در آستانه ی نهمین سالگرد تجلیل از قربانی ها و جانفشانی های ملت قرار داریم که سردار از زمره انگشت شمار مردان عرصه رزم و پیکارتاریخ،پرچمدار پیشبرد مبارزه و مقاومت در برابر گروهی سیاه اندیش جهال وعقب افتاده تاریخ (طالبان) ، او کسی نبود جز شهید مسعود .او مرد بود که دسایس و توطعه های را که در زیر از انبار های ازخاک و خاکستر سلطه جویان تماع پنهان داشته بودند وبا روپوش از شرعیت قلابی وهمراه با نا ارزشهای قبیلوی ما قبل تاریخ مزج نموده بودند، با درایت و اندیشمندی که متاسفانه عده ی زیادی بنام کار شناس و روشنفکر از فهم و درک آن عاجر مانده بودند برملا ساخته و جهان و جوامع متمدن را بار بار هشدار میداد که این جرسومه های قلابی شریعت بلای عظیم برای آنانیکه امروز در برابر آن بی تفاوتی اختیار نموده ویا نظاره گر صحنه های خشن و غیر انسانی این گروه ی غیر متمدن می باشند، فردای تاریک و سیاه نیز در انتظار آنان خواهد بود. که مصداق این اداعای ما آخرین صحبت های شهید مسعود در کنفرانسها، میز گرد ها و ملاقات های او با رهبران سیاسی اروپا در اولین و آخرین سفر او به کشور های اروپایی بوده که همگان از طریق رسانه های جمعی و تصویری از آن مطلع اند. او در این سفر در کاخ الیزه ی فرانسه در ملاقات با رهبران فرانسه و رییس اتحادیه اروپا خطر طالبانی شدن را به گوش این رهبران نا شنوای جهان رسانید و به اعنوان یک مرد که خود را یک عضو از جامعه جهانی می پنداشت اتمام حجت نموده در پیشگاه خدا و تاریخ رفع مسؤولیت نمود. گرچه او( شهید احمد شاه مسعود) دراین نبرد مقدس برای دفاع از حق مردمان مظلوم ما، آزادی و استقلال مردانه رزمید و بنا بر باور ایمانی که رزم و پیکار وشهادت را مقدس می شمرد وفا نمود و بر سر این تعهد جان به جان آفرین تسلیم نمود، اما هرگز اسارت بردگی و مزدوری اجانب را در مقابل قدرت، ثروت، شهرت و فروش خاک نپذرفت، مردانه زیست و قهرمانانه روی در نقاب خاک کشید روحش شاد و یادش گرمی باد.
در فرجامین سطر این تمهید یادی میکنیم از جنرال گرموف قوندان عمومی قطعات وقت شوروی در افغانستان که در اولین سالگرد شهادت احمد شاه مسعود که در یکی از مصاحبه هایش با رادیو بی بی سی و تلویزون دولتی روسیه گفت:(مسعود گرچه دشمن اتحاد شوروی بود و ده سال برای آزادی افغانستان علیه ما جنگید. ولی من اعتراف میکنم که او مرد آزاد ،و دشمن بود که مردانه علیه ما میجنگید، و به هیچ گونه تطمح نمی شد و جز آزادی کشورش چیزی نمی خواست. من امروز در برابر عکس وی که نماد از مقاومت و مبارزه است به عنوان دشمن ثابت او اکلیل گل می گذارم و سر تعظیم فرد می آورم . این بود یکی از دها نمونه و مثال از ابر مرد تاریخ. اگر وارد مثال های بیشتر شویم سبب طوالت کلان خواهد بود از آن پرهیز داشته یکی از خاطرات یک خانم روس سفید را درکانادا که از روی تصادف با هم ملاقات نمودیم با هم به خوانش میگیریم.
در یکی از سوپر مارکیت های شهر کوکتلام بی سی کانادا مصروف خرید بودم که خانم با چهره اروپایی نگا هم را جلب کرد. بعد از لحظه ی با هم نزدیک شده سلام نمودیم .ا و از من پرسید که روسی میتوانم حرف بزنم؟ من گفتم بلی ! بعدآ با همدیگر به زبان روسی صحبت کردیم خانم به خاطر آورد که وقتی ما در دوران محصلی به یک لیلیه زندگی نموده و محصل یک دانشگاه بوده ایم . خانم خود را وکتوریه سابق محصل فاکولتۀ شرق شناسی پوهنتون راستوف روسیه معرفی نمود.
خانم لحظه ی صحبت دور خدمت مسلکی اش زورنالرم را نموده از قهرمانی های افسانه وی احمد شاه مسعود یاد نموده اورا سپهسالار جنگ ومبارز حق بر باطل خوانده قصه اش را چنین آغاز نمود .
( من در فاکولته شرق شناسی زبان فارسی آموختم.
بعد از آنکه شهید داکتر نجیب الله از صحنه ی سیاسی خارج شد ، افغانستان دچار کشمکش های نظام چون ملک طایفی، قوماندان سالاری و تنظیم بازی گشت. تمامیت ارضی و استقرار حکومت واحد از کنترول دولت پرزدنت ربانی خارج شد . از سوی هم تاجران بین المللی نفت و تریاک که منتظر تسلط بر ذخایر نفتی و وسرزمین کشت کوکنار بودند، با تشکیل گروپ طالبان با استفاده از قانون شرعیت قلابی به نفع خود خواستند تسلط بر نظام دولتی واستقرار بر خاک افغانستان نمایند . از سوی هم پاکستان که ترقی شهری وتمدن بازارش به نیروی رایگان مهاجرین افغان و کمک های مالی بین الملل برمهاجرین افغان تامین بود توانست نیرو های دفاعی افغانستان را پارچه ومخالف همدیگر سازد . قتل و کشتار طالبان همراه با تبلیغات مذهبی افکار توده های بیسواد افغانستان را متقاید به تسلیمی بر طالبان ساختند.
سرنوشت مردم افغانستان وخطر انتقال آتش جنگ به آسیا میانه، محافظه از صد ها هزار مهاجر داخلی افغانستان که در ساحه تسلط مسعود جمع شده بودند ، کمبود اعاشه ،اباطه ،دارو ودرمان و نبود بودیجه ثابت دولتی ، بدوش احمد شاه مسعود افتاد. قوماندان نامدار مسعود با وفادارانش چون شیر مردان در دفاع از نوامیس بین المللی و شرف انسانی در برابر تیل فروشان و طالبان نامنهاد جنگیدند. صحنه ی تراژِید تخار را جهانیان تماشا کرده ومنتظر شکست قوای وفادار به مسعود بودند. تمام ناظرین بین الملل ومدافعین حقوق بشر وسازمانهای صلح وهمسایگان افغانستان حیات رقت بار پناه جویان و سربازان مسعود را تماشا میکردند و نیت کمک را نداشتند. هر روز به تلویزون تماشا میکردیم در زمستان سرد مهاجرین در زیر خیمه ها هیچگونه شرایط زندگی مثل نان لباس ودارو ودرمان ندارند، به سر می یردند . همه مدافعان صلح و دفاع از حقوق بشر وجدان خود را زیر پا نموده بودند وحد اقل به خواست ابتدایی احمد شاه مسعود که تضمین حیات مهاجرین هموطنش که از ظلم طالبان فرار نموده به او پناه آورده بودند شوند، کسی نالۀ و فریاد او را نشنید و و کمک انسانی برای مهاجرین بی سرپناه نکردند . مبارزه احمد شاه مسعود دور از تصور ، مردانه ،مدیرانه ، مدبرانه و وطنپرستانه جنگید. اگر صدها فلم از شهکاری و قهرمانی های آن مرد زمانه بسازند هنوز کم است. من باور کامل دارم امروز تاکتیک وکارنامه های قهرمانا نه مسعود رهنمود نظامی جنرالهای افغانی و خارجی است. اما آنها بدانند آن تاکتیک ها وآن کامیابی ومقاومت تنها افتخار آن ابر مرد است وبس . امروز باید هر افغان و هر انسان مدیون فداکاری های آن قهرمان باشند که او در راه شرف انسانی قربان شده است. من هم آرزو دارم که یک مراتب بر مزار آن قهرمان افسانه وی بروم وبا گذاشتن اکلیل گل بر مزار آن احترام بگذارم.)
خواننده گان عزیز خانم وکتوریه درد دل زیاد داشت ما ناگذیر از هم جدا شدیم . خانم روس سفید
احمد شاه مسعود را اسطوره های مردانه تاریخ انسانی دانسته در اخیر قصه اش به من سوال داد: (همرزمان مسعود که از ثمره قهرمانی های آن سر لشکر نامراد صاحب شان وشوکت شده اند آن خاطرات را بیاد می آورند؟ گاهی هم بر مزار آن بزرگ مرد میروند؟ از باز ماندگان شان احوال می پرسند؟ ) من در جوابش خاموش وعاجز بودم .
خداوند بهشت برین بر همه شهیدان نصیب گرداند.
