خبر و دیدگاه

آیا در کاسه زیر کاسه نیست

karzai-corruption_cartoon

 

شب سه شنبه مورخ ۴ جوزا ۱۳۸۹  یکی از تلویزیون ها جرایان محاکه محمد نور خزانه دار وزارت محترم حج و اوقاف را به اتهام خیانت و اخذ رشوت به  نمایش گزاشت سر تا پا این  سریال را دیدم قضات محترم با  لباس رسمی جرایان محکه را به گفته خودشان مطابق قانون انجام می دادند از زبان محمد نور که حالا به ۱۵ سال حبس محکوم گریده شنیده می شد که می گفت من به دستور  آقای  صدیق چکری سر پرست وزارت حج و اوقاف این کار را انجام داده بودم  ممکن قضات محترم نیز می شنیدن وقتیکه نام جناب صدیق چکری به زبان آورده شد حیرت زده شدم یا الله  به خود گفتم خدایا چه می شنوم آیا این همام آقای چکری نیست که صوفیانه صحبت می کرد و همه  رسانه ها او را می شناسند  در این وقت خاطره حدود یک سال قبل بیادم آمد که آقای صدیق چکری علیه تلویزیون طلوع اعتراض نموده می گفت اگر تلویزیون طلوع از من عاجز و فقیر  یعنی صدیق چکری معزرت نخواهد صد ها علمای دینی را قومنده می دهم تا علیه این تلویزیون دست به احتجاج بزنند در آن وقت تصور من این بود که آقای چکری با این آواز  و این قبا آلوده و فساد نخواهد بود بعداً یادم آمد:

وا اعظان چون جلوه در محراب و منبر می کنند/ چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند

مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس/ توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند

ahmad_saidi2کمتر باور دارم که این زور مندان و ابن الوقت ها  به جزای اعمال خود برسند ترس دارم دوباره وزیر نشوند و دیگران را به جرم گناه نا کرده محاکمه نکنند شک نیست گر چه می دانم   فساد در حکومت ها وملت ها پدیدۀ تازۀ نیست.این پاداش نا مشروع در برابر قانون شکنی وحق تلفی با تاریخ تمدن بشر همراه بوده ،زوال وفروپاشی تمدن ها ودر هم ریختن بنیاد جوامع بشری نیز ریشه در وجود همین پدیده منحوس داشته است.لذا قوام واستحکام جوامع وتمدنها نیز در گرو مبارزه وریشه کن ساختن این غدۀ مهلک است.مبارزۀ مؤثر بخاطر ریشه کن ساختن یک پدیده منفور چون فساد در اداره به شناخت دقیق ازعوامل وپیش زمینه های بروز آن نیاز دارد،  فساد یکه من حیث خون نا پاک  در شریان های اقتصاد، اداره، سیاست، روابط اجتماعی، قانون وکنش های اخلاقی جامعه ما جریان پیدا کرده است.

ریشه های درخت فساد از اثر استفادۀ نادرست و غیر قانونی از قدرت تنو مند میگردد واستفادۀ مطلوب از قدرت میزان رشد وتنومندی این درخت را کاهش میدهد.با ایجاد میکانیزم وسیستم سالم اداری، تر بیت سالم افراد واستخدام کدر های وطندوست ،خدا پرست وعاشق به میهن نه وطن فروشان  میتوان از شیوع وگسترش این پدیده جلو گیری نمود. در کشور هائیکه فساد با اخلاق، قانون ومقررات پیوند خورده، افراد منفعت طالب وخود کامه جهت حفظ موقعیت کاری و یا اندوختن ثروت به تخلف وقانون شکنی دست میازند وبه این تر تیب اکثریت قاطع را دچار تأثر وخفقان نموده از فلج شدن سیستم وجامعه لذت می برند.بناء میتوان گفت فساد چوشیدن خون عام مردم توسط افراد محدود است که خصلت زلو را داشته مرگ تدریجی را به ار مغان میاورند.مبارزه علیه این هیولای تباهکن وجیبۀ انسانی واسلامیست.

 فساد بزرگ

 فساد بزرگ یا فساد مادرعبارت از فساد سیاسیست که ستون های سیستم شکسته ودر هم ریخته را بر شانه انسانها طماع ،حریص، خودکش ،بیگانه پرور وفساد پرور گذاشته تا معبری باشد برای رسیدن ابرقدرت ها به أهداف شان. در افغانستان همه انواع فساد وجود دارد. فساد بخاطر حفظ قدرت، تراکم سر مایه ورسیدن به أهداف دراز مدت که همه اینها قانون را بقربانی میگیرند..فسادیکه به دوستان بین المللی نسبت داده میشود فساد سیاسی است ایشان بخاطر یک سلسله أهداف مرموز وپیچیده از مهره های صیقل شدۀ تاریک دل ووطنفروش خدا نا ترس پلید  که شایستگی قانونی هم نداردند دفاع وحمایت نموده تا من حیث پل عبوری جهت رسیدن به أهداف دراز مدت شان در درون نظام شانه خم کنند… سر در گمی در معرفی کابینه جدید نیز در پنجه همین بازی های خطر ناک است. در چنین حالتی هم قانون پایمال میشود وهم نورم ها وارزش های ساختاری دولت واخلاقی جامعه در هم میشکند ، اما برای هدفداران سیاسی فرق نمیکند که قانون نقض شده ویا منافع ملی یک کشور صدمه دیده است مهم این است که ایشان با نصب دلقک های بیگانه با قانون وسعادت مردم چند قدم به هدف خویش نزدیک تر شده اند. فقط بطور خواهش من درین نوشته به برخی عوامل شیوع این مرض اشاره کرده ام طبعا عمل در مسیر مخالف این عوامل رشد روز افزون فساد را کاهش خواهد داد.اما راه های بیرون رفت ازین بحران به یک تحقیق کار شناسانه نیاز دارد که وظیفه دانشمندان ومتخصصین امور است ومن حیث ارتباط به چند ویژه گی یا شاخصه اشاره مکینم که شاید در جهت گشودن گره این معضل اجتماعی سیاسی کمی مفید باشد.

* در قدم اول پاک بودن زعیم ، تنبیه ومجازات شدید متخلفین .مفسدین وقاتنون شکنان وجدان تاریک ومسئولیت گریز.

* ایجاد تغییر در سیستم ونظام اداریبه نحویکه کار های عادی مستلزم طی مراحل سلسله وار نباشد وزمینه مشکل تراشی را مساعد نسازد ویا اینکه خود مسئولین بدون مراجعه شهر وندان من حیث مسئولیت قانونی به موضوعات حقوقی ومسئولتی شهر وندان رسیدهگی کنند.

* توظیف همکاران با داشتن صلاحیت متوازن در اداره وگرفتن قدرت مطلق از یک شخص بنام رئیس،رئیس ومدیر با داشتن قدرت منحصر بخود مردم را مجبور به پرداخت رشوت میکنند.اما اگر چند نفر صلاحیت اجرا کار را داشته باشند وچند تن هم صلاحیت نظارت وارزیابی درانصورت کسی به مشکل مواجه نمیشود وبه پرداخت رشوت هم مجبور نمیگردد.

*  تغییر وچرخش در مسئولین پست های دولتی میتواند در کاهش فساد مؤثر باشد کسانیکه طور دراز مدت بر یک چوکی تکیه زده اند در صورتی نا أهل بودن زوایا منفذ ها وسوراخ هارا بخاطر فساد کاری خوبتر میدانند بهتر است زود تر تبدیل شوند وشخص جدید مسئولیت را بعهده بگیرد.

* هر چند خصوصی سازی وایجاد فضای رقابت سالم نیز یکی از روش ها هست اما دولت افغانستان نسبت عدم تسلط بر نفس، قدرت کنترول وادارۀ این شرکت هارا ندارد همان است که روز بروز تفاوت طبقاتی در کشور روبه رشد است وشرکت دار ها گوشت وپست مردم فقیر را کنده اند واگر دولت حاکمیت واداره کامل داشته باشد خصوصی سازی تدریجی امور نیزبرای کاهش فساد مفید است.حرف های دیگری نیز من حیث شعار ویک مفهوم کلی مطرح است که مهمترین آن نظام شایسته سالار وغیره است که ذکر شان تکرار شعار های غیر عملی خواهد بود. من کار سارنوالان و قضات محترم که خاینین محاکمه می کنند به دیده قدر می نگرم اما چند سوال برادرانه نیز دارم نمی دانم کسی جواب خواهد گفت یا خیر آقای صدیق چکری از طرف لوی سارنوالی ممنوع الخروج اعلان شده بود چطور توسط کی از کدام میدان هوای به لندن رسید کی ها وی را اجازه خروج دادند این آدم ها نیز مجرم گفته نمی شوند که می شوند پس   چرا معرفی و  مجازات نمی شوند آیا زیر کاسه نیم کاسه نیست شاید باشد  آدم های نا توان را هر کس می تواند بدون چون و چرا  محاکمه کند اما جناب قاضی صاحب چه خوب است که این بید عملی گردد.

 شیشه شکستن نباشد افتخار سنگ سخت      

سنگ اگر مرد است بجای شیشه سنگدان بشکند


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا