فرهنگ و هنر

پسکوچه های لشکرگاه آسفالت اما جاده اصلی بامیان کاهگل میشود

farhaddarya_concert1

 

در بی بی سی خبر کنسرت خواننده پرآوازه کشور آقای فرهاد دریا را خواندم. بسیار خوشحال شدم که آرام آرام اوضاع به طرف بهبودی میرود. مردمی که سی سال است روی خوشی ندیده اند لااقل یک روز خوش بودند. یک روز پسانتر از خبر دیدم عکسهای از کنسرت آقای دریا را هم در بی بی سی گذاشته اند. عکسها را یکی یکی با شور و اشتیاق دید. وقتی مردم را دیدم از تهی دل میخندند نزدیک بود از خوشحالی گریه کنم. از اعماق دلم به آقای دریا دعای خیر کردم که توانسته پس از سی سال خنده را بر لبان این مردم بیاورد. شاید شما هم تجربه کرده باشید وقتی پس از سالها دوستی, برادری,عزیزی از عزیزان را می بینید از خوشحالی گریه تان میگیرد. یا مادری را دیده باشید که پس از سالها فرزندش را میبیند و ازخوشحالی گریه میکند. دقیقا همین حالت برای من هم دست داد بود. خوشحال کردن آدمها هم کار سختی است و هم آسان.

به یکی یکی عکسها دقیق نگاه میکردم و جلو میرفتم. تا اینکه رسیدم به عکسی که از بالا با چرخ بال گرفته شده بود. نمای از استادیم محل کنسرت و بخش بزرگی از شهر لشکرگاه را نشان میداد. تا چشمم به نمای اطراف استادیم افتاد آغاز کردم به بهبه و چهچه کردن. آفرین آفرین ببین همه جاده ها را آسفالت کرده اند. ببین حتی پسکوچه ها را هم آسفالت کرده اند. به به آفرین نهال های کنار جاده را ببین چه قدر قشنگ و زیبا نشانده شده است. ساختمان های دولتی را ببین چقدر مدرن و زیبا ساخته شده است. بروید شما هم ببنید: با اینجا اشاره کنید

در همین لحظات بود که یک باره به یاد شهر بامیان افتادم که از بسکه دولت نسبت به آنجا بی تفاوت بوده مردم بیچاره بامیان به نشانه اعتراض جاده مرکزی شهر را کاهگل کرده بودند. از اوج خوشحالی و امید یکباره به دره ای از یاس و نا امیدی سقوط کردم. آخر چرا چنین باشد؟ مگرما انسان و مسلمان نیستیم ؟ مگر حکومت ما جمهوری اسلامی نیست؟ مگر همه اقوام کشور در برابر قانون یکی نیستند؟ مگر هویت , زبان , مذهب همه باشنده گان کشور برسمیت شناخته نشده؟ پس چرا تبعیض؟ آیا با تبعیض بین بامیان و لشکرگاه دیگر فرزندان این مملکت در خون خود غلت نمی زند؟ اما در واقعیت می بینیم با وجود چنین اعمالی فرزندان کشور بیشتر در خون خود میغلتند.

مگر دولتمداران ما داد از انسانیت و اسلامیت نمی زنند؟ یک باره یادم آمد چند هفته قبل یکی به نمایندگی از دولت در تلویزیون دولتی گفته بود افغانیت از انسانیت و اسلامیت مهم تر و جلوتر است. تازه یادم آمد که انسانیت نزد حاکمان کشور سالها است رنگ باخته است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا