خبر و دیدگاه

کابل؛ گورستان‌ جهان

 kabulblast_26feb10_3

هر روز رویداد های خونین و آتشین از میان مردم این کشور قربانی می گیرد، اما کله‌ی سردمداران و متولیان امور هنوز در خواب است و نمی دانند راه و چاره‌ی پایان این همه فاجعه‌ی بزرگ چیست؟ تدبیر ها و فرصت های مردمی که می توانست دشوارهای بزرگ را حل کند، بنا بر بی تفاوتی همین سردمداران نا کارا از بین رفت. امروز افغانستان با دشمنی روبه ‌روست که هیچ ارزش و اندیشه‌یی نمی تواند او را مهار کند.

دشمنانی که حتا در روز میلاد نور و معرفت رهبر راستین بشریت حضرت محمد (ص) خون بیگناهان را می ریزند و از چهره‌ی تابناک اسلام برداشت های سیاه را به خورد مردم جهان می دهند.

کابل به دلیل قبرستان و مسلخ‌گاه همه جهانیان است که اینجا بی تفاوت ترین آدم ها در قدرت تکیه زده و مستی می کنند. آدم های که در سکوی قدرت آرام هستند و هیچ خطر مواجه شان نیست، اما مردم در زیر آوار های آتش- افزون به گرسنگی و بیچارگی های دیرینه‌- جان می دهند و خاک و خون می شوند. نمی دانم چرا ازین سرزمین تدبیر و راه گم شده و آنانی که از عهده ده نفر سرباز به در نمی آیند در راس نهاد های مهم قرار دارند و هر روز شعار سر می دهند. این بار اول نیست که ما را بلای بی تفاوتی های سردمداران این کشور اسیر و ضربه های سنگین وارد می کند، بل این این تجربه‌ی خونین ده ها بار است که اتفاق می افتد ولی در رده های بالای نظام آب از آب تکان نمی خورد و در این حال هر روز شعار ها فربه تر می شوند؛ شعار های که یک روز از دهن ها بیرون می گردند و فردای آن روز به دست فراموشی سپرده می شوند.

در جوامع دیگر خون یک انسان ارزشمندترین پدیده می باشد و دولت در برابر آن سخت پاسخ‌گوست. اما اینجا یک جغرافیا مردم هر روز در خطر و رنج بسر می برند ولی کسی پاسخی نداده و خود را مسوول نمی شمارد. راستی نباید این نظام پاسخ ده باشد؛ زیرا ماهیت این نظام با دیکتاتوری و یکه سلاری فرق نمی کند. اینجا آنانی همه کاره هستند که همه چیز ما را به دست باد ها داده اند. نمی دانیم برنامه ها و دیدگاه های که در روز رای اعتماد گیری به صدای بلند سر داده شد به کجا رفته و در کدامین گورستان دفن شده اند که پس از گرفتن رای اعتماد به نیستی سپرده شده و در نتیجه چندین رخداد بزرگ و خونین از مردم ما قربانی گرفت. در هشت سال خردورزی ها و تعمق به روی ابعاد بحران می توانست چاره‌یی داشته باشد و پایان یابد اما دیدگاه و نظریه‌ی سطحی مسوولین سیاسی کشور از دایره‌ی خودبینی ها و بی تفاوتی ها بیرون نرفت و متوجه هشدارهای سنگین نشد و سرزمین ما را به میدان هماوردی دیگران مبدل ساخت. این همه ناشی از عملکرد دولت مردانی است که تا هنوز بیدار نشده اند.

بحران موجود و گسترش آن در مناطق گوناگون کشور دلایل سیاسی و منطقه‌یی دارد. سیاسیون این کشور باید ازین پس آگاه باشند که جهان قصد دارد تا از ما گورستان رقابت های خود سازد و دشمنی های خود را درینجا انجام دهد. و ما به کارزار و آزمایشگاه های نظامی و سیاسی آن‌ها مبدل شده ایم. اکنون بحران این سرزمین ریشه در تنش های قدرت های منطقه‌یی دارد و آن‌ها هستند که با به کارگیری ابزارهای سیاسی و گروهی خویش در خانه‌ی خودمان مردم این سرزمین را تباه می کنند. خرد و عقلانیت سیاسی برای ما حکم می کند که نباید به آزمونگاه بزرگ تنش ها و زدوبند های قدرت های منطقه مبدل شویم. عدم دقت، صداقت و بی توجهی به ریشه های کلان بحران در کشور، به ویژه بی اعتنایی به تنش ها و بازی های قدرت های منطقه‌یی، زمینه را به گونه‌یی ساخته است که ما در بحران بزرگ سیاسی-نظامی دست و پا بزنیم؛ بحران و فاجعه‌یی‌که تا هنوز هیچ برنامه‌یی راستین از نشانی نهاد های امنیتی را شاهد نبوده تا تراژدی بی نظیر جهان پایان داده شود.

کابل این بار اولش نیست که به تباهی داده می شود، بل فاجعه های این جغرافیای غمبار بنا بر بی اعتنایی مسوولین ذی‌ربط از چند سال ادامه دارد. تازه ترین حمله بر کابل در حالی صورت گرفت که تازه مقام های امنیتی ما از پاکستان بازگشت کرده و گمان می کردند که همه چیز رو به خوبی است ولی ازین بی خبر بودند که شاید تنش های هند و پاکستان هنوز از ما باج و توان های سنگین بگیرد. مسوولین بی کفایت ما تسلیم دهی چند اسیر طالب را با شعار های فریبنده‌ گمان کردند که آخر خط سرخ خون و آتش خواهد بود. خوشبینی متولیان به گونه‌یی بود که فکر کردند راهبردی موفق و کارا در امر پایان دادن به بحران، آخرین شعار های حکومت پاکستان است. ذوق زدگی و بی تدبیری ها در هشت سال سرنوشت ما را سیاه کرده و همه روزه از میان این مردم قربانی خواهد گرفت. نبود برنامه و عدم کفایت مقام های امنیتی به گونه‌ی متفاوت از گذشته تا حال برای دشمنان آرامش افغانستان مجال داده تا بیشتر هراس و وحشت خلق کنند.

به هر حال مردم باید خود در پی ایجاد زمینه های تامین امنیت کشور باشند؛ زیرا از متولیان امور تا اکنون چیزی ساخته نیست و تنها آن ها می توانند در برابر تهدید ها و خطر های بزرگ تصمیم بگیرند و به آنانی توجه کنند که از تدبیر و خرد ورزی برخوردار هستند و می توانند آگاهانه در باره‌ی روزگار سیاسی ما تصمیم بگیرند. تردید ها و نگرانی ها امروز به یک امر راستین مبدل شده که دیگران نمی خواهند افغانستان خانه‌ی آرام باشد و ما زندگی آبرومند داشته باشیم. مشکل حکومت این است که نمی خواهد بپذیرد که بحران راه حلی منطقه‌یی و توافق همسایه های کشور را می خواهد. بر دولت و متولیان امور است که در امر ایجاد برنامه و راهبردی که بتواند همگرایی منطقه‌یی را روی خط موازی و برابر ایجاد کند تا تنش ها و رقابت های دیگران در خاک ما به تجربه گرفته نشود، در غیر آن ادامه‌ی بی تفاوتی ها و ذوق زدگی های مسوولین از کابل مسلخ گاه خونین جهان خواهد ساخت.

دیده می شود راه ها و زمینه های که تا کنون تجربه شده به ناکامی انجامیده است و حالا نیاز به داشتن تدبیر دقیق و اطلاعات جدی است که مانع تخریب حملات دشمنان این خاک شود. حمله به کابل در هنگامی صورت گرفت که تازه گفت وگو ها میان هند و پاکستان و حکومت افغانستان و پاکستان آغاز شده بود، اما حمله تازه در پایتخت کشور که از شهروندان هندوستانی بیشترین قربانی گرفت، دوباره روند های به میان آمده را بی اعتماد خواهد ساخت. بازهم برای ما تدبیر و سنجش درست سیاسی نیاز است؛ زیرا هر گونه بی اعتمادی میان دیگران دوباره از ما باج و قربانی طلب می کند. برنامه‌ی درست سیاسی و تدبیر معاصر سیاسی باید از نشانی متولیان امور ایجاد گردد و راه های دشوار را فرا راه مردم ما هموار سازد. ما اگر این گونه راه‌کار های معاصر و جدید را به کار نبندیم به گونه‌ی قطعی از خاک و سرزمین مان تخته‌ی رقابت ها و زدوبند های دیگران می سازیم. تکرار تراژدی ها و تبهکاری‌های سنگین ناشی از آنانی است که در راس قدرت و دستگاه حکومتی قرار دارند و هر روز بی تفاوت از درد ها و رنج های ما عبور می کنند.

حکومت افغانستان نیاز به تجدید نظر و بازنگری در رده‌های بالای دستگاه نظام و به ویژه نهاد های امنیتی دارد تا بی اعتمادی ها و احتمال شگاف های درونی ساختار به نفع اطلاعات بیرونی و مخالفین از بین برده شود؛ زیرا هر حمله نشان می دهد که تدبیر و راه‌کار های مهندسی شده در تبانی با حلقه های مشخ داخلی در کار است.

 

برگرفته از روزنامه ی ماندگار

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا