خبر و دیدگاه

ملوک الطوایفی مصلحتهای قومی و تنظیمی

governers2

 

از آنجائیـکه تجارب تلخ دولتمداری زمامـداران خود کامه و مصلحت جو و در عیـن زمان دسـت نشـاندهً بیگانگان نشـان میدهد، تازمانیکه زد و بند مصلحتهای فساد پرور سیاسی در یک نظام حکمفرما باشد، حقوق شهروندی و عدالت انسانی جامعهً فرورفته درگرداب بدبختیهای آن، همیشه قربانی اهداف نا مقـدس جباران تاریخ وزورمندان چپــاولگر گشته و بخاطر ادامـهً قدرتهای مافیائی، سرنوشت این ملتها به پایه های دار کشانده شده است.

پدیدهً شوم مصلحت نگری، این عنصربازدارندهً نهضت ودموکراسی دریک جامعه تاآنجا جلو جنبشهـای ملی، وآزادیخواهی را به عقب میزند که حتا زمینــه های ظهورملوک الطوایفی سیاسی رادرکشورباعث گـردیده و مملکت را دربحران چند دسته گی اداره، میان رهبری نظام ودلالان مافیای مواد مخدروجنگ سالاران قدرتمند، تا اعماق ذلت تاریخ فرو میبرد.

درراهبرد سیاست مصلحت نگری، نظام حاکم همیشه بربنیاد راضی نگهـداشتن حلقـات متنفـذ قومی، و وابستگان دربار، روحانیت مرتجع واربابان قدرت، پالیسی خودرا سمت وسومیـــدهد تا ازیکسو اهـــرم اقتـدارنیم بند خودرا بهـرنحوی که ممکن باشـد دردست داشته وسلطهً خودرا باخاطرآرام برگـــردهً مردم گرسنه وبیـدفاع کشورتحمیل کند وازسوی دیگرریشه های استبداد عقیـدتی، قومی وخانوادگی خودرا در جامعهً خاموش هرچه قوی تررشد وگسترش بخشد. ازهمینجاست که درسیه چـالهً سیاست مصلحتگرائی بحران امنیت وفساد بیداد میکند، درمملکت خشونتها تشدید می یابد، خود سریها وزورگوئیها دود ازنهاد ملت برمیکشـد وسرانجــام دولتی ضعیـف ودست نگر، فاقد ظرفیت کاری وارزشهای دموکـــراتیک در عرصهً رهبری ظهورمیکند.

زمانیکه چالشهای مصلحت نگری یا به کلام دیگرعدالت کشی، درتعین والی ها ازطرف نهاد پژوهشـی تحقیق کلید، افشا گردید، فکرمیکنم که بمانند منٍ بیخبرازحوادث پشت پرده ها، هرکسیکه آنرا مطالعــــه کرده، شگفت زده شده است که سرنوشت کشورزخمی وصدپارهً ما چگـونه درمیـدان بزکشی گـــروهای تنظیمی، طالبی وقشرروحانیت خط وخط کشی شده وهرکسی زورقوی ترداشته سهم بیشتربرداشته است

 این حالت مرا دوصد وهفتاد سال به عقب برد. حالتیکه ازدوران ملوک الطوایفی وهـرج ومرج برادران محمد زائی تصویری را درذهنم مجسم ساخت که مرحوم غبارآنرا بصراحت بیان داشته است.

 درینجا می بینیــم که تاریخ چگـــونه سیرنزولی خودرا درین سرزمین خسته وویران پس ازسه صد سال دوباره ازسر میگیرد، آنگونه که سرزمین خداداد آنوقت افغانستان بین برادران محمد زائی پارچه پارچه وحـد بخشی گــردیده بود، اینک مشـابه به آن روزگار، دردولت مصلحتـی آقای کرزی نیز ادارهً ولایات کشوردربین برادران تنظیمی وجنگ سالاران معروف کشور، بخش وترکه میشود. هنـوزازسهم بندیهـــا درتقرر وزرا وسفرا معلومات دقیق وجامعی دردست نیست که این نورچشمیها ازسهمیهً کدام تنظیمها و یا فشارکدام کشورخارجی برسکوی این امتیازات آسمانی تکیه زده اند. امید است نهاد تحقیـق کلیـد با افشا گریهای صادقانهً خود بمانند تعین والیها، پرده ازروی این دوبخش دیگر نیزبردارد.

 اینست ثمرهً ساختارنظام ریاستی، بدون آنکه مــردم محل شخص طرف اعتماد خودرا برگــزینند ویا در تعین والی خود، آگاهی واختیاری داشته باشند، حقـوق و سرنوشت شان ازجانب عناصرناشناس بماننــد همــدردها سرکوب میشود وبدینگونه آرمانهای مردمی به حضیض خاک مینشیند، از تخصص، ضوابط وشایسته سالاری دربرابرمصلحتهای شوم قومی، نامی واثری باقی نمی ماند.

همانگونه که شاعرپشتو زبان ما جناب عبدالبــاری جهانی گفته است « قندهاردرقبالهً بابای من است » سهم داران ولایات نیزهرکــدام اداره و اختیارات منطقه را دروجود والیهای منتخب خود بدون درنظر

داشت منافع علیای کشور، به نفع ولینعمتان خود به گردش درآورده وپلانهای خودرا آمیخته باتعصبات قومی وزبانی، به صحنهً عمل فرا میکشند .

 نهاد تحقیق کلید، بخش ورسد ادارهً ولایات را دربین قدرتمندان، بگونهً ذیل بمیدان کشیده است. هرچند این پژوهش دررسانه ها به نشررسیده ولی بازهم خالی ازدلچسپی نخواهد بود که یکباردیگردرسایت وزین وجهانشمول خاوران به آگاهی هموطنان عزیزرسانده شود.

 ــ والیهای مربوط حزب اسلامی حکمتیار:

۱ ــ جمعه خان همــدرد والی پکتیا، درعین زمان وزیر مشـاور آقای کرزی ۲ ــ دلبــــرجان آرمان والی بادغیـس

۳ ــ منشی عبدالمجیـد   والی بغلان   4 ــ محمد حلیم فـدائی والی میدان وردک

۵ ــ خواجه غلام غوث ابوبکر   والی کاپیسا ( فعلاً بنا برداشتن دوسیهً اختلاس، درتعلیق )

ــ والیهای حزب اتحاد اسلامی سیاف:

ا ــ محمد موسی اکبرزاده والی غـزنی ۲ ــ جمال الدین بدر والی نورستان ۳ ــ محمد اشرف ناصری والی زابل

۴ ــ انجنیر محمد عمر   والی پیشین قندـز

ــ والیهای جنرال دوستم:

۱ ــ محمد عالم ساعی   والی جوزجان ۲ ــ خیرالله انوش والی سمنگان ۳ ــ سـید اقبال منیب والی غــــور

ــ والیهای جمیعت اسلامی برهان الدین ربانی :

۱ ــ عبدالجبـــــــــــــــار تقوا والی تخار  2 ــ شاولی الله ادیب والی بدخشان ۳ ــ عطا محمد نور والی بلخ             4 ــ عبد الکریم براهوی والی نیمروز

ــ   والیهای حزب افغان ملت:

۱ ــ روح الامین  والی فراه   2 ــ سـید فضل الله واحدی  والی کنر ۳ ــ محمد اقبال عزیزی والی لغمان

( غلام جیلانی پوپل معاون حزب افغان ملت ـ رئیس عمومی ادارهً امور درصدارت )

ــ   والیهای محاذ ملی پیر سید احمد گیلانی:

۱ ــ عبدالجبار نعیمی  والی خوست ۲ ــ عتیق الله لودین والی لوگر ۳ ــ گل آقا شیرزوی والی ننگرهار

ــ   معاون اول رئیس جمهور مارشال فهیم:

۱ ــ عبدالبصیر سالنگی والی پروان ۲ ــ کرام الدین کریم والی پنجشیـر

ــ   معاون دوم، کـریم خلیلی :

۱ ــ سـید عـلا رحمتی والی سرپل.

ــ   والیهای محقق حزب وحدت:

۱ ــ قـربانعلی اروزگانی والی دایکنـدی   2 ــ عبدالحق شـفق والی فاریاب

ــ   والیهای صبغت الله مجددی جبهه نجات ملی:

۱ ــ ذبیح الله مجددی   والی کابل ( پسر صبغت الله مجددی )

ــ   والی مربوط آقای سپنتا

۱ ــ داوًود صبا والی هــــــرات

– توریالی ویسا والی قندهار (در حمایت امریکا)  

ــ گلاب منگل والی هلمند (در حمایت انگلیس)  

ــ حبیبه سرابی والی بامیان (در حمایت خانم لارا همسر بوش) فعالیت دارند

محب الله صمیم والی پکتیکا و حاجی خدای رحیم سرپرست ولایت اروزگان درحمایت متنفذین قومی.

 دوسـتانیکه خواسته باشـند به بیوگــــرافی کامل این والی صاحبـان، چگـــونگی درجهً مکتب خواندگی و وظایف گذشتهً آنها معلومات بدست آرند، میتوانند به سایت آریانا نت ، مراجعه نمایند.

 زنده یاد غبارمینویسد « درقرن نزده هم، جنگهای فیــودالی درکشوربه ذروهً اعتـلای خود رسید ودرسر این جنگها پسران سردارپاینده محمد خان قرارگرفتند. سردارپاینده خان ۲۱ پسرداشـت که شانزده نفـــر آن درتاریخ قرن ۱۹ افغانستان نقش سنگینی داشتند.

سردارپاینـده خان درزمان زمانشاه ابدالی داخل یک توطئهً سیاسی برضد شاه گــردید ودرجملهً توطئـــه کنندگان کشته شد. وزیرفتح خان پسراو به انتقام پدر، درانهدام دولت زمانشاه سهم فعال گرفت ولی اوهم ازطرف شاه محمود کشـته گــــردید. برادران اودولت شاه محمـــود را سقــوط دادند وخود درقسمتـی از افغانستان مسلط شدند. ولی اینها درطی ۲۰ سال نتوانستند دولت مرکزی تشکیـل ووحدت سیاسی کشور را حفظ نمایند. جنگهائیکه اینها مکرراً درسرتاسرمملکت درطی سالهــای طولانی مشتعل ساختند، مهــم ترین علت پریشانی وعقب ماندگی کشوردرطول بیشترازیک قرن دیگرگردید »

این برادران جاه طلب بخاطرکسب قدرت بیشتر، جنگهای خونینـی را براه انداختنـد. یکدیگررا کشـتند و کورکردند وبه اسارت کشیدند اما درعرصهً این تاخت وتازها، ملت به تبــــاهی کشانده شد ومملکت یک قرن به عقب افتادگی قرون وسطائی سوق داده شد.

افغانستان آنوقت، به سه مرکـزقدرت بین سه دسـته ازبرادران :

۱ ــ برادران پشاوری سردارسلطانمحمد خان واخوان عینی ،

۲ ــ برادران قنــدهاری سردارکهنـدل خان وبرادران همتـنش،

۳ ــ برادران کابلی سردار دوست محمد خان، نواب جبارخان ودیگران، چهارپارچه گـردید که قسمت چهارم آن ولایت هرات ومضافاتش را هنوزشهزاده کامران سدوزائی دردست داشت.

 علیرغم آنکه حصص وتوابع هریکی معین بود باآنهم مداخله وخط کشیهای قدرت یکی درقلمــرودیگری سری وآشکارادامه داشت. باگذشت زمان این کشمکشهای خونین خانوادگی سلطهً آنهارا دربرابرحریفان مقتـدر، چون انگلیسها، رنجیـت سنگه وشـاه شجاع فـرسوده وضعیف میساخت، بنابرین با پا درمیــــانی برادران ارشـد وبزرگان قبیلهً خود نشـستند ومملکت خداداد افغانستان را بشکل ملکیت موروثی بازهـــم سرازنو برروی یک عهد نامهً قرآنی، ترکه وتقسیم نمودند.

چنین بوده است تاریخ بدنام دوران کشمکشهای ویرانگروجنگهای غاصبانهً برادران محمدزائی که چنین جفاهائی را درحق این سرزمین بلا کشیده ومردم سنگ صبورگشتهً آن روا داشته اند.

 واینک درآستانهً قرن ۲۱ ، قرن شگفتیهای تمـــدن وتخنالـــــوژی بازهم نحوست این میراث، ازسرملت افغانستان دست بردارنیست ودرحکومت سهامی آقای کرزی ، این روال سرازنوجان تازه میگیرد. ادارهً کشوربین برادران قومی و تنظیمی وتقرروالیهای آنها که هیچگونه روشنی وامیدی ازپیشرفت و تمدن وعشق بازسازی وطن ازوجود وضمیر شان انتظاربرده نمیشود، ترکه وتقسیم میشود.

درینجا دیده میشود که هریکی ازین سهم داران ادارهً افغانستان، روی معـــــادلات مختص بخود شان، با رئیس جمهور در معامله قرارگرفته اند. بیشترینهً آنها کسانی اند که درانتخابات دور دوم ریاست جمهوری با تعهدات محرم، به نفع آقای کرزی جانفشانیها کردند و بعداً به پاداش رسیدند.  نمونهً بسیار واضح آنرا در نصب آقای نجـفی بحیث وزیر ترانسپورت مشاهده میکنیم. کارمند پائین رتبهً با چنین خیزش بالا!! تعجب برانگیزتر اینکه، علیرغم آنکه پیشنهاد موصوف درپست وزارت، از سوی پارلمــان کشور قاطعانه رد گردید اما با وجود آنهم با چالش نامشروع، در حمایهً آقای کرزی همین اکنــــون بحیث وزیر سرپرست ایفای وظیفه میکند.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا