خبر و دیدگاه

استبداد با شعار دموکراسی

karzai_monopoly

دیموکراسی که اکنون غرب خود را حامی حتی ادعای تولد آنرا در جوامع خود می کنند. در حالیکه این پدیده را قرآن ودین مبین اسلام چهارده صدسال پیش از اینکه کسی حقوق بشر ودیموکراسی را بدانند، به صورت واضح بیان نموده بود،که تا اکنون دراکثرکشورهای جهان با مولود این پدیده، درکشورهای غربی کاملا مخالف اند ومنبع ومنشا این پدیده را قرآن می دانند، که درحقیقت هم، هیمن طوراست.

اما غرب وحامیان شان درشرق، با ایجاد تحریف ها وتغیرات در این اصل خود را مولد این پدیده می دانند وخود را وظیفه دار تطبیق دیموکراسی، که ساخته وبافته خود شان میخوانند، گرچه درمغایرت مطلق، با اصول واساسات دیگر ادیان وفرهنگ ها است ؛ اما با آن هم قسمتی از این دیموکراسی برای عده یی از کشورها  قابل پذیرش بوده، اما به تطبیق آن  توسط غرب نه، دیموکراسی که فعلا در سراسر جهان به عنوان یک پدیده جدید، در تشکیل وساختار دولت ها به عنوان یک اصل، از آن نام برده می شود علی الرغم اینکه شعار همه ی نظامهای حامی این پدیده، در تیوری باقی مانده ودرعمل ازآن استفاده درست واعظمی جهت بهبود روابط  زنده گی اجتماعی بشر، برده نشده است؛  بلکه این پدیده به عنوان وسیله، بیشتردراختیار کشورهای ابرقدرت قرار داشته واز آن به عنوان یک ابزار سیاسی درمبارزات سیاسی واقتصادی برعلیه کشورهای جهان سوم استفاده نموده اند.

دیموکراسی که به عنوان یگانه شعار پیشبرد سیستم خوب دولت داری،  درعصر کنونی از آن نام برده می شود، همواره استبداد به شکل جدیدی ومدرن  درکنار آن  وجود داشته، از جمله ایجاد تغیرات درافکارعامه ومتمایل سازی افکار در مسیر های فرهنک غرب وایجاد فاصله ملت ها به خصوص کشورهای جهان سوم از فرهنگ اصیل شان. همچنان بسیاری از مواردی که اکنون غرب در تلاش تحمیل آن بالای سایر کشورها است وآن هم تحت چتر دیموکراسی وبا استفاده از نام دیموکراسی غربی، که قسما در مخالفت با اساسات دینی کشورهای اسلامی قرار دارد.

در حقیقت با استفاده از این نام کشورهای ابر قدرت وبا دولت های دست نشانده شان، که اکثراً کشورهای جهان سوم است، با شعار این اصل اهداف خود را، که زیادتر اهداف اقتصادی است، بر آورده می سازند واز قدرت، نیروی فزیکی، فکری  واراده یی ملت ها بیشترین سود را در عرصه های اقتصادی می برند.

اما سهم  سود خواهی کشورهای که دیموکراسی(متمایل به خودشان ) را بر جهان سوم تحمیل می کنند، نقش شان در سود طلبی های که در پیوند با دیموکراسی است، متفاوت بوده وهرکدام نقش خویش را به گونه ی مشخص شاخته وبرآورده می سازند.

شیوه تحمیل دیموکراسی تقلبی، که اکنون در قرن بیست یکم  وجود دارد، اکثرا با استفاده از نام تروریزم والقاعده وعدم دیموکراسی در آن جوامع، تعین می شود. کشورهای پرقدرت بر ضد تروریزم القاعده تا زمانی اقدام نمی کنند، که همان کشور، از پ ادر نیاید، وزمانی که توانمندی این کشورها درمقابل تروریزم والقاعده به حد صفر رسید، کشورهای ابر قدرت با شعارهای همچون  دیموکراسی، مبارزه با بی امنی، کمک، بازسازی ….تحت نام ها الم برداران صلح ودیموکراسی، به این کشورها حمله ورمیشوند، بدون این، که در بهبود اوضاع  آن کشور نظر نیکی داشته باشند.

در این اواخردیده می شود، کشورهای ابر قدرت هر مشکلی، که در سیاست های شان ایجاد می شود ویا در مخالفت با کشوری قرار می گیرند، آن کشورها  را به حمایت از تروریزم، القاعده، نقض حقوق بشر، دست یابی به سلاح اتومی…… متهم می سازند واین اندیشه را در سراسر جهان  با استفاده ازمطبوعات جهت وایجاد بهانه یی برای رسیدن، به اهداف خود تقویه می کنند، تا بتوانند، در آن کشور به بهانه یی راه  یابند وبه آن کشور تجاوز کنند.

در حقیقت این استبدادی است، که در کنار دیموکراسی وجود داشته ودر پیوند با دیموکراسی بالای  کشورهای جهان سوم با استفاده ازقدرت نظامی تحمیل می شود، که جزاهداف اقتصادی ومستعمره ساختن کشورهای ضعیف چیزی دیگری را در پی ندارد.

در حقیقت کسی، که خود را حامی وحتی  سازنده دیموکراسی می دانند، خود ناقض همین پدیده می شود، زمنیه سو استفاده را جهت تطبیق اهداف خود در کشورهای جهان سوم مساعد می سازد.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا