گفتگو

مصاحبه اختصاصی جاودان با احمد ولی مسعود: آمرصاحب به «روح بزرگ» تبدیل شده بود

walimassoud_mf

 

بمناسبت نهمین سالگرد شهادت احمد شاه مسعود قهرمان ملی افغانستان، سایت جاودان مصاحبه ای را با محترم احمد ولی مسعود، رئیس بنیاد شهید مسعود، ترتیب داده، که رؤوس مطالب آن به شرح ذیل تقدیم میگردد.

احمد ولی مسعود در برابر سوالیکه مردم راجع به شخصیت احمد شاه مسعود اظهارات متعددی نموده اند، شما او را چگونه شناختید و معرفی میکنید، فرمودند:

خوب، در ارتباط به شخصیت آمر صاحب شهید همان طور که گفتید اظهارات متعددی صورت گرفته است: کسی او را شخصیت نظامی و بعضی هم او را شخصیت سیاسی، کسانی هم او را «ستراتجیست خوب» و دیگری او را «ژرف بین»، که به عمق مسائل متوجه می شد و تعدادی هم او را شخصیت دینی و اخلاقی خوانده اند. تمام ابعادی را که مطرح کرده اند بنظر من همه درست اند. آنچه که من در باره شخصیت آمرصاحب شهید می خواهم اضافه کنم، اینست که او از «کالبد خاکی» بیرون شده بود. در کالبد خاکی کسانی محصور و محبوس میمانند، که منافع کوچک مادی و شخصی و گروهی… وغیره، آرزوهای کوچک برای شان اهمیت میداشته باشد و دور آن میچرخند. ولی آمرصاحب شهید دیگر از قالب خاکی بیرون رفته بود، آرزو ها و انگیزه های درونی او دیگر در کالبد خاکی جور نمی آمدند. کسی که از قالب خاکی بر آید، او دیگر بزرگ میشود، آزاد شده، به اشراق میرسد. شخصیت های بزرگ جهان ما همه همینطور بوده اند، مثلا: ابراهیم لنکن در امریکا، گاندی در هندوستان، نیلسون مندیلا در افریقا، ماداکوی در اطریش و نتگهل در انگلستان همه دارای روح بزرگ بودند. اگر  آمر صاحب شهید را با آنها مقایسه کنیم، مشترکات زیادی را بین شان می بینیم. خلاصه عرض کنم که احمد شاه مسعود شهید دیگر به «روح بزرگ» تبدیل شده بود.

وی علت مبارزه و مقاومت استثنایی سه دهه ای احمد شاه مسعود را وجود «انگیزه درونی» خوانده، افزود که انگیزه میتواند بیرونی باشد ویا درونی، انگیزه بیرونی میشود که بیاید و برود اما انگیزه درونی اهداف بزرگ را در قبال داشته و استوار باقی میماند. خودشناسی باعث خودانگیختگی درونی می شود. آمرصاحب شهید در طی ۳۰ سال جهاد و مقاومت خود، ۲۳ سال آنرا دوامدار و بدون وقفه مبارزه کرده است. در دنیا مبارزین زیادی بوده که طولانی مبارزه کرده اند، اما مبارزه ی شان بی وقفه نبوده است. این تنها آمر صاحب شهید بود که در طول ۳۰ سال جهاد و مقاومت، ۲۳ آنرا بدون وقفه در سنگر جهاد و مقاومت سپری کرده است. آمر صاحب از درون انگیزه گرفته بود.

ایشان در مورد رشد و تکامل شخصیت سیاسی شهید مسعود افزود که در ابتداه ی مبارزات، شهید مسعود جوان بود، و مسائل دینی و عقیده ای، عقب مانی کشور و غیره ناملایمتی های آن دوران، وی را  بطور طبیعی وادار ساخت تا به مبارزه آغاز کند. شهید مسعود، برخلاف بعضی اظهارات، در آن زمان هیچ وابستگی به کدام گروه یا حزب سیاسی نداشت. در مرحله ی بعدی مبارزات، وی به مسائل کلان ملی پرداخت تا یک چهار چوب سیاسی برای افغانستان طرح شود. در این مرحله، موضوع های بزرگی مثل وحدت ملی، عدالت اجتماعی، مسئله استقلال افغانستان، دیموکراسی و انتخابات، خود کفائ افغانستان… وغیره را مطرح کرد. وقتی کسیکه در سطح ملی چنین فکر میکند، یقینآ که در بعد شخصیتی فراتر از مرز ها فکر میکند. هشدار جهانیان از خطر تروریزم، نشان می دهد که وی دایه و فکر بشریت را نیز داشت.

همچنان وی ادعای مخالفین سیاسی مسعود را، که گویا فرجام جهاد و مقاومت مسعود راه را برای تسلط غرب در افغانستان معیی ساخت، نفی کرد، گفت که رویداد های که بعد از شهادت آمر صاحب و دیگر شهداء رخ داده، مربوط به «بازماندگان» می شود. شهید مسعود و دیگر شهداء مسئولیت خود را در مقابل خدا، وطن و مردم انجام دادند.

وی در پاسخ بر پرسشی که اگر مسعود تا هنوز زنده می بود، سیاست کشور ما کدام شکلی را بخود می داشت، گفت: تحلیل این مسئله خیلی مشکل است. چیزی را که میتوانم بگویم، اینست که  از چند چیز آمرصاحب قطعآ نمی گذشت، که آنها عبارت اند از: مسئله استقلال افغانستان، مسئله که افغانستان را به افغانستان می خواست، حضور نیروههای خارجی مورد تائید او نبود- حتی در بدترین مرحله مقاومت تنها طرفدار «حمایت معنوی»  بود، به این معنی که آنها اعلان کنند، که کی حق است و کی باطل، بالای پاکستان فشار سیاسی بیاورند تا از مداخله در امور افغانستان دست بردارد. اگر آمرصاحب زنده می بود، حالا ما شاهد تغییرات فاحشی در سیاست کشور می بودیم.

وی عملکردهای نیروهای خارجی را در افغانستان، بر اساس دیدگاه فرمانده مسعود نقد کرده، گفت: ما به یک استراتیژی درست ضرورت داریم که برای منافع ملی افغانستان و مردم باشد، نه به استقرار نیروی خارجی. بگذارند که مردم یک نظام مردمی را برای خود تشکیل دهند. آنها در افغانستان نه نهاد سازی می کنند، نه پارلمان را تقویه می کنند، نه احزاب سیاسی را، … در اصل هیچ کاری را نمی کنند. نیروی خارجی نمیتواند که مشکل افغانستان را حل کنند.

اینکه چه نوع نظام سیاسی مورد پسند فرمانده مسعود در کشور بود، احمد ولی مسعود شرح داد: آمرصاحب از هیچ نوع نظام و مودل مشخصی  یاد نکرده، چون در افغانستان هیچ نظام موفق تجربه نشده بود. وی میخواست که افغانسان آزاد شود و بعدآ یک نظام سیاسی با مردم یکجا، که بر اساس وحدت ملی، عدالت اجتماعی، مسئله پارلمان و نماینده، …  استوار باشد، تشکیل دهد. شهید مسعود خواهان نظامی بود که هم با خود و هم با جهان بیرون بتوان زیست.

ایشان در مورد ادعا شماری از مخالفین که فرمانده مسعود را منحصر به یک ولایت، ملیت و سمت میدانند، چنین گفت: آمرصاحب در این مورد گفته ی معروف دارد، میگفت که کسانیکه که مسئله قوم و سمت را مطرح می کنند، در آسیاب دشمن آب می اندازد. و به باور آمرصاحب، پیشفرض وحدت ملی، عدالت اجتماعی بود. از نظر شخصیتی، انسان وقتی که روح بزرگ داشته باشد، قادر است که مسائل را بزرگتر ببیند، فراتر از مرزها بی اندیشد. پس چنین ادعا در مورد شهید مسعود کاملا نادرست است.

رئیس بنیاد شهید مسعود در مورد عملکرد ها و دستاوردهای بنیاد مسعود مختصرآ چنین گفت: فعالیت های بنیاد در محدوده امکانات بنیاد صورت گرفته، و گفتنیست که بنیاد مسعود تنها تکیه بالای امکانات داخلی دارد. در حوضه فرهنگی، بنیاد فعالیت های گسترده ای را انجام داده است، که میتوان از چاپ ۱۰۰ عنوان کتاب، ایجاد کتابخانه ها، راه اندازی کنفرانس ها، هفته نامه ها، … یادآور شد. در سال آینده قرار است که پروژه بزرگترین کامپلکس (ساختمان) فرهنگی در سطح کشور در جوار مقبره آمر صاحب تکمیل گردد. در بخش صحی، بنیاد مسعود  7 کلینیک در جنوب کشور دارد، که سالانه ۲۰۰۰۰ مریض را رایگان تداوی می کند؛ در بعضی از ولایت دیگر کلینیک های سیار هم وجود دارد؛ همه ی کلینیک ها با کارمندان مجرب، وسایل مدرن و امروزی مجهز اند. در قسمت ساختمانی، امداد های هم صورت گرفته که میتوان از کمک در ساختن پل، بند برق، سرک،.. نامبرد. در بخش تعلیم تربیه، بنیاد مسعود دارای چندین مکاتب هست؛ بزرگترین مکتب بنیاد در ولایت تخار، که داری حدود ۵۰۰۰ محصل دختر و پسر با ۶۰ معلمان مجرب است، قرار دارد. همچنان مکاتبی در ولایت کابل، مزار، و پراوان نیز بناء یافته اند. در ولایت پنچشیر یک مکتب مسلکی و میخانیکی ایجاد شده، که تا فرصت آموزش را برای آنانیکه امکانات دخول در دانشگاه را ندارند، فراهم شود. بدبختانه بنیاد مسعود در جهت تبلیغات و باز تاب کارکردهای گسترده ای خود تا هنوز سهل انگاری کرده است.

در فرجام، ایشان اوضاع سیاسی کشور را تحت بررسی و تحلیل قرار داده، گفت: افغانستان دچار مشکلاتی فراوان است؛ این مشکلات چندین لایه دارند. امکان ندارد که یک فرد به تمام مشکلات برسد. اما در کشور ما تنها یک تیم می خواهد که همه چیز را بدست داشته باشد، تا بتوانند بگویند که ما حکومت می کنیم، امکانات داریم. اصلا فرهنگ سیاسی در کشور وجود ندارد، یا بسیار ضعیف است. تاکید ما بر این بود که نسل جوان پیشتاز شود. بطور نمونه میتوان از “طرح صلح با طالبان” نامبرد. دولت کرزی می گوید که ما با طالبان مذاکره می کنیم. ما ضدیت با اصول صلح نداریم. مردم افغانستان جهاد کردند، مقاومت کردند، حالا طالبان با یک تعداد «انگشت شماری» در داخل از ضعف دولت استفاده کرده، در صدد امتیازگیری هستند. ما نمیتوانیم که ارزش های جهاد و مقاومت، و حتی دستاوردهای دهه اخیر را در راستای یک نظام دیموکراتیک، قربانی طالبان کنیم. باید پیش ازینکه با آنها معامله کنیم، بدانیم که چه چیز را ما «می گیریم» و چه چیزها را آنها از ما «می گیرند». دولت برای کسانیکه همواره مردم ما را می کشند، امکانات سیاسی، مالی، لوجستیکی مهیا می کند، بخاطر اینکه آنها با کرزی یک قوم، سمت، ملیت مشترک دارند. مردم باید هوشیار باشند که دولت کرزی افغانستان را داخل «یک فاجعه» می سازد. چرا دولت در مقابل فساد و مواد مخدر مبارزه جدی نمی کند؟  چرا در برقراری عدالت اجتماعی هیچ اقدامی صورت نمی گیرد؟ چرا با مخالفین سیاسی (اپوزیسیون) دولت مذاکره نمی شود؟ ما جنبش “تغییر و امید” را تاسیس کردیم تا بتوانیم که برای مردم ما یک امید خلق کنیم، و تغییر در قاعده بازی سیاسی کشور بیاوریم. کسانیکه سالیان متمادی دولت را نقد کرده بودند، شعار های عدالت اجتماعی، داشتن صدرعظم، انتخابی شدن والیان،.. را می دادند، در انتخابات از ما حمایت نکردند، رفتند بسوی مقام دولتی، کسب وزارت، امکانات و منافع شخصی خود. آنها همه حالا پشیمان هستند، و افغانستان هم در همان حالت بد خود قرار دارد. تنها یک نفر می خواهد حکومت کنند، دیگر ها باید تماشاچی باشند و بس. کرزی می خواهد که از طریق دکتاتوری حکومت کند. ببینید که حتی پادشاه های مقتدر افغانستان نتوانستند که افغانستان را از آن طریق کنترل کنند، چه رسد به فرد کرزی. وقت دکتاتوری گذشته است و این یک خواب و خیال است. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا