خبر و دیدگاه

برادران ناراضی حکومت جنرال داوود را به شهادت رساندند

general_daoud2

هموطنان عزیز و گرامی شما میدانید که در شرایط موجود  نیاز اولی مردم ما چه هست؟ بلی همه فریاد میکشند امنیت امنیت و ثبات دایمی منهای امنیت تمام وعده ها ونوید های مسئولین گاهی  هم عملی نمیشود. نه سر مایه گذاری خارجی صورت میگرد نه مکتب ومدرسه فعالیت کرده می توانند، نه انکشاف است و نه هم کارگر توان و جرأت بیل زدن را بخاطر آبادی کشور دارد.. در حالیکه ملت بیقرار وشتابان در جستجوی امنیت میباشد برادران نا راضی شورای عالی صلح الم برداران صلح و عدالت را می کشند خوب به یاد دارم که در حدود یک سال قبل وزارت امور داخله عنصر خوبی را بخاطر ادای این رسالت و آوردن امنیت بحیث قوماندان ۳۰۳ پامیر در زون شمال برگزید وآن شخص صبور ،متحمل، مجرب وآشنا با درد های ملت رنجدیده افغانستان جنرال  داود داود بود. بدون شک میدانمدر کشور ما شخصیت های زیاد هستند که با وجدان،بیداری کامل عاشق خدمتگذاری به مردم و کشور اند اما شخصیت های خوش نام، ملت شمول، بی کینه ،آشنا بادرد ها وآگاه به عوامل وریشه های نا امنی ضد تروریزم در کشور خیلی کم اند. امروز سر زمین ما به شخصیت های نیاز دارد که در کوره های داغ این سر زمین ذوب و آب دیده شده باشد. شناخت وتجربۀ که من از زندگی جنرال داود دارم او شخصیت نهایت رشید، مؤقر پر صلابت ومصممی بود بدون تبعیض وتعصب خود را شریک درد مردم غمدیده افغانستان میدانست، بلی من بار بار او را دیده ام که در نقاط دور کشور بخاطر تشویق نیرو های پولیس ملی به خط اول جببه رفته وگاهی زخمی هارا بدوش کشیده او یکعالم از احساس وبیداری بود و حق دارد تا درین نوشته به برخی از شاخصه های ممتاز آن اشاره کنم.

شهید جنرال داود داود از جوانی تا امروزکوله بار رنج ها و درد های مردم را چه در دوران جهاد و چه بدر زمان مقاومت بدوش کشیده وبا گرم وسرد وخشک وتر این سر زمین اشنا بود. او در جهاد شخصیت صادق و ممتازی بود و در مقاومت درخشش کم نظیر داشت و درین ده سال اخیر در تریبت وباز سازی پولیس ملی عاشقانه عرق ریخت. اورا همه دوست داشتند چون او مرزی جزء انسانیت وخدمتگذاری بین هموطنان خویش قائل نبود. تواضع ونبوغ آن در عرصه های مختلف وی را به یک شخصیت ملی و دلسوز تبدیل نموده بود. حال که دیگر او با ما نیست آیا کشتن فرزندان صادق و مبارزان دلیر وطن به همین جا خاتمه پیدا میکند، نخیر، فرزاندانیکه مردم و وطن خود را دوست دارند با تروریزم سری تسلیمی خم نمیکنند، دست های مرموزی در بیرون و داخل نظام در تلاش اند تا این فرزندان نیز یکی پی دیگری به قربان گاه فرستاده شوند. بدون تردید شهادت جنرال داود دادو من را وا داشت تا یک حقیقت تلخی را باز گو نمایم. گرچه میدانم که بعداز خواندن این نوشته مزدوران ISIپاکستان در هر مقام و منزلت که هستند چه در شورای عالی صلح یا جای دیگری که سمپل زده اند من را مخالف روند صلح نشانه میگرند، اما حقیقتی امر چیزیست که با آن باورد دارم و بدون پرده   میگویم و از خفاشان بی فرهنگ هراسی ندارم..

صلح شایسته ونیکوست  ،صلح از مروارید های گران قیمتی است که پیامبر بزرگوار اسلام آنرا خیر وسعادت  خواند وخداوند ج بندگانش را به پوشش لباس صلح وهمزیستی مأمورفرمود وبالأخیره صلح نیاز طبیعی وفطری بنی نوع بشر است وانسانها از بستر صلح بسوی معراج تمدن وتعالی بال گشوده اند ا.این جهل فقر وخشونت است که من حیث دشمنان آشتی نا پذیر کشور وجود انسانهارا به گروگان گرفته واقعیت های تلخ  وناگوارزندگی را به نظر انسان حق ونیکو جلوه میدهند. صلح مفهوم وپیامدش آرامش آسایش رفاه، سعادت ترقی وتکامل است .اگر فرایند دعوت به صلح زمینه ها وظرفیت های مقابله علیه جهل وخشونت را بگیرد طبعا نتائج وثمره اش تلخ ومرگ بار خواهد بود.وسکوت در برابر تلبیس حق آیندۀ وحشتناکی را پیش روی ما میگذارد.

هدف از متن این تحریر مخالفت با صلح وآشتی نیست بلکه هوشداری است بخاطر غلط بودن ومعکوس بودن فورمول حل مسئله ویا غیر واقعی بودن عناصر ومؤلفه های صلح. جنرال داود داود، خان محمد مجاهد، عبدالرحمن سید خیلی، ابراهیمی والی کندز، ملک زرین، شاه جهان نوری و ده ها فرزند صدیق دیگری این کشور را کشتند اما منادیان داعیه صلح و آشتی حرف به لب نمیاورند و سکوت اند.

سکوت وحشتناک: سکوت در بابر جنایات هولناکی چون مثله کردن و به آتش کشیدن انسانهای زنده،سکوت در برابر خشونت ،انتحار ،انفجار واهانت به انسانها خیلی وحشتناک است تمام این أعمال مخالف هدایات اسلام وکرامت انسانی است. اما امروز دولت و شورای عالی صلح، علماء دانشمندان روشنفکران ونهاد های فر هنگی ومدنی  افغانستان با چشمان خیره و وجدان یخ زده نظاره گر اوضاع بوده حق و باطل زشت نیکو وخوب بد را بهم آمیخته اند. سکوت علماء در برابر مثله شدن انسانها  وخموشی مسلمانان در برابر إهانت  به اسلام توسط مفتیان جاهل و پیروان بی خبر خیلی شگفت انگیز وهولناک است؟  سکوت در برابر سنگباران زنان و مردان و زنده به آتش کشیدن در دشت ها وصحرا ها  بنام تطبیق حکم شریعت ولذت بردن از قتل انسانهای بیگناه وملا امامان در محراب مسجد توسط گروه خشونت شعار و تاریک دل حکایت از مسخ روح واندیشه ساکنان این سر زمین دارد.

شورای عالی صلح و حکومت آقای کرزی باید بدانند که صلح تنها شعار و نشخوار نیست صلح  نتیجه تلاشها ومساعی  قانونمندی است که قرآن شریف پیش روی بندگان خداوند (ج) قرار داده است  ما از صلح بین مسلمانان ومشرکین صحبت نمیکنیم  بلکه بحث مطابق ادعای أعضای شورای عالی صلح بین  دو گروه مسلمان است .از نظر أعضای شورای عالی صلح هر قد میکه در جاده صلح گذاشتن میشود پاداشی فراوان است.این قرائت من حیث یک مفهوم ویا اصل کلی در مورد صلح موزون وخوش آیند است بشرط آنکه هرد وو طرف مائل به صلح باشند و هرد طرف انسان مسلمان و مشتاق همزیستی مسالمت آمیز باشند.دران صورت مانند جناب آقای مولونا قیام الدین کشاف میگوئیم ما صلح میخواهم وپیغمبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرموده، الصلح وخیر، اما صلح با کسانیکه از کشتن مردم ملکی لذت می برند وچون مار وگژدم  بر موجودات عالم ومخلوقات خداوند مصروف سم پاشی اند امر نا ممکن خواهد بود. حالا باید قضاوت کرد که مخالفین واقعی صلح کی ها اند؟ اینکه طالبان قولا وعملا صلح با دولت را رد کرده اند از نظر کسی پوشیده نیست اما شورائی عالی صلح میفر ماید مخالفت اشکار عیب ندارد  دست های مرموز وزیر پرده با عث کندی کار ما شده؟! از مخالفت صریح طالبان در برابر داعیه صلح حرف بزبان نمی آورند اما از اظهار نظر صاحب نظران در مورد نتیجه وایندۀ تلاشهای صلح نگران اند. .هیئت شورای عالی صلح از متوقف شدن این پروسه موهوم ومبهم خیلی ها در هراس بوده به کسی حق اظهار نظر در مورد آیندۀ فعالیت های شانرا نمیدهند  هر گاه کسی در مورد نتائج کار کمیسیون شک کند از نظر روحانیون لمیده بر بوجی های دالر مخالف صلح  معرفی میشوند. این را نباید فراموش کرد اگر مصرف پول های گزاف وضیاع وقت نتیجه معقول ومنطقی نداشته باشد درانصورت  باید این آقایون در برابر ملت پاسخگو باشند. نمیشود در آخر بفر مایند که دست های مرموزی از داخل وخارج مانع فعالیت های ما شد .طالبان اشکارا صلح را رد میکند همه خاموش اند وجرأت ندارند بگویند طالبان مخالفین اصلی صلح وهمزیستی اند اما از راز ها ودستهای مرموز بما خبر میدهند. با آنکه  طالبان  مخالف أصلی پروسه صلح وسازش با ملت ومردم افغانستان اند  هیئت محترم  شورای صلح تا هنوز به این حقیقت باور ندارند وبا همان تأویل آخندی میگویند منظور طالبان چیزی دیگریست با ما ارتباط دارند. واما اگر کسی فعالیت های شانرا بی نتیجه خواند بنام مخالفین صلح و واستقلال کشور محکومش میکنند.

قانون قرآن وحکم در مورد چگونگی تطبیق صلح چگونه است؟ همانطوریکه خداوند ج صلح بین دومسلمان را واجب  وصلح را خیر وسعادت فرموده قواعد وقانون آنرا نیز مشخص ساخته است طوریکه میفر ماید:
( وإن طائفتان من المؤمنین إقتتلوا فأصلحو بینها فإن بغت إحداهما علی الأخری فقاتلوا اللتی تبغی حتی تفیئ إلی أمر الله}وجای هم فرموده  (فأصلحوا بین أخویکم…) ترجمه آیه شریف (اگر دو طائفه از مؤمنان با هم در جنگ باشند بین شان صلح کنید واگر یک طرف بغاوت کرد پس همه شما بجنگید با کسانیکه بغاوت کرده یا از پذیرش صلح سر پیچی کرده اند تا این گروه تابع حکم خدا شوند.. وایه دیگر هم حکم میکند که بین برادران خود صلح بوجود بیاورید..از فحوای آیه شریف معلوم میشود در صورتیکه هردو طرف جنگ مؤمن باشند باید بین شان صلح کنید، حال یکطرف قضیه در افغانستان کسانی اند که از کشتن افراد ملکی وبیگناه لذت میبرند، با علم وفر هنگ در ستیزند. زنان، اطفال وپیران را بر خلاف هدایت پیامبر ص به شهادت میرسانند وانسانهارا سر می برند ومثله میکنند وجنایات دیگر. با این همه سربریدن ها کشتن ها و بستن ها هنوز مزدوران بیگانه جنایت کاران را برادر و منادی صلح و آشتی و فرزندان این سرزمین خطاب میکنند. این است درد ما این است رنج بی پایان که در راه رفع آن دلیرانه باید مبارزه کرد، صف بندی نمود و مقاوم بود. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا