خبر و دیدگاه

دولت ناکام و سکوت جبهۀ مخالف سیاسی

karzai-abdullah1

 

افغانستان کشوریست که بعد از تآسیس اش در سال ۱۸۹۳  شاهد جنگها و مصیبت های زیادی بوده و طی یک صد سال اخیر مردم این مرزو وبوم مظالم بیشماری را تجربه کرده اند و همیشه بعد از سپری شدن جنگ و بدبختی حاکمان بر سر اقتدار کوشیده اند تا با ابزار مؤقتی و فریب کاری های سیاسی اذهان مردم را تسخیر و قدرت خویش را با جبر و زور بالای شهروندان این کشور تحمیل نمایند. اما سه دهۀ اخیر که مشمول جنبش ها و تحولات مهم بوده  توانسته ساختار قدرت را در هم بشکند و زمینه را برای حضور  شخصیت ها از بطن جامعه مسیر سازد و این امر در قسمت خود شناسی و ظرفیت شناسی تغیرات بسیار عمده و ارزنده را بوجود آورده و ساختار قدرت غیر عادلانۀ یک گروهی را در کشور به چالش کشیده است.

 دولت جدید افغانستان تحت حمایت جامعه جهانی بعد از سقوط طالبان چانس و فرصت های فراوانی داشت تا در ساختن نهاد های اساسی دولت،نهاد های خدمات اجتماعی، سیستم اقتصادی، سیستم سیاسی مردم سالار ، همزیستی اقوام و تآمین واقعی عدالت اجتماعی در کشور کار نماید و اساسآ تهداب بنیاد های یاد شده را به طور مستحکم معماری نماید. اما از اولین دقایقی قرار گرفتن آقای کرزی در رآس قدرت توجه برای توطه های سیاسی و زدودن شخصیت های جبهه متحد مقاومت ملی افغانستان از قدرت بوده است. از دولت جدید توقع میرفت که با ایجاد یک سیستم سیاسی مؤثر با پایه های عدالت اجتماعی بتواند تعریف تازه و واقعگرایانه از منافع عمومی و وحدت اقوام را تشریح نموده و خط سیاست خارجی کشور را بطور دقیق و سنجیده شده بر اساس منافع جمعی طراحی نماید. متآ سفانه تمامی فرصت ها قربانی خودخواهی ها، برتری طلبی و مفکورۀ معیوب و ناپسندیدۀ افغان ملت و گروپهای دیگر شؤنیستی شد، چنین عملکرد ها باعث تشدید بحران اجتماعی و کارشکنی ها در دولت گردیده و قربانی اصلی آن را مردم بیچاره و پا برهنۀ عام افغانستان تشکیل میدهد.

 عملکرد های منفی و ترفند های سیاسی کرزی و تیم همراهش افغانستان را یکبار دیگر به سوی بد بختی و سیاه روزی سوق داد. و طی نه سال عدم موجودیت سیاست خارجی مشخص در برابر همسایگان مغرض ، نبود یک برنامۀ واقعی در مبارزه با ترور و تریاک و امتیاز دادن به دهشت افگنان همه برنامۀ های اند که ضعف،ناتوانی و بی کفایتی و غیر مسؤول بودن تحمیل شده گان دولتی را به نمایش میگذارد وهمچنان ناکامی دولت را به طور واضح و اشکارا نشان میدهد و میخواهم درین قسمت به عوامل ناکامی دولت اشارۀ داشته باشم.

دولت تحت ادارۀ کرزی به گفتۀ جامعه جهانی و پژوهشگران داخلی یکی از ناکام ترین ، فاسد ترین و قومی ترین دولتی است که افغانستان آنرا در قرن بیست و یک تجربه میکند. به گفتۀ خانم کلینتون وزیر خارجۀ امریکا “دولت آقای کرزی یکی از فاسد ترین دولتها در جهان است” . آقای کرزی با قرار گرفتن در رآس قدرت دو کار بسیار اساسی  را برای انتقام گیری از مقاومت انجام داد. وارد کردن افراد حزب افغان ملت و حزب اسلامی که هر دو دارای مفکورۀ برتری طلبی قومی میباشند.

کرزی سابقۀ کار در وزارت خارجۀ افغانستان را در زمان دولت اسلامی افغانستان تحت زعامت پروفیسور ربانی دارد و از نظر هیچ سیاستمداری پنهان نیست که وی در رابطۀ تنگاتنگ با سازمان استخباراتی پاکستان در ایجاد شورای هماهنگی در آنزمان فعالیت داشت که بعدآ به جرم خیانت ملی به مردم افغانستان توسط انجینر عارف ریس عمومی امنیت دولت اسلامی دستگیر گردیده روانۀ زندان گردید، و بعد از مدتی به طور مرموزی مؤفق به فرار از زندان گردیده راهی پاکستان شد. کرزی با میسر شدن چانس طلایی درجلسۀ بن و ضعف رهبری جبهه متحد ملی استفادۀ وافر نمود. از یکطرف پشتیبانی غربی ها با ذهنیت سازی های از قبل شده برای احیا مجدد مطلق گرایی و از طرف دیگر وجود برنامه های معیوب، قومی و غیر عادلانۀ طالبی، افغان ملتی و حزب اسلامی در داخل دولت کشور را از نهادینه ساختن دموکراسی و تآمین عدالت اجتماعی محروم گردانیده و راه را برای استبداد باز کرد. مهره های نصب شده در طی نه سال گذشته با استفاده از قدرت اجرایی دولتی و استفاده از مال بیت المال همیشه در صدد احیآ ذهنیت های گذشته و ابزار گذشته برای تحکیم قدرت یک گروه خاص بوده اند. یک فرق عمده را در روش فعلی شاهد هستیم آن اینکه مهره های نصب شده از تیوری قدرت مخملی  یا (سوفت پاور )  در تطبیق برنامه هایشان استفاده مینمایند و این بهترین نتیجه را داشته است. چون تمامی این مهره ها از تیوری های مختلف سیاست واقف اند برخلاف جبهه مخالف با بی برنامه گی، جبن، عدم موجودیت یک نقشه راه سیاسی ، و عدم شخصیت های با اراده در تزلزل بسر میبرند و فعالیت های ایشان  در حد شکایت و گلایه گویی ها در رسانه های داخلی و به ندرت در رسانه های خارجی محدود شده است و روز به روز از دایره سیاست و مراجع تصمیم گیری دور ساخته میشوند.

استفاده های نا مشروع آقای کرزی از قدرت دولتی و سکوت مجلس نماینده گان و جبهه مخالف سیاسی به کرزی و تیم اش این جرِءات را بخشیده است که او بتواند با خاطر آرام برنامه های دست داشتۀ خویش را عملی نماید. اشتراک نکردن آقای عبدالله در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری و مانع شدنش از تظاهرات مردم در مقابل تقلب و سکوت چندین ماهۀ بعدی اش شاهد این مدعاست. جبهه مخالف سیاسی باید دارای طرح های مشخص خود در تمام عرصه های سیاسی،اقتصادی،فرهنگی و اجتماعی باشد و بتواند مردم را از طریق عرضه نمودن برنامه های خویش روح وجان بخشیده زمینۀ موجودیت بدیل را فراهم نماید. هزاران شخصیت در داخل و خارج چشم به جنبش تغیر و امید بسته اند و آمادۀ همکاری هستند اما و متآسفانه ما شاهد هیچ گونه حرکتی نیستیم، داشتن تشکیلات در عرصۀ پیشبرد مسایل سیاسی و سازمانی یک مسلۀ بسیار عمده است چیزیکه هیچ توجۀ به آن از طرف جنبش تغیر و امید صورت نگرفته است. جبهه مخالف سیاسی باید به توانایی، ظرفیت و مسؤولیت خویش پی ببرد و مردم را ازین سر درگمی رها سازند در غیر آن بعد از مدتی بجز نام چیزی دیگری به نام تغیر و امید باقی نخواهد ماند.

ما شاهد دلایل جامعه جهانی برای نداشتن بدیل بجز از آقای کرزی در شرایط فعلی بارها بوده ایم و لیکن با وجود آنهم هیچ توجۀ به این موضوع صورت نگرفته است و باید گفت که آزادی، قدرت، مدیریت و رهبری چیزی رایگان نیست که کسی برای شما هدیه کند. رهبری یک جریان سیاسی ظرفیت و تربیت سیاسی و قربانی میخواهد و من معتقدم که در جنبش تغیر و امید این ظرفیت ها وجود دارد ولی نباید وقت را تلف کرد و نظاره گر اوضاع بود کارد به گلو مردم رسیده است و با یک قصۀ شاید جالب تحت عنوان “روز مبادا” به این مطلب خاتمه میبخشم. ” گفتند یک شخص همیشه با خود تفنگچه حمل میکرد و روزی راهی سفر از یک شهر به شهر دیگر گردید در راه به یک گروه از دزدان سر دچار شدند، دزدان همه را به نوبت تلاشی کرد و اشیآ دست داشتۀ آنها را به سرقت برد و نوبت به این شخص رسید و در زمانی تلاشی تفنگچه اورا پیدا کردند و با بسیار ترس و هراس پرسیدند این تفنگچه نزدت چی میکند؟ گفت: این را برای روزی مبادا نگهداری کرده ام. دزد برایش گفت: ازین کرده بد تر را میشود روز مبادا گفت؟” حالا علیجنابان ازین بد تر شرایط را میشود تحمل کرد.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا