پنتاگون به کرزی «نه» گفت
نکتهی مهم در گزارش پنتاگون، عدم حمایت مردم از کرزی به عنوان رییس جمهوری- که به ادعای ارگ نشینان در یک انتخابات سراسری و عادلانه، سکه پیروزی را به نام خود حک کرده است- میباشد. حالا پس از گذشت نزدیک به ده ماه از انتخابات ریاست جمهوری ماه اسد سال گذشته، کشورهای حامی کرزی هم به نحوی سخن از عدم مشروعیت انتخابات می زنند و تلاش دارند نشان دهند که حکومت افغانستان نتوانسته به تعهدات بینالمللی خود عمل کند.
در آستانهی سفر رسمی حامد کرزی به ایالات متحد امریکا، وزارت دفاع این کشور در یک گزارش تازه به بررسی اوضاع افغانستان پرداخته است. بر اساس این گزارش ۱۵۰ صفحه یی یک چهارم مردم مناطق مهم کشور از کرزی حمایت می کنند. این گزارش همچنین عملکرد دولت افغانستان را در مبارزه با فساد مالی و اداری ناکام ارزیابی کرده است. گزارش یاد شده زمانی منتشر می شود که رسانه های غربی از تیرگی مناسبات کرزی و کاخ سفید خبر میدهند. گزارش پنتاگون یک بار دیگر از این واقعیت پرده برمیدارد که وضعیت در کشورمان به شکل دراماتیکی به سمت بحران پیش می رود؛ بحرانی که عمدتاً به دلیل مدیریت غلط دولتمردان کشور به وجود آمده و بعید به نظر میرسد که دولت بتواند مانع گسترش این بحران شود.
نکتهی مهم در گزارش پنتاگون، عدم حمایت مردم از کرزی به عنوان رییس جمهوری- که به ادعای ارگ نشینان در یک انتخابات سراسری و عادلانه، سکه پیروزی را به نام خود حک کرده است- میباشد. حالا پس از گذشت نزدیک به ده ماه از انتخابات ریاست جمهوری ماه اسد سال گذشته، کشورهای حامی کرزی هم به نحوی سخن از عدم مشروعیت انتخابات می زنند و تلاش دارند نشان دهند که حکومت افغانستان نتوانسته به تعهدات بینالمللی خود عمل کند. کرزی خود زمانی در یک گفتگوی اختصاصی با بخش جهانی سرویس بی. بی. سی اعتراف کرد که او رییس جمهوری ضعیف است.
البته کرزی پس از ادای این جمله سعی کرد با دلایل بنی اسراییلی، ضعف خود را در حکومتداری توجیه کند و آن را به دوش جامعه جهانی بیندازد، ولی واقعیت موضوع این است که کرزی پس از نه سال تکیه زدن برسکوی قدرت در افغانستان، ثابت کرده که زمامداری ضعیف و کم تجربه است و علت ادامهی قدرت او نه در پختگی سیاسی، بلکه در حمایت بی رویهی غرب از اوست. اگر این عامل (که دلایل خاص خود را هم دارد) وجود نمی داشت؛ بدون تردید وضع و حال کشور این همه قابل نگرانی و تشویش نبود. مدیریت ناکارای کرزی در طی سالهای گذشته سبب شده که اوضاع در افغانستان به گونهی خطرناکی پیچیده شود و به جای این که هر روز میزان تحولات مثبت، قوس صعودی را بپیماید، تغییرات منفی باعث شده که فاصلهی مردم از نظام افزایش پیدا کند. عدم حمایت مردم از کرزی به هیچ وجه به معنای پذیرش و تأیید مخالفان دولت و به ویژه طالبان نیست.
مردم تجربهی هر دو نوع حاکمیت در افغانستان را دارند و چه بسا که رد نظام طالبانی سبب شده که مردم کرزی را با همه ضعفهایش، تحمل کنند. ولی این موضوع را هم نباید از نظر دور داشت که دیگر در افغانستان کرزی آن چهره ی بی رقیب و ممتاز سال های اول پس از سقوط رژیم طالیان نیست؛ بلکه در برابر او حالا چهره های دیگری از اصلاح طلبی، قامت افراشته که حرف و سخن تازه برای گفتن دارند و با عقلانیت سیاسی تلاش میورزند که جامعه را به شکل علمی و تخصصی مدیریت کنند. امروز مشکل اساسی کشور را باید در عدم مدیریت و نبود نظام پاسخگو جستجو کرد و نه بدیلهای افراطی و بینادگرایانه، که عمدتاً کرزی و تیم او با تفکر قبیله یی به دنبال حل بحران افغانستان با زد و بند های سیاسی و معامله گری های غیراخلاقی هستند. عدم حمایت مردم از کرزی که در گزارش پنتاگون برآن تأکید شده، می تواند به معنای شناخت از نیروها و جناح هایی تلقی شود که هنوز در میدان سیاسی کشور تجربه نشدهاند؛ ولی به عنوان جایگزین تیم کنونی می توانند مطرح باشند. این سخن هرگز به معنای حمایت از برنامههای انقلابی و ویرانگر نیست که به گفتهی «کارل پوپر» با وعدهی اعمار بهشت بر زمین عملاً دوزخ میآفرینند؛ بلکه به این معنا است که باید برای بیرون رفت از بن بست کنونی، دست به اصلاحات در نظام زد و نگذاشت آنچه که در نه سال پیش با اراده و خواست مردم افغانستان شکل گرفت؛ در آتش ندانم کاریها و افزون طلبیهای عده یی محدود و تمامیت خواه سوخته و خاکستر شود.
گزارش پنتاگون، هشداری است نسبت به وضعیت بحرانی و خطرناک کشور که میتواند با عقبگرد و رفتن به گذشته، مسیر آینده را مخدوش کند و شرایط را به سود بی ثباتی و گسترش ناامنیهای بیشتر، تغییر دهد. از سوی دیگر این گزارش نشان می دهد که خلاف آنچه ادعا شده، هنوز کاخ سفید در برابر کرزی از موضع انتقادی خود برنگشته و مناسبات میان کرزی و کاخ سفید همچنان بحرانی و متزلزل است. در آخر، این نکته را یادآوری میکنم که با انتشار چنین گزارشها، مشکلات افغانستان حل نمیشود؛ مشکلات و چالشهای موجود در کشور به تصمیم و اراده ملی و بینالمللی نیاز دارد که در نهایت همکاری و تفاهم، با شناخت وضعیت بحرانی، برای حل آن چاره اندیشی کنند.