.

نخست بخاطر ایجاد فضای بی ارزشی دست آورد های جهاد و مقامت ملی مردم افغانستان در برابر ” تروریسم ” که از فرو رفتن افغانستان بکام منافع قدرت های متطقه ی و فرا منطقه ی جلوگیری نمودند هدف گرفته شد و با برچسب زدن القاب تفنگ سالار و ناقضین حقوق بشر در پی ترور شخصیتی شخصیت های مقتدر که در دامن روزگاران سخت صیقل دیده بودند بر آمدند تا زمینه ی خانه تکانی این افراد از بدنه ی نطام ومعادله ی سیاسی میها شود اما از اینکه ریشه ی قاعده های مردمی این افراد محکم تر از آن بود که باد های شخصیت کشی بتواند بنیاد آنرا سست نماید ناگزیر بازی به نیمه ی ترور فزیکی و برنامه ی قتل های هدفمند کشیده میشود.

آنچه که در این میان ما را به وجود دست های نامرئی و محسوس حلقات دولتی در این ترور ها نزدیک میکند این است که در آستانه ی گفتگو های پنهانی و آشکار صلح با طالبان بازی حذف فزیکی شخصیت های پرتوان جریان اصیل مقاومت که بخاطر معامله با دشمنان افغانستان حراج نوامیس ملی را بر نمی تابند شتاب بیشتر گرفته است و این گمانه زنی قوت میگیرد که ممکن است سلطه در گفتگو های پنهانی که خارج از پوشش و زنگال های شوری عالی صلح با پاکستان و طالبان انجام میدهد بخاطر امتیازدهی روی مساله ی ترور شخصیت های جبهه مقاومت با طالبان و پاکستان به توافق رسیده باشد.

بنابرین ترور یکی از فرماندهان شجاع، مدبر و پرصلابت جهاد و مقاو مت ملی افغانستان محمد داوود ترور سازمان یافته ی دولتی بشمار میرود که در فرایند امتیاز دهی سازش با طالبان و بهره گیری در آینده صورت گرفت.


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا