خبر و دیدگاه

اهمیت استراتژیک پایگاه های نظامی امریکا در جهان و منطقه

us_military_bases

 

بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و پایان جنگ سرد که به تک قطبی در جهان انجامید، ایالات متحده امریکاه به مثابه قدرت برتر و بی رقیب در عرصه های سیاسی، اقتصادی و نظامی در جهان تثبیت موقیعت کرد.

ایالات متحده امریکاه واتحاد شوروی در دوران جنگ سرد برای توسعه و گسترش ایدئولوژی خود با بکارگیری جنگ های روانی، تبلیغاتی، جاسوسی و مسابقات تسلیحاتی در تضعیف طرف مقابل فعال بودند و داشتن پایگاه های نظامی در نقاط مهم و استراتژیک جهان را در اولیت استراتژی خود قرار داده بودند.

با فروپاشی سیاسی و اقتصادی اتحاد شوروی و بر چیده شدن پایگاه های نظامی و ایدئولوژیک آنکشور در سطح جهان، ایالات متحده امریکاه نه تنها پایگاه های نظامی خود را کاهش نداد بلکه اقدام به افزایش چند برابر بودجه نظامی و ایجاد پایگاه های جدید نظامی در نقاط مهم جهان کرد که هم اکنون در کشور های متعدد دنیا این پایگاه فعال اند.

داشتن این پایگاه ها در نقاط مهم استراتژیک جهان ایالات متحده امریکاه را قادر به گسترش منافع استراتژیک اش در جهان ساخته و این کشور را در حفظ برتری های سیاسی، اقتصادی و نظامی که در “براندازی دولت ها” و “استقرار حکومت های مورد نظر” نقش تعین کننده ی دارد، یاری میرساند.

بحث ایجاد پایگاه های دایمی ایالات متحده امریکاه که در این اواخر سر از مطبوعات کشور بر آورده است در واقع طرح دکترین نظامی ایالات متحده امریکاه است که در دست داشتن نقاط مهم و استراتژیک جهان و منطقه را برای حفظ جهان تک قطبی مورد نظر دارند.

افغانستان بنابر موقیعت حساس ژیوپولتیک که دارد همیش مورد توجه قدرت های بزرگ جهان و منطقه قرار داشته است. موقیعت داشتن افغانستان در محوریت کشور های مهم آسیا که در معادلات و معاملات جهانی نمی شود آنها را دست کم گرفت؛ به اهمیت این کشور می افزاید.

موقیعت داشتن کشورهای آسیا مرکزی، چین، هند، ایران و پاکستان در همسایگی افغانستان و منابع سرشار طبیعی و دست نخورده ی افغانستان و کشور های پیرامون آن برای قدرت های دیروز امروز جهان (ایالات متحده امریکاه) از اهمیت ویژه بر خوردار است.

داشتن ظرفیت های بلند سیاسی، اقتصادی و توانائی های بالقوۀ  نظامی  کشورهای چین، روسیه  و هند که به سرعت در حال رشد و تسخیر منابع طبیعی در جهان و کشورهای آسیا مرکزی استند، از نظر ایالات متحده نمی تواند بدور باشد.

کشور چین که همانند آب های آرام بحر که امواج پر تلاطم و سریع در زیر آن جریان دارد بطرف رشد و پویائی اقتصادی و در به انحصار گرفتن بازار های امریکاه و اروپاه به پیش میرود و از نظر سیاسی در حال گزار از نظام سوسیالیتی به کپیتالیستی است که با انگیزه قوی و نیروی بزرگ انسانی بطرف ابر قدرت شدن در حرکت می باشد؛ به چالشی جدی در برابر ابر قدرت امروزی جهان در آینده نزدیک تبدیل خواهد شد.

کشور روسیه که تجربه ای قدرت جهانی و بزرگترین ذخایر نفت و گاز را در سینه ای کشور پهناور خود  دارد؛ دارائی توانائی لازم در به چالش کشیدن منافع امریکاه در منطقه می باشد.               مخالفت شدید مقامات روسیه از استقرار پایگاه های نظامی دایمی امریکاه در افغانستان و مبهم خواندن اهداف امریکاه در منطقه بیانگر آنست که نقش روسیه را در معادلات افغانستان و منطقه نمی شود نادیده گرفت.

قابل ذکر است که رشد سریع صنعت و سیر صعودی روز افزون در اقتصاد کشور هند نقش و اهمیت این کشور را درسطح جهان بطوری چشمگیری افزایش داده است. امضاء توافقات هسته ای امریکاه با هند، پیشنهاد هند بحیث عضو دایمی شورای امنیت ملل متحد و ” قدرت جهانی” خواندن آنکشور توسط بارک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده امریکاه دست آورد بزرگ سیاسی برای آنکشور بحساب می آید. ایالات متحده امریکاه با توافقات هسته ای، هند را از یکطرف به هم پیمان خوب خود در منطقه مبدل کرد از طرف دیگر قدرت هسته ای آنکشور را در مقابل چین توازن بخشیده است تا اینکه از ظهور چین بحیث قدرت یکه تاز در منطقه جلوگیری نماید.

همسایه غربی افغانستان کشور ایران که از نظر ایالات متحده امریکاه کشور “سرکش” بحساب می آید؛ با وجود تحریم های دوام دار اقتصادی، سیاسی و عدم فروش وسائیل پیشرفته به این کشور همچنان در جهت خود کفائی به پیش میرود. تلاش ایران برای دستیابی انرژی هسته ای که از دید امریکاه ماهیت نظامی دارد و آنرا تهدیدی برای کشور های منطقه میخواند؛ خطری جدی تلقی میشود برای منافع امریکاه در کشور های خاور میانه که از نظر استراتژیک برای ایالات متحده امریکاه بسیار مهم و حیاتی استند.

باینحال ایالات متحده امریکاه با حضور خود در افغانستان و عراق حلقه محاصره ایران را به هم وصل نموده و اکنون این کشور را از چهار سوی در محاصره خود در آورده است و در صورت برآورده شدن این مامول یعنی پایگاه های دایمی امریکاه در افغانستان این به درد سر دایمی برای کشور ایران تبدیل خواهد شد.

کشور پاکستان همسایه شرقی افغانستان و دارنده سلاح اتمی که شریک استراتژیک امریکاه در دوران جنگ سرد در منطقه محسوب میشد، اکنون از آن اهمیت به دلیل نزدیکی امریکاه با هند بر خور دار نیست. اما نسبت خیزش قدرت چین در منطقه امریکاه با حفظ پایگاه های نظامی در این کشور نمی خواهد آنرا در دامان چین رها کند. به همین دلیل سالانه ملیارد ها دالر کمک های امریکاه را در جیب می زند و در باج گیری در منطقه جای اول را دارد.

ازینرو داشتن پایگاه های نظامی امریکاه برای حفظ منافع استراتژیک آنکشور در افغانستان که پیرامون آن، کشور های مهم جهان و منطقه قرار دارد بسیار مهم و با اهمیت دانسته می شود.

اما اینکه ایجاد این پایگاه ها برای افغانستان چه اهمیتی دارد؟ و تا چه اندازه به نفع صلح و ثبات در افغانستان خواهد انجامید؟ ویا باعث تشدید تنش ها و ایجاد فضای نا مساعد که زمینه ساز درگیری های بیشتر را بنابر حساسیت های که در این مورد وجود دارد خواهد گردید یا نه؟

جواب از این دست سوالات را همسایه های افغانستان در طی سه دهه جنگ و ویرانی در این کشور بخوبی داده اند. کشور های همسایه افغانستان به ویژه پاکستان در این مدت هیچگاهی به صلح و امنیت در این کشور نه اندیشده است بلکه با سیاست های غلط خود که ظاهراً منافع این کشور را در بر داشته است آتش جنگ و ناآرامی را افغانستان داغ نگهداشته است.

اعلان خروج قوای ائتلاف برهبری امریکاه در سال ۲۰۱۴ از افغانستان خبری خوشی است برای طالبان و حامیان پاکستانی شان که یکبار دیگر افغانستان را به پایگاه نظامی خود تبدیل کرده و”سیاست زمین سوخته” را در این کشور تکرار نمایند.

البته این واقیعت را باید پذیرفت که در طی ده سالی که گذشت نیروهای بین ا لمللی برهبری امریکاه در پی آن نبوده اند که ساختار های یک نظام قوی وبا مسؤلیت را در افغانستان تقویه و پی ریزی نمایند. تقویه و تجهیز سکتور دفاعی (اردو و پولیس ملی) که خود توانائی دفاع از کشور و سرحدات آنرا داشته باشد درین مدت صورت نگرفته است. بنابراین با خروج نیروهای امریکائی از افغانستان بعید بنظر میرسد که نیروهای افغان توانائی مقابله با نیروهای طالبان و حامیان خارجی آنها را داشته باشند.

از ینرو دیدگاه های متفاوتی در مخالفت و طرفداری استقرار این پایگاه ها از طرف سیاست گذاران و شخصیت های کشور ابراز شده است. استدلال طرفداران این طرح اینست که آنرا بنفع صلح و ثبات و تضمینی در مقابل برنگشتن دوباره نیرو های طالبان و حامیان خارجی آنها میدانند. در حالیکه مخالفان این طرح آنرا تهدیدی به امنیت و تشدید درگیری ها و منازعات در منطقه میخوانند.

اما آنچه از نظر بخشی از آگاهان دراین طرح تامل برانگیز است کلمه ” دایمی” در پسوند پایگاه های نظامی است که استقلالیت کشور را زیر سوال میبرد. در غیر آن هرگاه این پایگاه ها بشکل دراز مدت نه دایمی در جهت منافع ملی کشور ایجاد شود بدون شک به نفع صلح وثبات در افغانستان و تضمینی برای برنگشتن دوباره حکومت متحجر طالبان و پایگاه های نظامی پاکستان درین سرزمین  خواهد بود.

در غیرآن کشور های مداخله گر از جمله پاکستان هیچگاهی دست از مداخله و کشتار مردم رنج دیده کشور ما نخواهد برداشت و جنگ و ویرانی را دراین سرزمین پایانی نخواهد بود.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا