اکونومیست: طالبان، دشمنان دیروز و برادران امروز کرزی
۲ نفر از فرماندهان طالبان در یکی از رستورانهای کابل در حال خوردن غذای خود هستند. آن یکی که میانسال است و کلت کمری خود را با زرنگی در کت بزرگش جای داده، رهبری یک گروه شبهنظامی در مارجه را برعهده دارد. مارجه در جنوب استان هلمند واقع است؛ جایی که نیروهای آمریکایی ادعا میکنند اوایل امسال آنجا را به تصرف خود درآوردهاند.طی ۲ دهه اخیر شبهنظامیان در افغانستان دائما مسلح بودهاند. طالبان که بخش اعظم آن را پشتونهای جنوب افغانستان تشکیل میدهد، اوایل دهه ۹۰ برای پایاندادن به جنگ داخلی شروع به فعالیت کرد. با حمایت پاکستان آنها توانستند بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ کنترل بسیاری از بخشهای کشور را برعهده گیرند. با آغاز حمله آمریکا به این کشور و سقوط حکومت طالبان، آنها در مرز افغانستانـپاکستان آرایش جدیدی پیدا کرده و به ادعای خود جنگ مقدسی را شروع کردند. بهرغم حضور ۱۳۰ هزار نیروی حافظ صلح ناتو در افغانستان، طالبان همچنان کنترل بخش وسیعی از جنوب و شرق این کشور را در دست دارد.
فرمانده میانسال به گفته خودش در مناطق مختلفی جنگیده است. طالبان دائما مکان فعالیت نیروهای خود را عوض میکند تا بدین صورت از طمع مردم محلی برای شکار این افراد جلوگیری نماید. همانطور که خودش میگوید هر ماه تنها یک بار خانوادهاش را میبیند. همرزم او که یکی از فرماندهان گرشک (یکی دیگر از شهرهای استان هلمند) است، میگوید آنها متعهد شدهاند تا نیروهای خارجی را از افغانستان بیرون کرده و بار دیگر قدرت را به دست آورند. آنها اظهار میدارند که تجهیز مالی و تسلیحاتیشان از طرف رهبران آنها در پاکستان انجام میشود. همچون بسیاری از افغانها، آنها نیز از کشتهشدن غیرنظامیان توسط حملات هوایی نیروهای ناتو ناراحت هستند؛ البته نباید فراموش کرد که عده بسیاری از غیرنظامیان در اثر بمبهای کنارجادهای همین نیروهای طالبان نیز کشته میشوند.
همانطور که قابل پیشبینی است، هر دوی آنها از برنامه جدید ناتو برای اعزام ۳۰ هزار نیروی اضافی به جنوب افغانستان ناراضی هستند. در پاسخ به این ادعا که همین اعزام نیروها باعث تسلط بیشتر دولت بر گرشک شده، فرمانده جوانتر میگوید: «بیرون از شهر یک منطقه جنگی تمامعیار است.»
با وجود رفتار مودبانه و مهماننوازشان، دیدگاههای خشن و تندی دارند. وقتی از آنها سوال میشود چرا به مدارس دخترانه در قندهار حمله میکنید، یکی از آنها با عصبانیت میگوید: «دختر مسلمان چه نیازی به مدرسه دارد؟»
در حالی که امید به پیروزی در صدای آنها موج میزند، میگویند با دولت کرزای مذاکره نخواهند کرد. یکی از آنها میگوید: «همه افغانها ضد این دولت هستند؛ زیرا توسط خارجیها اداره میشود. این مشکلی نیست که بتوان با مذاکره و گفتوگو بر آن غلبه کرد. تنها راه پیشرو خروج نیروهای نظامی بیگانه از خاک افغانستان است.» با گفتن این جمله، هر دوی آنها از رستوران خارج شده، از کنار دو پلیس در مسیرشان بسرعت عبور میکنند و در گوشهای از خیابان منتظر تاکسی میشوند تا بار دیگر به میدان نبرد بازگردند.
سخن از مذاکرات
با این وجود طی چند ماه اخیر اقداماتی در افغانستان صورت گرفت که رنگ و جلای بیشتری به این امیدها داد. حامد کرزای، رئیسجمهور افغانستان گروهی به نام شورای عالی صلح را تشکیل داد که مسوولیتش انجام مذاکره با نیروهای طالبان در هر سطحی است. رئیسجمهور افغانستان همچنین اعتراف کرد که با رهبران ارشد طالبان دیدار داشته است. در این میان ژنرال دیوید پترائوس، فرمانده نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان اظهار داشت که ناتو به آن دسته از فرماندهان ارشد طالبان که قصد مذاکره با دولت را دارند، مصونیت اعطا خواهد کرد. البته طالبان این موضوع را انکار کرد. این گروه در بیانیه خود این سخنان را «دروغ حاصل اذهان مشوش» خواند و اعلام کرد هدف از این اظهارات این است که نشان دهد مجاهدین حکومت اسلامی آماده مذاکره بوده و دولت نیز در این راستا موفق بوده است.
این شورا در ژانویه سال جاری تشکیل شد. اعضای آن که توسط خود کرزای تعیین شدند، شامل بسیاری از دشمنان قسمخورده طالبان هستند که همین امر میتواند مانع حضور آنها در این مذاکرات شود. ۵۳ نفر از ۷۰ عضو این شورا سابقه حضور در جنگ داخلی افغانستان را داشته و ۱۲ نفر نیز از اعضای سابق طالبان هستند. بنا به گفته بریالای هلالی، از مقامات رسمی شورای عالی صلح، انجام این مذاکرات یکی از سیاستهای دولت از سال ۲۰۰۲ بوده است. به عنوان مثال طی ماه مبارک رمضان در سال ۲۰۰۸ مذاکراتی با نام «افطار» در عربستان سعودی انجام شد که هیچ نتایجی به دنبال نداشت.
البته نقش فعال ناتو برای حمایت از این مذاکرات خود موضوع جدیدی است. احمد رشید، یکی از سیاستمداران کهنهکار افغان ضمن اعلام تغییر در سیاست آمریکا میگوید: «آمریکا تاکنون هیچ تمایلی به مذاکره مستقیم با طالبان نداشت؛ اما این روند نشاندهنده تغییری است که میتواند مذاکرات را پیش برد. با این حال بسیار دشوار است که بتوان اهمیت این موضوع را درک کرد.» همچنین هنوز مشخص نیست چه گروههایی تاکنون مذاکرات مخفی را انجام داده یا اینکه آیا آنها مورد حمایت ملا عمر بودهاند یا خیر. وحید مجاهد، یکی از تحلیلگران سیاسی و از اعضای سابق دولت طالبان عقیده دارد روند امیدوارکنندهای در جریان است؛ اما هنوز نمیتوان آن را شروعی برای یک مذاکرات جدی دانست. او میگوید یکی از افراد قابل اطمینان طالبان برای مذاکره مولوی عبدالکبیر بود که فوریه امسال در پاکستان دستگیر شد. مجاهد در این زمینه میگوید: «زمانی که دستگیر شوید، هیچ اختیاری برای مذاکره از طرف طالبان ندارید.»
میشل سمپل، دیپلمات سابق اتحادیه اروپا که سال ۲۰۰۷ پس از مذاکرات مخفی با شبهنظامیان از افغانستان اخراج شد و هماکنون در دانشگاه هاروارد تدریس میکند، نسبت به این اخبار دید چندان مثبت و خوشبینانهای ندارد. به عقیده او، این اخبار اساسا اطلاعات جنگی است. به هر حال اگر این مذاکرات هنوز در افغانستان شروع نشده باشد، امیدهای یک نفر همچنان باقی است. او حامد کرزای است که تلاش میکند با تحقق انجام این مذاکرات سرپوشی روی تمام اشتباهات خود بگذارد. وی اخیرا رهبران شبهنظامیان را «برادران عزیز خوانده» و خبر آزادی برخی از زندانیان مهم عضو طالبان را اعلام کرده است. هنوز مشخص نیست دلیل اتخاذ این راهکارها از سوی کرزای چیست.
با تمام این اوصاف، موانع بزرگی بر سر راه این مذاکرات قرار دارند. دولت افغانستان و متحدانش برای انجام این مذاکرات، پیششرطهایی را برای طالبان بیان کردهاند که عبارتند از: تقبیح و دوری از تروریسم بینالمللی، پذیرش قانون اساسی و خلع سلاح. در مقابل نیز طالبان خروج نیروهای نظامی بیگانه از این کشور را شرط اساسی خود اعلام کرده است. در هر صورت به عقیده تحلیلگران، بدون شک توافقی به وجود خواهد آمد؛ اما شاید مدتی زمان نیاز داشته باشد تا شکل آن معلوم شود. ملا وکیل احمد متوکل، وزیر خارجه سابق دولت طالبان و عضو فعلی شورای عالی صلح در این زمینه میگوید: «هر دو طرف در این شرایط اشتباهات یکسانی دارند. از این رو هیچ منفعتی عاید آنها نخواهد شد.»
در این میان دولت و متحدانش سعی میکنند دشمن واقعی خود را بشناسند. بسیاری از شبهنظامیان حاضر در میدان جنگ در واقع از افراد محلی هستند. این به این معناست که ناتوانی دولت و حضور نیروهای نظامی خارجی باعث افزایش شورش شده است. در این شرایط است که گروه طالبان توانسته کنترل بخشهایی از کشور را در دست بگیرد. در این میان پاکستان نیز ادعا میکند روی این گروه تاثیر دارد. با توجه به این شرایط است که داوود مرادیان، از مشاوران سیاسی وزارت خارجه در توصیف شرایط موجود چنین تحلیل میکند: «تا زمانی که ندانیم با چه کسانی در جنگ هستیم، رسیدن به آشتی و صلح یک آرزوی دست نیافتنی است.»
آیندهای نامعلوم
۴ نفری که در کابل مورد مصاحبه قرار گرفتند، متفقالقول خواستار خروج نیروهای بیگانه و برقراری یک دولت صادق بر مبنای قوانین اسلامی هستند. یکی از آنها که یکی از فرماندهان منطقه دند در استان هلمند است، میگوید: «ما برای این نمیجنگیم که ملاعمر یا هر فرد دیگری را به قدرت بازگردانیم. هدف ما از جنگ ایجاد یک دولت اسلامی است. اگر دولت کنونی قوانین اسلامی را پیاده کند، ما مسلما دست از جنگ خواهیم کشید.» وی که ۲۷ سال دارد، در قندهار و کویته درس خوانده و نزدیک به ۴ سال است که برای طالبان میجنگد.
یکی از وزرای کرزای میگوید تا زمانی که طالبان بداند در حال پیروزی است، آشتی و صلح تنها یک عبارت پوچ و بیمعناست. او میافزاید: «اگر یکی از اعضای طالبان بودم، چه نیازی داشت تا طرح صلح پیشنهادی دولت را بپذیرم؟ من میدانم دولت در وضعیت بدی است، حمایت مردم افغان را از دست داده و جامعه بینالمللی نیز در حال خروج از کشور است. حال با این شرایط میتوان انتظار پذیرش صلح از طرف طالبان را داشت؟»
مترجم: علیرضا ثمودی