خبر و دیدگاه

دانش شناخت شخصیتها

leaders_overview

شناخت جامعه مختلط و مرکب افغانستان بدون شناسایی شخصیتها در قوالب و ساختارهای گوناگون میسر نخواهد شد. آدم ها در ساختارهای شهری، دهاتی، قبایلی و در قوالب و بافتهای مختلف (که دارای مناسبات، آداب و قراردادهای عرفی و سنتی متفاوت اند)، در مناطق مختلف جغرافیایی و دارای آب و هوای متفاوت، شخصیتهای ویژه می گیرند؛ عادات، رسم و رواجات، احساسات، عواطف، آمال و آرزوها، سلیقه ها، باورها، طرز رفتار، واژگان و ارزشهای متنوع می آموزند.

در هرکدام ازین قوالب و ساختارهای خرد و بزرگ و محیط های مختلف برنامه های مغزی و شخصیت فردی و اجتماعی افراد بطور متفاوت شکل می یابد و این برنامه های مغزی و ذخایر ذهنی در حقیقت رهنمای رفتارهای فردی شان در خلوت و در اجتماع می باشد. ظرفیتهای دانش، مهارتها، هنرها و تجارب و رشد عقلی، ذهنی، احساس، عواطف و تخیل افراد در این ساختارهای گوناگون متفاوت است.  

حواس پنجگانه خاصه قوه عقلایی، تخیل، تحلیل، درک و عشق در شخصیتهای متشکله این ساختارها فرق می کند؛ میـزان خشونت، تحمل، بردباری، وفـا، صـداقـت، شجاعـت، ترس، آزادگـی، رفـاقت، دلسوزی، ترحم، مهـربانی و غیـره متفـاوت اسـت.

همچنان این تفاوتها را می توان به نحوی از انحا در افراد هریک از این قوالب و محیط ها نیز مشاهده کـرد. به این صورت علاوه بر اینکه افراد در ساختارهای مختلف دارای شخصیتهای متفاوت اند، هرکدام از انسانها در واقع شناسنامه مخصوص خود را دارند؛ همانطور که نشان انگشت و (دی ان ای) هـرکس فـرق دارد، شخصیتها نیز متفاوت اند. برای شناخت شخصیتها می بایست آنان را در خاص و در عام، در ساختار ویژه و محیط های مرتبط و در پروسه تاریخی رشد و پرورش مطالعه کرد.  

از اینجاست که شخصیت اسکندر، چنگیز، ناپلیون، داروین، لیونارد داونچی، کانت، نیچه، هیتلر، انشتین، استالین، مائوتسه دون، گاندی، اتاترک، خمینی و … باهم متفاوت بوده است. هر کدام از خود رد پای مختلف در تاریخ بجا گذاشته اند.

در افغانستان کنونی نمی توان از شخصیتهایی چون: کرزی، ملاعمر، حکمتیار، استاد سیاف، غیره و غیره (که هرکدام به شکلی و از طریقی مطرح شده اند)، توقع رفتار همگون و هم آهنگ داشت.

همچنان در بین شخصیتهای واقعی ملی و مردمی یی که در پروسه تاریخی در بتن جامعه و در بین مردم رشد و پرورش یافته اند و شخصیتهای مصنوعی و وارداتی (که بدون کدام سابقه تاریخی، علمی، فرهنگی و مبارزاتی مشخص سیمارق وارد توسط دستگاه های تبلیغاتی خارجی به شهرت رسیده اند)، فرق بنیادی و حقیقی وجود دارد.

در این دو تیپ شخصیت ظرفیت درک و شناخت جامعه، عشق به وطن و مردم، انرژی آزادگی و استقلال طلبی و توان سرسختی و مقاومت در راه اهداف درازمدت ملی و میهنی متفاوت است و بالای حال و آینده مردم و وطن سخت تأثیر می گذارد.

رفتار سیاسی، اجتماعی و فردی اشخاص بسی متفاوت است؛ این را می توان از عملکرد و رفتار گذشته شان درک کرد. برای شناخت افراد می بایست بتاریخ زندگی و عملکرد آنها مراجعه کنیم. پیش از تکیه زدن شخصیتها به قدرت سیاسی و تصاحب پستهای مهـم، با این مطالعه و بررسی می توان عملکرد و رفتار آینده شـان را حدس زد. قدیمی ها می گفتند: آزموده را آزمـودن خطاست؛ زیرا وقت طلاست و تلف کـردن آن نابجاست.

دانش جامعه شناسی و روانشناسی ما را در شناخت افراد و شخصیتها کمک می کند. به یاری این دانش و هنر می توان شخصیتهای مطلوب را در زمان و مکان مشخص و برای اجرای امور معین برگزید. چه بسا اشخاص گم نامی وجود دارند که در آنها نیرو، ارزش و خصایل بس نیکو و شایسته ای تمرکز یافته است؛ که اگر در جای اصلی خود قرار بگیرند نقش بزرگی در جامعه ایفا کرده می توانند. ازینجاست که کشف و شناخت شخصیتهای کلیدی و محوری در یک جامعه و گذاشتن آنان در جای مناسب شان، بسیار مهم است.

جهت شناخت جامعه پراکنده و مرکب افغانستان نیاز به مطالعه و شناخت ساختارها و قوالب مختلفه است. ضرورت به مطالعه این ساختارها و قوالب در مناطق و محیط های متنوع جغرافیایی، در مناطق شهری، نیمه شهری، روستایی، کوهستانی، دره های پراکنده و غیره می باشد.

این قوالب فراخ و تنگ، خرد و بزرگ تبارزگر ساختار فرهنگی، اقتصادی و عنعنوی ویژه خود اند؛ طی چند دهه اخیر در داخل هریک از این قوالب در واقع افراد و شخصیتهای متنوع رشد و پرورش یافته اند، که ساکنان آن ساختارها و قوالب به آنان اعتماد و دلبستگی دارند.

برای استقرار امنیت، آرامش، اعتماد و ثبات در سطح ملی، نخست می بایست امنیت و ثبات را در ساختارها و قوالب گوناگون و به عبارت دیگر در حوزه های فرهنگی_تاریخی مختلف کشور استحکام بخشید. جهت عملی شدن این مهم به افراد کلیدی و شخصیتهای مورد اعتماد مردم در سطح محلی و منطقوی ضرورت است که بتوانند امنیت، آرامش، اعتماد و ثبات را به آن کانونها و ساختارها برگردانند. از پیوند ارگانیک و واقعی این حوزه ها و ساختارهای پراکنده است که جامعه مدنی مشترک بر اساس حقوق شهروندی در افغانستان فردا شکل و شیرازه خواهد گرفت.

در افغانستان طی سه دهه جنگ و بحران ضربات کاری به ساختارهای دهقانی، قبایلی، شهری، نیمه شهری و مختلط وارد شده است. بحران هویتی، اعتماد و گریز از همدیگر، بحران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه شیوع یافته است. در بسا موارد روابط و مناسبات سنتی و عنعنوی از هم گسسته است.

در برگرداندن آرامش و ثبات در جامعه، مدلهای متناقض خارجی ناموفق بوده اند؛ زیرا در ساختار مختلط و پراکنده جامعه افغانستان قابلیت اجرایوی و تطابقی ضعیفی دارند؛ و یا ضرورت بوقت زیاد و کار بس طولانی می داشته باشند. در کوتاه مدت بجز بازسازی، احیای مجدد و تنظیم همین ساختارهای پارینه بس متنوع، راه عملی و مناسب دیگری در دست نیست.

پروسه رشد و انکشاف افغانستان نیاز بزمان طولانی دارد. در این بستر پردارزنا است که جامعه مشترک مدنی آزاد و پیشرفته، بر مبنای فرهنگ و مدنیت تاریخی، هویت ملی و علـم و تکنولوژی پیشرفته شکـل می گیـرد و عملیه کشف و شنـاخـت، تربیه و پرورش شخصیتهای کلیدی و نیروهـای فعـال انسانی روز بروز رشـد و تکامل پیدا می کند.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا