اخبار و گزارشات

خروج نظامیان هالندی و چشم‌انداز امنیت در افغانستان

troops_withdrawl

 

نظامیان هالندی به تاریخ اول اگست سال جاری میلادی، ماموریت نظامی خود را در افغانستان پایان دادند. سخنگوی نیروهای آیساف روز یکشنبه در یک کنفرانس مطبوعاتی در کابل اعلام کرد که ماموریت نظامیان هالندی در ولایت ارزگان پایان یافته است. هالند اولین عضو سازمان ناتو می‌باشد که به ماموریت نظامی خود در افغانستان پایان می‌دهد. 

 سفیر هالند در کابل اعلام کرده است که علی‌رغم خارج شدن نظامیان این کشور از افغانستان، روند کمک و همکاری‌های این کشور به افغانستان ادامه می‌یابد. وی گفته است که طرح‌ها و پروژه‌هایی که با همکاری هالند در افغانستان روی دست گرفته شده، با همکاری این کشور به انجام خواهند رسید. یکی از طرح‌هایی که در آخرین هفته یا آخرین روزهای حضور نظامیان هالندی در ارزگان افتتاح شد، اعمار میدان هوایی در ارزگان با هزینه ۲۵ میلیون یورو می‌باشد. مقامات هالندی گفته‌اند که این پروژه را تا مرحله تکمیل و رسیدن به بهره‌برداری، تمویل خواهند کرد.

 از سوی دولت هالند، حدود ۲۰۰۰ نیروی نظامی در ارزگان مستقر شده بود. حکومت هالند در سال ۲۰۰۹ به دلیل عدم دستیابی به موافقت در مورد تمدید ماموریت نظامی در افغانستان، سقوط کرد و این کشور تصمیم گرفت تا نیروهای نظامی خود را در اول اگست سال ۲۰۱۰ از افغانستان خارج کند. با به سر رسیدن این زمان، سرانجام نظامیان هالندی به ماموریت خویش در افغانستان پایان دادند.

 خروج نظامیان هالندی، یک واقعیت را به اثبات می‌رساند که موضوع افغانستان برای کشورهای دارای نیروی نظامی در این کشور، هیچگاهی اولویت اول نبوده و نخواهد بود. خروج نظامیان هالندی و به تعقیب آن خروج نیروهای کانادایی در سال ۲۰۱۱ می‌تواند سرآغازی برای الگوبرداری سایر کشورهای عضو ناتو در افغانستان باشد. چنانچه طالبان نیز کشورهای عضو ناتو را ترغیب کرده‌اند که از هالند الگوبرداری کرده و نظامیان خویش را از افغانستان خارج کنند.

خروج هالندی‌ها می‌تواند یک پیام جدی برای دولت افغانستان داشته باشد. پیامی که دولت افغانستان از این موضوع دریافت می‌کند، این است که با خروج نظامیان بین‌المللی، مسوولیت تامین امنیت به دولت افغانستان واگذار می‌شود. از این رو باید در مورد پدیده واگذاری همه مسوولیت‌ها به خارجی‌ها در افغانستان تجدید نظر صورت گیرد.

به دنبال برگزاری کنفرانس بن و شکل‌گیری دولت موقت در افغانستان، جامعه جهانی این انتظار را داشت که جامعه افغانستان بتواند با برگزاری انتخابات و ایجاد نهادهای مسوول چون ریاست جمهوری و پارلمان و تشکیل سایر نهادهای ضروری مانند قضا، استعداد ایستادن روی پای خویش را به دست بیاورد. 

اما در عمل، این هدف در جامعه افغانستان محقق نگردید. با این‌که تصویب قانون اساسی و به دنبال آن ایجاد نهادهای مسوول چون حکومت، پارلمان و نهاد عدلی، این انتظار را به وجود آورد که مقامات مسوول در عرصه‌های اجرایی، قانون‌گذاری و قضایی، دست به دست هم داده و حاکمیت مسوولانه را به اجرا بگذارند، اما در عمل نه تنها چنین نشد، بلکه بخش قابل ملاحظه‌ای از کسانی که در عرصه‌های مسوولیت قرار گرفتند، با بی‌اعتنایی به مسوولیت خویش، با این تصور که باید خارجی‌ها اوضاع را کنترول کنند، مانع رشد نهادهای مسوول در عرصه انجام مسوولیت‌ها شدند.

برخی از کسانی که در مقام‌های پرمسوولیت قرار گرفتند، با این نگاه که آنچه بدان دست یافته‌اند، حقی است که از آن باید استفاده شخصی صورت دهند، دچار سودجویی‌های شخصی گردیدند و همین باعث شد تا دولت افغانستان گرفتار ناتوانی در انجام مسوولیت‌های داخلی و بین‌المللی خود گردد. امروزه از فساد به عنوان یک بلای مهلک که اقتدار و توانمندی دولت افغانستان در اجرای مسوولیت‌هایش را خنثی کرده است، یاد می‌شود و بدون شک این فساد، ناشی از ذهنیت و دیدی است که برخی از افراد شامل در قدرت و صلاحیت، به جایگاه خویش در ساختار جامعه سیاسی داشته‌اند. 

این وضعیت باعث گردید تا نگاه به رهبری افغانستان تغییر کند. برخی از حلقه‌های شامل در رهبری افغانستان، با این نظر که باید از فرصت به دست آمده لذت ببرند و نفع خویش را بجویند، از انجام مسوولیت‌های خویش غافل ماندند و با این تصور که این مسوولیت‌ها را باید خارجی‌ها انجام دهند، جهت‌گیری و جهت‌دهی اوضاع را به قضا و قدر و به عبارت دیگر به خارجی‌ها واگذار کردند. تنها چیزی که دولت بدان توجه داشته تا از چنگ خارجی‌ها رها سازد، پول‌های کمکی به افغانستان می‌باشد. از همین رو بود که دیده شد بار‌بار مقامات مسوول در افغانستان، در مقام جواب‌گویی به این پرسش که چرا در افغانستان موفقیت در هیچ زمینه‌ای به دست نمی‌آید، بر خارجی‌ها ایراد گرفتند. این ایراد ناشی از عدم اعتنای مقامات دولت افغانستان به مسوولیت خویش در برابر جامعه می‌باشد. 

این گونه برخورد با رهبری جامعه باعث گردید تا کمترین دستاوردی در راستای تحکیم ثبات و امنیت و از بین رفتن مشکلات و موانع، نصیب افغان‌ها نگردد. حاکمیت قانون بدتر از گذشته شد، فساد به صورت خیره‌کننده‌ای افزایش یافت، مبارزه با مواد مخدر بی‌نتیجه ماند و جنگ در برابر طالبان نیز به گسترش قلمرو نفوذ طالبان منجر گردید.

 

برگرفته از هشت صبح 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا