خبر و دیدگاه

آقای کرزی، نگران «وحدت ملی» است

wahdate_meli_karzai

 

سال هاست که از وحدت ملی سخن گفته می شود؛ از وحدتی که پایه و بنیان هویت ملی ماست. در این راستا سیاستمداران واقعاً سنگ تمام گذاشته اند و در هیچ سخنرانی و محفلی نیست که به نحوی بحث را به مسأله ی وحدت ملی نکشانند و هشدار ندهند که با عوامل مخرب آن، جداً مبارزه می کنند. وحدت ملی دغدغه ی اصلی کشور ما شده، بدون آنکه فهمیده شود معنای اصلی اش در ذهن هر یک از استفاده کنندگان آن چیست. می گویند بدون وحدت ملی، جامعه ازهم می پاشد و به رشد اقتصادی و سیاسی نمی رسد؛ مردم به جای اینکه حرف هم را بفهمند به جان هم می افتند و معرکه به پا می کنند؛ وحدت ملی، شیرازه ی کشور است و در نبود آن، دیگر نمی توان از یک پارچگی و امکان رسیدن به جامعه ی متعالی و مرفه سخن گفت.

بحث اصلی اینجاست که آیا همه وقتی از وحدت ملی سخن می گویند، معنای واحدی از این مفهوم اراده می کنند؟ و اصلاً وحدت ملی چیست و مصادیق وجودی آن کدام است؟ آیا در افغانستان وحدت ملی وجود ندارد و یا چیزهایی آن را با خطر مواجه می کند؟ این سوال ها پاسخ می طلبند تا به معنای اقدام هایی که در راستای این مفهوم صورت می گیرد، پی برد.

وحدت ملی از مفاهیمی است که همانند منافع ملی، معنای واحدی ندارد و یا هم در ذهن سیاستمردان از آن معنای واحدی را نمی توان بیرون کشید؛ بحث وحدت ملی زمانی به گفتمان عمومی تبدیل می شود که گروه های نژادی مختلفی در یک کشور به جان هم افتاده باشند و یکدیگر را قتل عام کنند. در برخی از کشورها چنین اتفاقی افتاده و اقوامی به بهانه های گوناگون ـ چه سیاسی و چه مذهبی ـ در برابر هم صف کشیده اند و فاجعه آفریده اند؛ ولی در کشوری مثل افغانستان به دلایل گوناگون و از جمله منافع ملی مشترک و دین مشترک، هرگز چنین نشده که اقوام ساکن این کشور به جان هم افتاده باشند و یکدیگر را کشته باشند.

در جهان کنونی، هیچ کشوری یک دست و از منظر نژادی یک پارچه نیست. کشورها از اقوام و نژادهای گوناگونی ساخته شده اند؛ ولی در مرزهای مشترک توانسته اند منافع مشترک خود را تعریف کنند. این گوناگونی نژادی، فرهنگی و زبانی در قرآن کریم هم تصریح شده و خداوند متعال فرموده که ما شما را از گروه های مختلف خلق کردیم و بهترین شما نزد خداوندتان پرهیزگارترین شماست. مردم افغانستان با توجه به همین دستور قرآنی، هرگز به مرحله یی نرسیده اند که مسایل نژادی را وسیله ی اختلافات قومی و نژادی و مذهبی کنند و تفرقه را بر وحدت ترجیح دهند. شما یک بار به میان مردم در گوشه گوشه ی افغانستان بروید تا وحدت ملی را عملاً به چشم سر شاهد باشید؛ شما در ولایات مختلف می بینید که تنوع قومی و زبانی، هیچ گاهی سبب تفرقه و خدشه دار شدن مناسبات ملی در میان مردم نشده است؛ مردم در کنار هم برادر وار می زیند. این واقعیت اجتماعی افغانستان است، که مصادیق زیادی هم می توان برای آن آورد و نشان داد.

اما وقتی موضوع وحدت ملی به دست سیاستمداران می افتد، به موضوعی مناقشه آمیز و سراسر گنگ تبدیل می شود. اگر در برخی از برهه های تاریخ معاصر کشور جنگ هایی صورت گرفته، هرگز نباید آنها را به پای مردم عادی کشور گذاشت؛ این جنگ ها و نبردها، عمدتاً رنگ و بنیاد سیاسی داشته و برای اهداف معینی سازمان یافته بوده است. در نه سال گذشته به روایت ارقام و شواهد، دولت افغانستان بیشترین سود را از مفهوم وحدت ملی برده و به اشکال مختلف از این مفهوم سوء استفاده کرده است. دولت زمانی که به بن بست سیاسی رسیده، از مفهوم وحدت ملی به گونه یی کاذب سود جسته است. در طول تاریخ افغانستان به اندازه ی زمان فعلی، حرکت هایی از بالا برای به جان هم انداختن مردم و اقوام افغانستان صورت نگرفته بود. دولت از یک سو فریاد وحدت ملی سرمی دهد و از سوی دیگر در مناطق مختلف افغانستان تلاش دارد که اقوام و ملیت های مختلف کشور را رو در روی یکدیگر قرار دهد.

به صراحت باید گفت که مفهوم وحدت ملی در افغانستان، یک مفهوم سیاسی است که با اغراض شوم و سراسر مخرب، از بالا به سمت پایین منتقل می شود. سیاستمداران افغانستان وقتی برسر چوکی و قدرت با هم کنار نمی آیند، آن وقت بحث وحدت ملی را به میان می کشند و تلاش می کنند که از نام این قوم و آن ملیت برای خود فصل و بابی در قدرت رقم زنند. باید گفت که موضوع وحدت ملی در افغانستان، یک موضوع دروغین و ساختگی است که از سوی قدرتمندان و سلطه گران هر از گاهی برای عملیات های سیاسی از آن استفاده می شود.

آقای‌ کرزی در نه سال گذشته، بیشترین و بدترین استفاده را از این مفهوم کرده و با تلاش های گسترده، سعی کرده که مردم را به بهانه های گوناگون و واهی به جان یکدیگر بیندازد. در حالی که واقعیت مسأله، این است که هیچ یک از آحاد جامعه حاضر نیست که وحدت و یک پارچگی خود را در معرض معامله ی دولتمردان و سیاستگذاران بگذارد؛ مردم با هم برادر وار زندگی می کنند؛ ولی آقای کرزی برای اینکه به برخی از اقدام های تفرقه افگنانه ی خود رسمیت ببخشد، فریاد می زند که اجازه نمی دهم که کسی وحدت ملی را در کشور خدشه دار کند؛ به این برداشت، فقط باید خندید؛ چون هیچ مصداق واقعی و حقیقی ندارد.

از آقای کرزی باید خواست که خود را «دایه مهربان تر از مادر» نسازد؛ زیرا مردم در وحدت کامل زندگی می کنند؛ شما بروید و در فکر تقسیم چوکی های وزارتخانه ها باشید؛ مردم افغانستان به خوبی یاد گرفته اند که قرار نیست هیچ اتفاق خاصی در حیات سیاسی، اقتصادی و سیاسی شان در موجودیت شما و امثال تان بیفتد.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا