اخبار و گزارشات

زوال یک ایتلاف دیگر

karzai_mohaqeq

 

حاجی محمد محقق، رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، در مصاحبه ای با تلویزیون “نور” گفت: “کرزی ما را تحقیر کرده و در نزد مردم ما را سر افگنده ساخت”. این اظهارات آقای محقق در حالی صورت می گیرد که هنوز  وقت زیادی از ایتلاف وی با حامد کرزی سپری نشده است. به نظر می رسد که عدم پایبندی رییس جمهور کرزی به تعهدها و مطالبات موتلفین سیاسی وی، سبب شده است تا نزدیک ترین متحد سیاسی وی چنین اظهاراتی را بیان نماید.

محمد محقق در انتخابات ریاست جمهوری با وساطت سفارت ترکیه و تضمین هایی که در رابطه به مطالباتش به وی داده شده بود، عملا از حامد کرزی حمایت کرد.

گفته می شود در متن توافق نامه ای که میان محمد محقق و داوود زی، رییس دفتر کرزی امضا شده بود، تعدادی وزارت خانه، سفارت، ولایت، ولسوالی و ارتقای برخی ولسوالی ها به ولایت و حل معضل کوچی ها ذکر شده بود. حامد کرزی در جریان انتخابات به صدها تن از چهره های سیاسی و قومی  شبیه این تعهد نامه ها و وعده ها را به موتلفین خود داده بود.

آقای کرزی در دیداری که با بزرگان ولسوالی جاغوری داشت، کتبا تعهد سپرد که این ولسوالی به ولایت ارتقا پیدا می کند، اما زمانی که از این ولسوالی کمترین رای را به دست آورد نه تنها که در این راستا کاری انجام نداد، بلکه توسط والی ولایت غزنی پروژه سرک سازی و ده ها پروژه دیگر را متوقف ساخت.
این اعتراف آقای محمد محقق برای نخستین بار پس از ایتلاف، با کرزی نشان از گسست این پیمان می باشد. به نظر می رسد که پس از چند بار تعهد شکنی، اکنون کاسه صبر آقای محقق نیز به صبر آمده و احتمالا وی به زودی در سیاست خود تجدید نظر خواهد کرد. آقای محمد محقق در جریان کمپاین انتخابات ریاست جمهوری قریه به قریه ولایت های هزاره نشین را پیمود و با فرود اضطراری طیاره حاملش در بهسود، خطر هایی را متقبل شد. وی در هر ده و قریه خبر از یک فصل نوین می داد که در آن برای هزاره ها سهم زیادی در ساختار حکومت در نظر گرفته شده است.

اکنون به نظر می رسد که ماه عسل موتلفین سیاسی حامد کرزی به پایان رسیده و این پیوند به زودی به جدال سیاسی بدل خواهد شد که خاطره های تلخی خواهد داشت. این اولین بار نیست که آقای محمد محقق از جانب آقای کرزی مورد بی مهری قرار می گیرد. درست چهار سال قبل آقای محمد محقق بر اساس وساطت آقای کرزی، ریسک بزرگ سیاسی را قبول کرد و با دشمن دیرینه خود، عبدالرب رسول سیاف ایتلاف کرد. هدف کرزی از این ایتلاف  این بود که کرسی ریاست پارلمان را آقای سیاف تصاحب نماید. محمد محقق با درک تمام پیامدهای این ایتلاف، با وعده معاونت هیات اداری پارلمان حاضر به این ایتلاف شد. زمانی که آقای سیاف در جریان رای گیری پارلمان موفق به تصاحب کرسی ریاست نگردید، متحد سیاسی خود آقای محقق را در میدان تنها گذاشت. در آن زمان آقای محقق با خشم شدید هواداران خود همراه شد، زیرا از یک سو مردم بابت ایتلاف او با سیاف عصبانی بودند و از سوی دیگر این ایتلاف هیچ دست آوردی را در پارلمان برای محقق به همراه نداشت. بدون تردید آقای کرزی در این ایتلاف نیز محمد محقق را عملا تحقیر کرد و در برابر مردمش با سوال های زیادی مواجه ساخت.

یکی از موارد دیگر، پیشنهاد نامزد وزیران از سوی محمد محقق بود که از سوی حامد کرزی به پارلمان معرفی شدند. با آن که آقای کرزی در درون پارلمان تعدادی “وکیل الدوله” دارد که همیشه گوش به فرمان ارگ ریاست جمهوری اند، و امتیازهایی را از سوی حکومت نصیب می شوند، اما در جریان رای اعتماد، آقای کرزی هیچ تلاشی برای کسب رای اعتماد وزیران پیشنهادی معرفی شده از سوی موتلفین سیاسی خود، به خرج نداد.

با این وجود هنوز هم وزیران هزاره و ازبک به صورت غیررسمی و به عنوان سرپرست در پست های وزارت کار می کنند. این مساله نیز برای موتلفین سیاسی آقای  کرزی بسیار گران تمام شد. در واقع مردم، رهبران شان را سرزنش می کردند که بهای ایتلاف با کرزی چیست و چه دستاوردی را به همراه داشته است؟

متاسفانه هنوز هم این نگرانی وجود دارد که وزیران پیشنهادی موتلفین سیاسی کرزی نتوانند از فلتر مصنوعی پارلمان که بی شک حکومت در آن دخیل است، عبور نمایند.

یکی از موارد دیگر که عهد شکنی آقای کرزی با موتلفین سیاسی اش را آشکار ساخت، بودجه سال جاری بود. در این بودجه سهم پنج ولایت کشور به اندازه ۲۹ ولایت دیگر می باشد. این در حالی است که آقای محقق و دیگر موتلفین سیاسی کرزی از توسعه متوازن در بودجه سخن می گفتند. بدون شک اگر هوشیاری برخی از نمایندگان آگاه و صبور در پارلمان نمی بود، در این بودجه نیز هرگز تغییراتی رونما نمی گردید.

با وجود این همه، یکی از مسایلی که بیش از همه در جریان کمپاین انتخاباتی مورد توجه قرار گرفت، حل معضل کوچی ها بود. آقای محقق و دیگر موتلفین سیاسی کرزی بار ها در برابر اجتماعی از مردم، از حل این مساله خبر دادند اما حوادث تلخ هفته جاری نشان داد که آقای کرزی اصلا وقعی برای این نوع ایتلاف نمی گذارد.

مشکل میان کوچی ها و هزاره ها برای کرزی چنان بی اهمیت است که به گفته خودش، در سه سال گذشته وقتی برای حل آن پیدا نکرده است. این در حالی است که جناب رییس جمهور  برای حل مشکل برادرش، به امریکا سفر می کند. بخش عمده کنفرانس ها و ملاقات های وی نیز در همین رابطه می باشد. بنابراین می توان گفت که اصولا مطالبات موتلفین سیاسی کرزی اصلا برای وی مهم و قابل درک نمی باشد. با این وصف کار کردن با چنین فردی در چوکات یک تیم سیاسی، چگونه ممکن می باشد؟

اکنون در آستانه برگزاری جرگه صلح احتمالا آقای کرزی به خاطر ایجاد آرامش سیاسی به خواسته های نمایندگان معترض تن دهد، اما پس از برگزاری جرگه معلوم نیست که تا چه میزانی به تعهدات خود باقی خواهدماند؟

به هر حال اکنون با گذشت این همه تجربه از همکاری با کرزی، سوال این است که آیا بازهم محقق به همکاری با وی ادامه خواهد داد. تحقیر های دیگری را خواهد پذیرفت؟ و آن که با انتخاب مسیر دیگر، عزت و نیک نامی را در کار نامه خود ثبت خواهد کرد.

 

برگرفته از هشت صبح 



نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا