خبر و دیدگاه

بوى طالبانى شدن دولت به مشام مى رسد

taliban_5

در روزهای واپسین، آقای رئیس جمهور را مفکوره دیکتاتوری، استبدادی، زورگویی و خودکامه گی ذوق زده نموده است و قد بر افراشته است و دوست و دشمن را ندیده و بدون دانستن انجام و عاقبت این گونه گفتارهای میان تهی به هر سو هجوم می آورد واحساس می کند که منم و دیگران هلو!! بسا اوقات فکر می کنم که این سخنان و واکنش ها از تراوش مشوره های مشاورین جناب عالی می باشد، اما هنگامی که با یک حال و هوای دیگری این همه را بیان می کند احساس می شود که نه! سخنان گفته شدۀ وی ذات شخص رئیس جمهور را به تصویر می کشاند و متأسفانه ندانسته این سخنان را به زبان می آورد و گرنه از یک رئیس جمهور و یا شخص اول حکومت بعید است که چنین سیاست هایی را پیش گیرد.

از هنگامی که در کنفرانس کمیسیون مستقل انتخابات به وجد آمده و هر چه به دهانش مى آمد دریغ نمی کرد همه را برآشفته نمود، اما پس آنهمه جبهه گیری ها سفری به سرزمین آبایی خود(قندهار) نمود که باز هم همه گان را مشوش نموده و همه را به افکار گوناگون مواجه ساخت. پس از هشدار ها و اقرار نامشروع بودن سمتش و پشتیبانی از دو فرد نابکار کمیسیون (لودین، نجفی) و متهم نمودن غرب و خصوصاً نماینده گی دفتر سازمان ملل متحد در کابل و . . . حال موضع گیری های شخص رئیس جمهور کرزی به اوج خود رسیده و تاجایی امتداد نموده است که به شهر قندهار رفته و برای بار دیگر غرب را مورد تهاجم قرار داد و پشتیبانی خود را به شکل غیر مستقیم از گروه طالبان اعلان نمود و چنان حرف می زند که گویا من خودرا از دست استعمارو بیگانه گان خلاص نموده ام و شما هم بیایید استقلال خودرا بگیرید که اگر من آنجا حضور می داشتم حتماً این سوال را

که جناب رئیس جمهور به گفته خودش متقلب و نامشروع می پرسیدم که این وسیله نقلیه و کاروانی که هر عراده آن نزدیک به ده میلیون افغانی قیمت دارد و ترا همراهی می کنند مـال کی است؟ و معاش ماهوارت را کدام کشوری ضمانت کرده است؟ و سرت را در گریبانت نموده و ببین که از کجا آب می خوری؟

آقای رئیس جمهور با این تند روی هایش بالاخره کار دست خود مى دهد و کشور را به بحران جبران ناپذیر سردچار خواهد ساخت، طوری که معلوم می شود آقای کرزی یکه تازی را پیشه ساخته و به جهانیان هشدار مى دهد و حس می کند که دارد به روش سیاست های شهید صدام حسین نزدیک شده و پا جای پایش می گذارد البته بیخبر از دانش و فهم ایشان که وی کشورش را تا سرحد ساخت مواد هستوی اتمی پیش راند.

از گفتار آقای کرزی چنین بر می آید که حکومتش رو به سقوط و زوال بوده و دارد آخرین نفس های عمرش را می کشد و وعده های مبنی بر اصلاح امور، محو فساد اداری در ارگان های دولتی و محو مواد مخدر به بن بست برخورد نموده است و اوضاع کشور دارد به وخامت می گراید و هیچ تغییری در روند کاری حکومت نظر به هشت سال گذشته نیامده است و حال آنکه وی نه در برابر مردم، بل برای جامعه جهانی خصوصاً امریکا جوابگو است و جوابی هم که ندارد پس قاعده و ره را درین می بیند که دست به دامان برادران خود زده و اتهامی را که بالای خودش وجود دارد را به دوش غرب بیاندازد و خود را به چشم مردم خوش زده و طوری بنمایاند که دستان من بسته است و غرب نمی گذارد که من کار کنم.

پس خطاب به مردم که بیایید خود را ازین اشغال برهانیم، و جالبتر این که گروه طالبان نیز خودرا افغان دانسته و از گفته های آقای کرزی حمایت کرده اند و در صورت خروج نیروهای خارجی تن به مصالحه و مذاکره دادند که جای پرسش است که چطور همزمان با گفتار طالبان، آقای کرزی نیز به صف مخالفان پیوسته است، و دارد بوی طالبانی شدن دولت به مشام می رسد، همانطوری که در کنفرانس لندن پیشنهاد مذاکره و مصالحه با طالبان را بدون مشوره با مردم و یا نماینده گان مردم نموده بود حال هم بدون خواست مردم می خواهد که طالبان و حزب اسلامی را به درون بکشاند و تا دلشان می خواهد به اعمال ضد انسانی خود دوام دهند، اما این ها باید بفهمند که مردم حق چنین کاری را برای شان نمى دهد و در برابر ایشان می ایستند و نخواهند گذاشت که کشور را ازین بیش تاریکی فراگیرد.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا