خبر و دیدگاه

تکرار حملات مشابه در کابل؛ ضعف و ناتوانی یا سهل انگاری؟

kabulblast_26feb10_2

حادثه روز گذشته در کابل که منجر به هلاکت ۱۶ تن و زخمی شدن بیش از ۳۵ تن دیگر شد، یک بار دیگر نشان داد که متاسفانه هنوز دستگاه های امنیتی و استخباراتی کشور از توانایی و تجربه کافی برای جلوگیری از وقوع چنین حملاتی در کابل برخودار نشده اند.

این در حالی است که کابل در طول دو سال گذشته شاهد بیشتر از پنج حمله زنجیره ای مشابه به این بوده است. مثلا ماه گذشته  ورود چندین مهاجم مسلح انتحاری به فروشگاه بزرگ قاری سمیع ربانی زاده در کنار قصر ریاست جمهوری باعث هلاکت ۱۲ تن و زخمی شدن ۷۰ تن دیگر شد و در پی آن فروشگاه بزرگ قاری سمیع ربانی زاده در آتش سوخت.

نکته جالب این است که هر بار وقتی یک حمله تروریستی در کابل رخ می دهد، ترتیبات امنیتی افزایش می یابد و پوسته های بازرسی نیز بیشتر می گردد، اما وقتی یک هفته یا دو هفته از حادثه می گذرد، تمامی ترتیبات امنیتی یا کاهش می یابند و یا بازرسی ها و تلاشی ها به ندرت صورت می گیرند، گو اینکه خطر برطرف شده است و قرار نیست که دیگر حادثه ای رخ دهد.  این در حالی است که افغانستان درگیر یک جنگ فرسایشی است که غفلت و سهل انگاری دستگاه های امنیتی هر آن می تواند فرصت و زمینه اجرای حملات تروریستی را برای دشمنانش که در کمین نشسته اند،  فراهم کند. البته این به هیچ وجه به معنای آن نیست که فضای شهرها به ویژه شهر کابل بیشتر نظامی شود تا از آن طریق جلو حملات تروریستی گرفته شود، بلکه به معنای آن است که باید تلاش دستگاه های امنیتی و استخباراتی کشور در جهت فراهم آوری اطلاعات دقیق بیشتر گردد و از حوادث قبل از وقوع آنها جلوگیری شود.

نکته دیگر این است که  افزایش ترتیبات امنیتی در شهر کابل به هیچ وجه امکان وقوع حملات تروریستی را نمی تواند کاهش دهد. چرا که تجربه نشان داده است که تروریستان عمدتا با استفاده از تاکتیک های پیچیده  و حتا احتمالا حمایت برخی از حلقات قدرتمند در داخل دستگاه های امنیتی و حتا استخباراتی و نیز با استفاده از شبکه های داخلی خودشان در شهرها، کاری می کنند که اقدام های شان تا هنگام اجرای حمله مخفی بماند. بنابراین اساسی ترین مساله نخست کشف حلقه های حمایتی تروریستان در شهرهاست و دوم اینکه باید به دنبال آن عده از شبکه های رفت که احتمالا از داخل نهادهای امنیتی و استخباراتی به حمایت تروریستان و فراهم آوری زمینه اجرای حملات به آنان اقدام می کنند.

متاسفانه تجربه سال های گذشته نشان داده است که مقام های امنیتی ما همیشه بعد از وقوع حوادث به یک کنفرانس مطبوعاتی اکتفا کرده و ادعاهای عجیب و غریبی را تحویل مردم داده اند، ولی هر بار شاهد بوده ایم که متاسفانه حوادث تروریستی باز هم با همان شدت و حتا با همان شیوه های قبلی باردیگر رخ داده اند، البته در این میان کار رییس جمهوری کشور صدور یک اعلامیه و تقبیح این حملات بوده است و پارلمان نیز گاهی به فراخواندن مقام های امنیتی و یا هم یک تذکر رسمی اکتفا کرده است و بس. شاید فردا و پس فردا نیز مقام های امنیتی ما بار دیگر یک کنفرانس خبری بگیرند و ادعا کنند که مثلا ما باخبر بودیم که چنین حادثه ای رخ می داد، یا این که این حادثه را فلانی ها و بهمانی ها سازمان داده بودند و چند حرف و سخن دیگری از این دست.

اما آنچه مهم است این که مردم دیگر از این گونه  صحنه سازی های مقام های امنیتی خسته شده اند و آن را باور نخواهند کرد، زیرا مردم از دستگاه های امنیتی و استخباراتی کشور تنها “حرف مفت” توقع ندارند، بلکه آنها می خواهند تا با کار و تلاش پیگیر و خسته ناپذیر جلو این گونه حملات گرفته شود و به اصطلاح عامیانه ” از یک سوراخ دو بار” گزیده نشوند.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا