انتخابات

آقای معنوی نامه دوستانه ام را بخوانید

mahnavi

 

جناب عالی هیچ تردید ندارم که شما نسبت به من خوبتر و بهتر میدانید که از انتخابات در کشورهای آزاد جهان بعنوان اهرمی بنیادین در نیل به حاکمیت ملت نام برده می شود، بدیگر سخن اعتبار هر همه پرسی به میزان مشارکت و نقش آزادانه ی مردم در آن سنجیده می شود، از نگاه دیگر اعتبار بین المللی هر نظام نیز به میزان تحقق حاکمیت ملت و نقش مردم در اداره جامعه ارزیابی میشود.

درست از این زوایاست که از انتخابات یا همه پرسی در نظامهای پارلمانی بعنوان مهمترین اهرم اداره ی ملت بدور از کردارهای خشن و خشونت آمیز یاد می شود.

بنیادی ترین ویژگی سامان های مردمسالار را داشتن مجلس ملی ، نمایندگانی آگاه ، و کارآمد تشکیل می دهد . برپایی چنین مجلس پر توان و کثرت گرا، می تواندخواسته های ملت و حقوق ملی را در تمامی میدان های ملی و بین المللی ، نمایندگی و تضمین کند ، چنین پارلمانی اساسی ترین شرط های حاکمیت دموکراسی است.

در کشورهای غیر دموکراسی یا مدعی دموکراسی چون باور به مشارکت واقعی مردم نهادینه نشده و مردم تنها بصورت کمیتی عددی برای تأیید صوری عملکردها و چهره مردمی دادن به رفتارها به میدان آورده میشوند ناچار از زور به عنوان ابزار اداره جامعه استفاده می شود ، در پاره ای از این کشورها با تمهیداتی در مسیر گزینش مستقیم مردم سد ایجاد کرده و به آن ظاهر قانونی هم داده می شود و انتخابات را از فلسفه وجودی آن کاملاً تهی و کشور را به کژ راهه می برند ، این رفتارها باعث می شود ، انتخاب کنندگان از انتخاب فرد دلخواهشان محروم شده و مردم مجاز نباشند آزادانه نامزدهای خود را برگزینند ، بلکه از میان چند نفر که حاکمیت پس از عبور از صافی هایی نظیر شورها …. و ادارات دیگر امنیتی و غیر امنیتی  با آنها موافقت کرده است و مجبور به انتخابند.

 

هستند بسیار که شایستگی و لیاقت مدیریت جامعه را دارا می باشند ،ولی نهادی که مسئول نظارت بر جریان انتخابات بودند ، مانع این امر شدند آنهم با دلایلی که تنها برای خود و در ساختار خود ساخته و تفسیر کرده قابل دفاع است ،نه ساختار دموکراسی های جهان ،در کشور ما شهروندان را به دو درجه تقسیم کرده اند “خودی و غیر خودی ” و برای غیر خودی هیچ حقی قائل نیستند این اعمال مخاطره آمیز بوده و به یگانگی ملی صدمه زده و میزند . نتیجه آن اینست که روز به روز دامنه انتخاب شوندگان کم و کمتر شده به تبعه آن از تعداد انتخاب کنندگان نیز کاسته می شود ، بطوریکه بار بار از زبان شما شنیده شد که اضافه از یازده میلون نفر ممکن رای خود را به صندوق ها بریزند حالا بعد از تصفیه تقلب و همه نا بسامانی ها اشتراک کننده گان ممکن از سه میلون کمتر شود در انتخابات ولسی جرگه که در ۲۷ سنبله ۱۳۸۹ بر گزار شد فیصدی نهایت کمی از واجدین شرایط در انتخابات شرکت جستند .اساسا منتخبین چنین روندی چگونه میتوانند با چنین پشتوانه ای در راستای منافع جمع حرکت کند و مدافع منافع جمع باشد ، جز اینکه در بهترین شرایط از منافع انتخاب کنندگان خود حمایت خواهند کرد ، حاکمیت چون با بی تفاوتی یا مخالفت های مردم روبرو می شود ، ناچار از کاربرد ابزار زور است و اینگونه است که زور بعنوان راه حل نهایی مطرح خواهد شد . ادامه این روش واکنش های بی شماری را بدنبال خواهد داشت که نتیجه آن بی تفاوتی بیشتر و سپس بریدن مردم از دستگاه حاکمه است و گناه این نابسامانی ها به گردن کسانی است که در این مورد توجه همه جانبه ننموده اند.

در جامعه هایی که به رغم ادعای دموکراسی کار بدستانش توجهی به خواست و نیاز ملت ندارند ، پدیده ی اپوزیسیون نیز به رسمیت شناخته نمی شود و در نتیجه در چنین تفکری اساسا اجازه مشارکت در پست های تصمیم گیری را تنها حق افراد و گروههای خودی می دانند و هیچگونه حقی در این زمینه ها برای غیر خودی ها قائل نیستند ، جز نمایش رأی دادن . با این ترتیب تمام قدرت در دستان شماری اندک بصورت گردشی خواهد چرخید و جامعه در راستای دو قطبی شدن سرعت خواهد گرفت و ، عدالت اجتماعی ،امنیت ملی ،ثبات سیاسی توازن معقول اقتصادی ، رفع تبعیض های قومی و جنسیتی و آزادیهای فردی و همگانی به زیر پرسش می روند.

 

آنگاه حکومتی که به هر وسیله و هر دلیلی خود را از ملت و خواسته هایش جدا کرد ، برای حفظ خویش ناگزیر به بحران سازی و دشمن افزایی روی می آورد . امروز میهن ما با شرایطی روبروست که حاکی از نابسامانی و ناکارآمدی و نا هماهنگی در بخش های گوناگون و سیاستگزاری ها در اداره امور داخلی و خارجی است.

به باور ما راه برون رفت از معضلات پیش روی ، باور راستین و تکیه بر نیروی لایزال ملت است تا سرزمین مان ، ملت شریفمان و آینده جوانانمان در جهانی که گرداگردمان متجاوزان در کمینند ، به منبع الهام تمامی رهبران بزرگ که ملتهایشان بودند روی آورند ، نه با رفتارهای خشن و ممنوعیت ها ، نه با ایجاد سد و مانع کردن ها ، نه با خشونت ، این دور باید پایان یابد .

 

آقای معنوی برای الهام گرفتن از ملت باید زمینه های گزینش راستین نمایندگانش را در انتخابات سالم فراهم آورد. آزادی گفتار و نوشتار برای همه تضمین شود که نشد، در غیر اینصورت مجلس را نمیتوان خانه ملت دانست و میزان رأی ملت نخواهد بود و در این صورت حاکمیت ملی ،استقلال ،منافع ملی ،رشد و توسعه ، عدالت همگانی و حقوق اقوام، زنان و کودکان در جامعه از دیدگاهی خاص و تنگ نظرانه مد نظر قرار خواهد گرفت چناچه با این مشکل همین حالا روبرو هستیم.

آیا بدون رعایت حقوق شهروندان در انتخابات بنیان های حاکمیت ملت سست ،نخواهد شد؟ آیا توجه نباید کرد اتخاذ تصمیمات جناحی و رفتار نا عاقبت اندیشانه تقلب کاران اصل اراده مردم جمهوریت را بی رنگ و بی رنگ تر کرده است ؟ آیا تنها با دادن شعار آزادی می توان به ندای ملت پاسخ درست داد که خواستی جز سربلندی میهن و ملت ، استقلال و آزادی و عدالت همگانی نداشته و ندارند .باید متوجه بود که اگر میزان رأی ملت نباشد ، جامعه زمینه ساز رشد خودکامگی وظهور خودکامگان می شود و به دوران ملوک الطوایفی و خان خانی برگشت خواهد کرد و از حاکمیت ملی و استقلال جز نامی نخواهد ماند و مسولیت آن را کی باید جواب دهد.

 

امروز پرسش بزرگ از جناب شما اینست آیا تغییری در این روابط ایجاد شده است که باید انتظار موفقیت از منتخب مردم و یا از مجلسی که با این محدودیت ایجاد می شود داشته باشیم ؟ به باور ما تا مردم نتوانند بدور از بند و بست و محدودیتها و اعمال نفوذهای خلاف اراده ملی و بدور از پالایش و تصفیه ،نامزدهای برگزیده ی راستین خود را انتخاب کنند ، نه مجلس ولسی جرگه و نه دولت دارای اختیاری حتی در حد همین قانون اساسی فعلی هم نخواهند بود.

اکنون که به شیوه های گوناگون مجال ورود به برگزیدگان واقعی ملت داده نشده است ، مجلس را دیگر نمی توان خانه واقعی ملت نامید و شرکت در انتخابات که گذشت نه تنها بی فایده بوده بلکه بدیده شک و تردید به آن نگاه باید کرد.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا