خبر و دیدگاه

“قانونی”، چهره ی مؤثر و کارگزار در حوزه ی تفکر ملی

Qanuni

 

بحران تفکر ملی از دید آسیب شناسانه در جامعه ی ما، یکی از بحث های پیچده است. به گونه ی دقیق، ریشه یا بی این بحران – با توجه به پیشینه های سیاسی آن – از نیازهای ضروری درکشورما پنداشته می شود.

 یکی ازاندیشمندان اروپایی راه جلوگیری از گسترش این بحران را، در مطرح نمودن ارزش های تفکرملی، توسط ظرفیت های ملی می داند. اومی نگارد: “بحران تفکر ملی، معمولاً گریبان گیر جوامع سنتی وغیر مدرن می شود وارزش های این جوامع را به چالش می گیرد. برای جلوگیری از گسترش این چالش، مهم این است که جوامع عقب مانده، ارزش های مشترک شان را به حیث مهمترین ارزش های ملی {توسط ظرفیت های ملی }شناسایی ونگهداری نمایند”.

 این اندیشمند، دقیقترین نکته یی را که در طرح وعملی سازی ارزش های ملی (به عنوان تفکر ملی ) مطرح می کند، اتکأ برمسأله ی ظرفیت های ملی است. ظرفیت های ملی در کشور های عقب مانده ی جهان سوم ، مساوی برموجودیت شخصیت های ملی است؛ یعنی به گونه روشن ، یکی از مؤلفه هایی که می تواند ارزش های تفکر ملی را در جوامع عقب مانده بسترسازبسازد، ظرفیتهای ملی یا به تعبیر روشنتر: شخصیت های ملی است.

 ارزش های ملی چیست وظرفیت های ملی کدام است؟

چنانچه تذکر داده شده، بحران تفکر ملی باتوجه به عدم تعریف دقیق ازارزش های ملی وماهیت ملی شدن، یکی از چالش های عمده فراراه سیاست های مااست.

ایجاد همین بحران تفکر ونداشتن تعریف روشن از ارزش های ملی وشخصیت های ملی، سبب شده که ما در جامعه ی خود- از لحاظ مدیریت – سیاست ملی نداشته باشیم.

 دولت با آنکه مبتنی برهنجارهای قانون اساسی، شعار ملی سازی واحترام به ارزش های ملی را مطرح می کند؛ اما در عمل دیده می شود که به خاطر رعایت آن عمل نمی کند؛ زیرا دولت تا اکنون، متأسفانه درک درست وتعبیرشفاف از مسأله ی ملی وارزش های آن را ارایه نداده است؛ وهمین ، باعث شده تاما با بحران تفکر ملی و کمبود ظرفیت ها دردرون دولت رو به رو شویم.

 ارزش های ملی به تعبیر درست وروشن: در برگیر نده ی نیاز های مشترک به خاطر پیشبرد حیات مشترک است. واین درست همان چیزی است که “انتونی روشمن” ،آن را “ارزش های مشترک جمعی” می داند وانسان محوری به عنوان یک ارزش مشترک، در رأس اهرم آن ایستاده است.

ارزش های ملی به بیان دیگر ،اندیشه ی فرا ملیتی است واین مصطلح ترین تعریف از مقوله ی” ارزش های ملی” است.

 افغانستان باتوجه به چندین دهه جنگ وویرانی ،دقیقا″ هم با بحران تفکر ملی مواجه است وهم تاحد زیادی ظرفیت های ملی خود را از دست داده است؛ ولی اگر با دقت به این مسأله توجه شود، می بینم که ما درمتن این بحران، هنوز هم شخصیت هایی داریم که بتوانند به حیث بزرگترین ظرفیت ملی عمل کنند. بی تردید، یکی از شخصیت های سیاسی که می تواند به حیث مهمترین ظرفیت در عملی سازی ارزش های ملی و بحث نهادینه ساختن تفکر ملی عمل نماید،آقای “قانونی” است.

 محمدیونس قانونی باتوجه به حضور گسترده اش در روند سیاست های جاری درافغانستان، از ابتکار امضای معاهده ی “بن” وبعد مدیریت در وزارت های مهم داخله ومعارف گرفته تا اتخاذ سیاست معتدل درعرصه مدیریت پارلمان، ثابت ساخت که چهره ی ویژه درزمینه عملی سازی سیاست ملی وارزش های ملی به خاطر نهادینه ساختن تفکر فرا قومی است.

 قانونی شخصیت معتدل و ملی

روش اعتدالی واعتقاد به تفکر اعتدال در حوزه ی مدیریت سیاسی قانونی، به نظر نگارنده، یکی از روش های ایجاد اعتماد ملی وبه وجود آوردن زمینه های تفکر ملی درکشور است.

قانونی با در ایت ویژه یی که – به عنوان یک سیاستمدار باتجربه دارد- به مسأله ی اعتماد ملی به حیث مهمترین ظرفیت سیاسی نگاه می کند. جلوگیری از شیوه های افراط وتفریط در همه یی زمینه ها- به ویژه درروند مدیریت سیاسی- عامل مهم درشکل گیری اعتماد ملی درجامعه ما پنداشته می شود که آقای قانونی بیشتر از رقبای سیاسی اش به این مسأله رسیده ودر طرح سیاست هایش آن راعملی کرده است.{ توجه به نفس آرای جمعی مردم با حضور اقوام مختلف در دوره ی انتخابات ریاست جمهوری وبعد هم در دوره ی نخست انتخابات پارلمانی به خاطر قانونی، خود باز گوکننده باور مردم در پرتو اعتماد ملی است.}

 مهمترین کسری که بیشتر سیاسیون ما دارند، نداشتن ظرفیت های کلان در عرصه ی ملی است؛ زیرا بسیاری از رهبران سیاسی وحتا خود دولت، هنوز با اتکأ بر سیاست های مزمن قومی، سد بزرگی در برابر ارزش های ملی

وتفکر ملی پنداشته می شوند؛ ولی قانونی چهره یی است که بدون اتکاء برپایه های سیاست قومی، به ملی شدن جامعه می اندیشد وبا اُفق های گسترده تری ،چشم انداز بزرگی ر اترسیم می کند. حضور همین ظرفیت (داشتن تفکر ملی) به عنوان یک ویژه گی، نقطه ی پیوند قانونی با مردم وبحث نهادینه کردن سیاست های ملی در جامعه ی ما می تواندباشد.

 بسیاری از تحلیلگران سیاسی در کشور به این با وراند که همین مسأله باعث شده تا توجه جامعه ی جهانی به حیث مهمترین چهره به او جلب شود. تحلیلگران می افزایند که اکنون جامعه ی جهانی به این اصل معتقد شده که بحث سیاست های قومی واتکاء به ساختار های سیاست قومی – با توجه به ترکیب اقوام وملیت ها در افغانستان- به هیچ وجه کار گزار نخواهد بود؛ زیرا یکی از عواملی که به صورت ریشه یی می تواند روند ثبات در افغانستان رابه مخاطره اندازد، ایستادن برمحور باورهای قومی، نژادی ، زبانی وجغرافیایی است؛ چنانچه به گفته ی “میشل هاپمن” استاد مطالعات سیاسی خاور میانه وکارشناس مسایل بین المللی در امریکا، ضمن گفت وگوی اختصاصی با “نیوزویک: ” مطالعه ی وضعیت سیاسی در افغانستان ، می رساند که مسأله ی گرایش به موضوعات قبیله یی ونژادی در تمام ساختار های سیاسی واجتماعی افغانستان مطرح است وحتا دولت افغانستان هم از این مورد مستثی نیست؛ واین درست، یکی ازعوامل عدم شکل گیری”وحدت ملی” درافغانستان است.”

 هاپمن می افزاید: “اتکا برسیاست های قبیلوی ونژادی، نه به سود تأمین منافع امریکا در افغانستان است ونه به نفع مردم آن کشور؛ زیرا با اتخاذ این گونه سیاست (به هر حال ) روند ثبات در این کشور صدمه می بیند”.

 نکته ی مهمی که ازاین دیدگاه میتوان دستچین کرد؛ آگاهی جامعه ی بین المللی – به ویژه ایالات متحدامریکا- از مضرات سیاست های ضد ملی در افغانستان است؛ زیرا با توجه به اشاره ی این کار شناس، اتکاء برسیاست هایی بازیرساخت قومی وغیرملی، نه به سود منافع امریکا است ونه هم به نفع تأمین ثبات در افغانستان.

می خواهم براین مسأله بارد دیگر مهرتأیید بگذارم که ظرفیت تفکرملی قانونی درعمل، به گونه یی برای جامعه ی بین المللی کار گزار بوده است؛ زیرا جامعه ی بین المللی، قانونی را به عنوان مهم ترین ظرفیت برای طرح وعملی سازی سیاست های ملی دانسته و وی را چهره ی مؤثر برای مهارتنش های ناشی ازبحران تفکرملی درافغانستان می داند.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا