خبر و دیدگاه

تبصره مطلب “اوباما در جستجوی مسعود جدید”

massoud_obama

 

ای کاش دولت مردان امریکا شهید مسعود را در دهه های هشتاد و نود میلادی میشناختند و به آن بزرگ مرد تاریخ بشریت دشمنی نمیکردند. اگر گفته شود که امریکائی ها در شناخت آن بزرگ مرد تاریخ آنقدر مقصر نمیباشند. این یک حقیقت است. زیرا امریکائی ها از کشور ما و اقوام وطن ما شناخت نداشتند. معلوماتی که امریکائی ها در طول چندین دهه اخیر از میهن ما میگرفتند اولاً از منابع انگلیسی بعداً از منابع پاکستانی بود. بناً به همین دلیل است که شناخت دولت مردان امریکا از کشور ما ناقص و محدود بوده. هر آنچه که منافع هر دو دولت حکم میکرد به مقامات امریکائی ارائه میدادند. چون انگلیسی ها و پاکستانی ها از دشمنانان قسم خورده قوم شهید مسعود ( تاجک ها ) بودند و هستند. شهید مسعود را به دولت مردان امریکائی بصورت مستقیم و هم به قسم سری ، نا محسوس و توسط شبکه های مخفی استخباراتی انگلیس که در درون دولت امریکا وجود داشت و دارد. مانند خلیل زاد به امریکا یک شخصیت خطرناک و مخالف امریکا و جهان غرب معرفی نموده بودند. امریکا خوش باور هم همه اطلاعات ناروا و بدوراز حقیقت  ان ها را بدون اینکه در مورد تحقیقی و غوری نماید با تأسف قبول  و یک جنگ نا معقول و بی هدف را با شهید مسعود ادامه دادند اگر امریکا در طالب سازی با انگلیس موافقه نمیکرد. هیچ گاه انگلیس توان آنرا نداشت که بدون نظر و موافقه امریکائی ها القاعده و طالب سازی نماید. انگلیس ها از اعتماد امریکائی ها سوه استفاده نموده دشمنانان امریکا را یعنی طالبان و القاعده را به امریکا دوست معرفی  و شخصیت های که با امریکا مخالفت نداشتند یعنی آمر صاحب مسعود را دشمن امریکا معرفی نمودند. ما در فارسی یک ضرب المثل داریم که میگوید دشمن دشمن دوست است. یعنی آمر صاحب دشمن دشمن امریکا بود یعنی با القاعده و طالبان دشمن بود. در حقیقت با امریکائی ها اگر دوست بسیار نزدیک هم نبود. دشمن هم نبود. امریکائی ها اشتباه جبران ناپذیری را مرتکب شدند. و با شهید مسعود در مخالفت قرار گرفتند. اگر گفته شود که امریکائی ها در استخبارات بسیار عقب مانده هستند این یک واقعیت است. بطور نمونه دو نفر عرب القاعده از مرکز اسلامی لندن فرستاده میشود و با زمینه چینی های داخلی  آمر صاحب مسعود را شهید مینمایند. بعد از تقریباً دو روز مرکز تجارت امریکا نیز مورد تهاجم قرار میگیرد.

استخبارات امریکا باید متوجه میشد که القاعده به چه سبب در لندن مرکز دارد؟ و از آن جاه دو نفر عرب القاعده برای شهید نمودند آمر صاحب مسعود فرستاده میشود. و هم باید استخبارات داخلی و خارجی امریکا ( اف  – بی  –  آی و سی – آی – ای )  در مورد حمله به مرکز تجارت امریکا و شهادت شهید مسعود تحقیق میکردند. که کدام قدرت ما فوق و نامرئی دو حادثه بزرگ را در فاصله تقریباً دو روز انجام دادند. واضیح و روشن است اگر امریکائی ها نمی فهمند همه مردم جهان می فهمند که هر دو حادثه از لندن رهبری گردیده بود.

حال امریکا بعد از تقریباً یک دهه متوجه شخصیت والای شهید مسعود شده است. در حقیقت چانس ها را از دست داده اما باز هم راه بیرون رفت وجود دارد. اندیشه مسعود شهید ، مکتب مسعود شهید ، راه و روش مسعود شهید زنده است. مسعود شهید هزاران پیرو در کشور  ما دارد. اما با تاسف امریکا  پیروان واقعی آن را  دیده نمیتوانند.

اگر واقعاً امریکائی ها صادقانه با پیروان واقعی شهید مسعود کنار بیآیند. نه با کسانیکه در طول نو سال اخیر از نام شهید مسعود استفاده نا جایز و ناروا نموده آن ها معامله گری های ننگینی را انجام دادند و در یک رژیمی که ضد اندیشه ها و مفکوره های شهید مسعود است نه تنها اشتراک دارند. بلکه در ایجاد این رژیم فاسد و ضد همه ارزش های بشری سهم گرفتن و به بقای این رژیم فاشیستی  ، طالبانی و فاسد تلاش مزبوحانه هم مینمایند.

کسانیکه با اندیشه شهید مسعود وفادار هستند هیچ گاه این رژیم فاسد و نا مشروع را مشروع نداسته بلکه علیه این رژیم فساد و فاشیستی مبارزه هم مینمایند.

امریکائی ها همان طوریکه شهید مسعود را نشاختند. پیروان صدیق آن را نمی شناسند. و اوباما سر گردان است تا مسعود جدید را پیدا نماید و خود را از شر طالبان ، القاعده و دیگر دهشت افگنان نجات بدهد. آبرو و حیثیت برباد رفته نظامی و سیاسی امریکا را اعاده نماید.

اگر گفته شود که طالبان و القاعده در داخل رژیم کابل در سطوح بالای رژیم قرار دارند. این یک مطلب روشن است فعلاً این مطلب افشا شده است که در رهبری و صفوف پولیس ، اردو و امنیت طالبان و القاعده نفوذ کرده اکثراً در داخل قطعات حملات انتحاری را همین افراد وابسطه به طالبان و القاعده انجام میدهند.

افراد ملکی طالبان و القاعده که در رأس وزارت های غیر نظامی قرار دارند مانند وزارت آموزش و پرورش ، بازرگانی ، دارائی ، وغیره به چپاول کمک های خارجی مصروف هستند. و سپوتاژ اقتصادی را علیه امریکا انجام میدهند.

با این رژیم نا مشروع و فاسد امریکا نه تنها دست آوردی ندارد. بلکه در آینده نه چندان دور آسیب های جبران نا پذیر دامن گیرش میشود. زمانی آمر صاحب شهید چنین فرموده بود :- ( آتشی که در کشور ما افروخته اند به بسیار زمان کم آن ها را نیز می سوزاند. ) همین طور هم گردید یعنی ۱۱ سپتمبر در امریکا.

هستند شخصیت های که پیرو خط و آرمان مقدس شهید مسعود میباشند. هم در داخل کشور و هم در خارج کشور. باید امریکائی  ها مستقلانه با آن ها که در داخل و خارج کشور هستند در تماس شوند. اگر انگلیس از شخصیت های فوق آگاهی پیدا کند. همان طوریکه در سال اخیر زنده گی خود شهید مسعود میخواست در مورد القاعده با امریکائی ها کمک نماید. انگلیس ها از موضوع آگاهی پیدا نمودند. و از همه امکانات خود استفاده نموده نخواست که رابطه آمر صاحب شهید با امریکائی ها نزدیک شود و در مبارزه علیه القاعده مشترکاً اقدام نمایند. همان بود که دستور شهادت آمر صاحب را صادر کردند.

در این مورد باید اظهار نمود. اگر اوباما مسعود جدید را هم پیدا نماید. شاید توسط استخبارات انگلیس نابود گردند. زیرا انگلیس ها در طول قرن ۱۹ و ۲۰بهترین شخصیت های ملی و مخالف انگلیس را در منطقه مانند امیر کبیر ، عباس میرزا ، مدرس ، سید نور محمد شاه ، ولی محمد خان دروازی ، غلام نبی خان چرخی وغیره شخصیت های ملی ، مبازر و مخالف انگلیس را توسط عمال اش بصورت غیر مستقیم نابود نمود. انگلیس ها در نابود کردن مخالفین اش بصورت مرموز و نامرئی دست بالا را دارند.

برای امریکا یک راه باقی مانده است اول باید یک نظام ضد طالبانی و القاعده را کمک نماید تا آن نظام هسته های اش راهمان طوری که اوباما گفته ایجاد نماید. بعداً برای قناعت دادن انگلیس و متحد و دست نشان دهنده انگلیس ( پاکستان ) ولایات جنوبی و شرقی کشور ما را جز پاکستان نماید. زیرا اگر به معائده ۱۹۰۷ بین انگلیس و روسیه تزاری مراجعه گردد. انگلیس سه کشور را از روسیه تزاری خواسته بود. این سه کشور ایران ، تبت و کشور ما بود. و در مقابل امتیازی که انگلیس ها برای روسیه داده بودند آبنای داردا نیل بود که راه بحری به طرف مدیترانه بود. به چه دلیل انگلیس امتیاز این سه کشور را از روسیه تزاری گرفته بودند اولاً  دیواری در مقابل هند داشته باشد. و از پیش روی روسیه تزاری بطرف هند جلوگیری  و هم منافع استراتژیک خود را در منطقه حفظ نماید. فعلاً ایران یک کشور قدرت مند منطقه است یعنی در زمان قاجار قرار ندارد استقلال کامل دارد. تبت هم جز چین است و هندوستان هم مستقل است فقط انگلیس در طول چند دهه اخیر از قبائل دو طرف خط دیورند. استفاده نموده زمانی آله فشار علیه شوروی بعداً علیه دولت های ضد انگلیسی کشور ما مانند دولت امیر امان الله خان ، امیر حبیب الله کلکانی در اخیر هم علیه دولت مجاهدین و آمر صاحب مسعود شهید و فعلاً علیه امریکا استفاده مینماید. حال انگلیس ها درک نموده اند. که دیگر قرن ۱۹ و ۲۰ نیست که بر تمام قلمرو کشور ما غیر مستقیم توسط عمال اش مانند امیر دوست محمد خان ، امیر عبدالرحمن ، امیر نادر خان وغیره تسلط کامل داشته باشد. زیرا در حال حاضر دیگر کشور های غربی و امریکا هم منافع خود را در کشور ما دارند. انگلیس ها و پاکستانی ها به چند ولایت جنوبی و شرقی کشور ما قناعت مینمایند. و تجزیه بهترین روش است در تجزیه مردم کشور ما و هم امریکا از مصیبت طالب و القاعده نجات پیدا مینماید. دیگر اینکه اکثریت اقوام کشور ما برای عمران و شگوفایی سرزمین خراسان تلاش مینمایند. و هم از سر زمین مقدس خراسانیان مواد مخدره ، دهشت افگنی ، القاعده  و اسلام افراطی صادر نمی شود. و جهان بشریت به امن زنده گی مینمایند. از همه مهمتر این است فرزندان جوان آن ها خون های شان در مناطق جنوب و شرق کشو رما ریخته نمیشود. و مالیات دهنده گان امریکائی و دیگر کشور های غربی از بار سنگین مالیات نجات پیدا مینمایند.

کشور یکه بعد از تجزیه بوجود میآید جهان بلخصوص امریکا را تهدید به دهشت افگنی نمی نماید مانند سال ۲۰۰۱ و هم اقوام جدا شده افغان در ولایت جنوبی و شرقی کشور ما دیگر توامندی آنرا ندارند که القاعده و دیگر دهشت افگنان را در مناطق خود جای بدهند تا امریکا و دیگر کشور های غربی را تهدید به دهشت افگنی نمایند. دولت پاکستان هم دیگر به آن ها اجازه نمی دهد که از خاک آن کشور جهان را تهدید نمایند. بهترین راه حل مشکلات کشور ما ، جهان و امریکا همین تجزیه میباشد. نظر به پردازان و سیاسون امریکا فعلاً متوجه شده اند که راه بیرون رفت شان از مشکلات نظامی و سیاسی کشور ما تجزیه میباشد. خداوند دولت های غربی را خاصتاً امریکا را توان بدهد چیزی را که آغاز نموده است به پایان برساند ( تجزیه ).

در طول تاریخ و در عصر حاضر بسیاری کشور ها نظر به شرایط خاص خود تجزیه گردیده اند. مانند چکسلواکیا ، یوگسلویا ، که به چند کشور جدید تقسیم شدند. فعلاً به صلح و آرامش زنده گی مینمایند. هند بزرگ هم در قرن بیست به چند کشور تجزیه گردید. و کشور های تجزیه شده فوق هیچ مشکلی به جهان و منطقه خلق نکرده اند. اگر کشور ما هم تجزیه گردد. نه تنها مشکلی به منطقه و جهان رونما نمی گردد. بلکه به حل معظلات منطقه ئی و جهانی کمک هم خواهد نمود.


 

________

در همین زمینه:

اوباما در جستجوی مسعود جدید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا