خبر و دیدگاه

کرزی مداری و طالب انتحاری

karzai_suicidebomber

 

جنایت کاران و ترورستان باز هم در کابل فاجعه آفریدند. این فاجعه آفرینی ها پاسخ های مکرر و متواتر طالبان به پیشنهاد های مذاکره آقای کرزی بوده است.

با گذشت هر روز وضیعت سیاسی–نظامی کشور و به ویژه موقعیت اجتماعی–سیاسی و نظامی دولت کرزی نشان داده که طرح مذاکره با طالبان یک امر خیالی و تیرانداختن در تاریکی است. گذشت هشت سال روشن گردانید که طالبان قدرتمند نشده اند بلکه این دولت کرزی است که به طور روز افزون ضعیف و ناتوان شده و روز تا روز از پشتیبانی مردم محروم میگردد. عوامل ضعف اداره کرزی همان فساد بی حدو حصر، بی برنامه گی در اداره مملکت، عدم تعهد و تخصص و دهها مسله دیگری است که به آنها به طور مفصل پرداخته شده است.

طرح مذاکره با طالبان غیر عملی و بسیار مسخره است. برای اینکه بدانیم که چرا غیرعملی و مسخره آمیز است باید چند مسله را واضح سازیم:

در قدم نخست طرف مقابل باید آدرس مشخص داشته باشد و ثانیا او  را خوب بشناسیم.

دوم قبل از وارد گفتگو و مذاکره شدن باید اجندا و طرح های مشخص وجود داشته باشد.

و سوم اینکه از کدام موضع باید وارد مذاکره با دشمن شد؟

چهارم خواست ها و پیشنهادات و توقعات طرف مقابل باید درست مورد  مطالعه قرارگیرد.

این ها و بسا موضوعات دیگر در مورد مذاکره با طالبان از طرح دولت غایب است.

آقای کرزی بدون فهم درست و دید دقیق از اوضاع آشفته کشور همیشه شعار مذاکره با طالبان را بلند نموده است و برعکس طرف مقابل بر میزان انتحار، انفجار و جنایت و وحشت خود بیشتر افزوده است. دولت کرزی بدون در نظر داشت منافع ملی کشور در صدد احیای منافع قومی و سمتی خود حرکت میکند. او میخواهد با این نوع معامله گری ها اندیشه های متحجر و قرون وسطایی را بدون درنظر داشت خواست عامه مردم با عصر حاضر آشتی بدهند. طالبانی که به هیچ یک از  اصول و قوانین بین المللی و انسانی پابند نیستند و بیشتر شان متهم به جنایات ضد بشری اند. این حرکت ضد ملی زمینه یک جنگ تمام عیار را تقویت می نماید. مذاکره با طالبانی که در صدد احیای امارت اسلامی اند و دیدگاه های متحجر و افراطی از دین و اسلام دارند و ترور وحشت از جمله اهداف معمولی شان پنداشته میشود و ثانیا تا حال هیچ گاهی به پیشنهاد های کرزی جواب مثبت نداده اند و ثالثا هر زمانیکه کرزی پیشنهاد مذاکره را داده است با حملات انتحاری پاسخ گفته اند.

طرح این نوع مذاکره های میان تهی و مسخره آمیز خود نوعی حمله انتحاری و مداری بازی بر ضد منافع کشور است. شعار های مذاکره با طالب بدون صداقت و شناخت دقیق از دشمن خود نوعی قربانی نمودن مردم و منافع ملی در پای گروهگ ترورستی طالبان میباشد.

به نظر بیشتر آگاهان امور سیاسی، شعار های میان تهی مذاکره با طالبان از موقف ایکه فعلا دولت کرزی در آن بسر میبرد یک خیال واهی بیش نیست. وقتی طالب توانایی نفوذ در اعماق پایتخت را دارد و میتواند به سادگی به دروازه های ارگ خود را برساند. چگونه ممکن است با این دولت  ضعیف که چند روزی را بدون حضور نیروهای خارجی به بقای خود ادامه داده نمی تواند گفتگو و مذاکره نماید؟

وقتی جامعه جهانی برای دولت کرزی شش ماه ضرب العجل برای محو فساد تعیین می نمایید و اداره کرزی را فاسد ترین دولت در سطح جهان معرفی مینماید، چگونه ممکن است طالبی که بیشتر ولسوالی ها و حتی ولایت را درست دارند و نیز حمایت مردم محل را باخود دارند حاضر به مذاکره شوند؟

مذاکره با دشمنی مانند طالب ترورست زمانی میتواند عملی باشد که دولت در موقف قوی تر و بالاتر از آنها قراداشته باشد. طالب زمانی به مذاکره حاضر خواهد شد که آدرس آنها در سرحدات پاکستان یافت شود، نه در داخل هوتل سرینا و دروازه های ارگ ریاست جمهوری.

یگانه راه پذیرش مذاکره از جانب طالب ها همان فشار نظامی و موقف شکست خورده آنها است که میتواند دشمن را به میز مذاکره بکشاند، نه شعار های میان تهی و ضعف روز افزون.

شعار میان تهی مذاکره باطالبان در شرایط کنونی  غیر عملی و بدون کوچکترین دست آوردی خواهد بود.

هنوز مشخص نشده که طالبان برادر و دوست  اند و یا دشمن و ترورست. این چیزیست که همیشه در زبان و گفتار دولت به خوبی مشاهده شده است. بعد از فاجعه روز دوشنبه که در اطراف ارگ ریاست جمهوری رخ داد، وزیر داخله آقای اتمر و سخنگوی دولت،  طالبان را گروه وحشی و جنایت کار خطاب کردند. ولی روز بعد از طالب ها بعنوان برادان آذرده خاطر یاد شد.

این نوع سیاست های غلط، عوام فریبانه و حتی جنایت کارانه  اداره فاسد کرزی باعث تضعیف انگیزه جنگ و مبارزه در خط مقدم جنگ شده است. وقتی ریس دولت طالب را برادر میخواند سرباز با کدام انگیزه در خط مقدم با دشمن بجنگد؟ وقتی سرباز و ریس جمهور همصدا و هم فکر نباشند چگونه ممکن است با دشمن جنگید؟

وقتی طالب با انفجار و انتحار و قتل دها بی دفاع و بی گناه موقتا گروه وحشی خطاب میشود، ولی روز سوم دو باره برادر خطاب میشود، این خود نشان دهنده این است که این جنگ یک جنگ بی مبنا و بی مفهومی است که خون صد ها سرباز به خاطر هیچ میریزد.

یکی از ضعف های اصلی در جنگ رویاروی با دو شمن همین سیاست مذاکره با طالبان بوده است که دولت کرزی درآن هیچ گاهی صداقت واقعی و عملی از خود نشان نداده است.

و حرف آخر اینکه از موضع ضعف وارد مذاکره شدن و یا شعار مذاکره را سردادن به جز خیال بافی، عوام فریبی و شکست، دیگر هیچ سودی نخواهد داشت. طرح مذاکره با دشمن ترورست پیشه زمانی میتواند معنی و مفهوم پیدا کند که دشمن خیال حمله انتحاری را در هوتل سرینا، وزارت عدلیه و بلاخره ارگ ریاست جمهوری از سردو کند و  آدرس جغرافیایی شان در مرزهای افغانستان و پاکستان بدست بیاید، نه در جاهای دیگر.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا