خبر و دیدگاه

سایه سنگین پاکستان دراطراف کرزی

pakistanflag_karzai

سرانجام پس از یک هفته چانه زنیها و عرقریزی آقای کرزی برای بار دوم وزیران پیشنهادی اش را به پارلمان معرفی کرد اما اینکه برای عبور این افراد از فلتر پارلمان تاکجا زمینه سازیهای قبلی صورت گرفته است، سوالی است که هنوز بصورت قطعی نمیشود به آن پاسخ گفت. اما رد هفده وزیر پشنهادی آقای کرزی توسط پارلمان، یکی ازحوادث مهم سیاسی روزهای اخیر درافغانستان بود که درحلقات سیاسی گمانه های متفاوتی را برانگیخت وازچشم اندازهای متفاوت مورد تحلیل وتفسیر قرار گرفت. هرچند عوامل، پیامد و تاثیرات این حادثه را در آرایش سیاسی و شکل گیری تحولات بعدی، بسیاری از مفسرین وتحلیگران سیاسی مورد دقت وتوجه قرار دادند اما عوامل خارجی به عنوان برخاستگاه و بستر اصلی پرورش این تصمیم همچنان درپرده پنهان ماند ومورد توجه قرار نگرفت.

تردیدی نیست که افغانستان جامعه قبیله ی است و آرایش افکار ورفتارسیاسی درصحن پارلمان شدیدآ تحت تاثیر گرایش های قومی قرار دارد. اما این بار تصمیم اکثریت اعضای پارلمان مبنی بر رد هفده وزیر پیشنهادی آقای کرزی، باید فراترازگرایشهای قومی وجناح بندیهای سیاسی مورد دقت قرار گیرد. گرایشهای قومی میتواند یکی ازعوامل این تصمیم باشد که درکنار سایر عوامل منجر به این تصمیم گردیده است.

افغانستان مرکز تصادم وتعامل منافع وخواسته های ناهمگون همسایگان وائتلاف بین المللی قرار دارد و تعاملات سیاسی دراین کشور هیچگاهی فارغ از اشارات و تاثیرات آنها صورت نمیگیرد. این تاثیرات را میتوان دراشکال وابعاد متفاوت ملاحظه کرد. همانگونه که انتخابات ریاست جمهوری متاثر ازاین تعاملات بود،  سایر حوادث مهم سیاسی دراین کشور نیز برای سالهای طولانی ازاین تاثیرات فارغ نخواهد بود. لذا دوراز واقعیت نخواهد بود که اگر گفته شود که صحن پارلمان افغانستان عرصه تصادم وتعامل منافع اطراف درگیر قضایای افغانستان قرار دارد و ارگ ریاست جمهوری نیز چنین است. اما این بار دراین دومرکز تصادم وتعامل، مرغ اقبال برشانه پاکستان نشست وپاکستان برعلاوه انگلیسها توانستند که باتلاشهای گسترده و مصارف هنگفت مهره های خود را ازفلتر پارلمان عبور دهند وبرمسند وزارت های کلیدی بنشانند. البته چهره های که از فلتر پارلمان عبور کردند برعلاوه داشتن روابط نزدیک با پاکستان و انگلیس، از اعضای اصلی تیم ریس جمهور نیز میباشند که درجریان انتخابات ریاست جمهوری هرکدام به نوبه خود بااستفاده ازموقعیت دولتی شان تقلب های گسترده ی را به نفع کرزی انجام دادند. اما برغم تلاش های کرزی برای نشاندن آنها برمسند وزارت، تلاشهای استخباراتی پاکستان وانگلیس سبب گردید که بدون یک استثنا افراد مورد نظر آنها رای اعتماد بگیرند. کسانی هم که تبار پشتونی داشتند ونتوانستند ازفلترپارلمان عبورکنند، مانند احدی، امیر زی سنگین، اسمعیل خان که نتوانسته بودند وارد تعامل با پاکستانیها گردند ویا به دلایل وانگیزه های متفاوت نتوانستند وارد دایره اعتماد پاکستان وانگلیس گردند.

اما وزرایی که ازفلترپارلمان عبورکردند، عمدتآ کسانی هستند که درپاکستان تحصیل کرده اند و درگذشته رابطه نزدیک با دستگاه استخبارات پاکستان داشته اند ویا به دلیل تحصیل درانگلیس مورد توجه استخبارات انگلیس بوده اند. هرگاه زندگی نامه اینها مورد دقت قرار گیرد این واقعیت به خوبی محرز میگردد. آقای حنیف اتمر، فاروق وردک، رحیم وردک ازعناصر کلیدی درتیم کرزی هستند که مسیر بسیاری ازحوادث وتحولات سیاسی را به نفع پاکستان هدایت کرده اند. وحید الله شهرانی نیز درهمین کتگوری قرار دارد که تحصیلات ابتدایی، ثانوی و تحصیلات دانشگاهی اش را درپاکستان به اتمام رسانیده واز فلتر استخبارات پاکستان عبور کرده است. آقای شهرانی از دانشگاهی درانگلستان نیز فوق لیسانس دارد. لذا حضور اینها در دستگاه های کلیدی دولت همانگونه که منافع آقای کرزی را تامین می نماید، بااهداف پاکستان و انگلیس نیز همخوانی دارد.

فراموش نکنیم که پاکستان متحد سنتی انگلیس میباشد و حتی آشفته کردن وضعیت افغانستان توسط پاکستان بدون موافقت انگلیسها صورت نمیگرد. اما اینکه ظاهرقضایا به گونه دیگر رنگ آمیزی میگردد مسایلی اند که باید به آن با دید تاریخی و عمیق تر نگریست.

اما دراین تعامل یکی ازبازندگان اصلی آقای احدی بود که به دلیل رهبری افغان ملت مورد التفات پاکستان قرار نگرفت وهچنان آقای گیلانی که قربانی رقابت های آقای صبغت الله مجددی گردید. آقای کرزی درراستای انتخابات ریاست جمهوری همانگونه که ازنفوذ وعلایق قومی سایر متحدان سیاسی خود مانند، جنرال دوستم و حاجی محمد محقق بهره جست، از افغان ملتیها و نفوذ مذهبی خانواده گیلانی نیز بهره جُست و با سپردن وعده های بلند به آنها، علایق قومی و سیاسی آنها را درخدمت گرفت. همانگونه که اشاره شد آقای انورالحق احدی به دلیل گرایشهای ناسیونالیستی پشتونی مورد التفات پاکستان قرار نگرفت و آقای گیلانی هم ظاهرا طعم ضربه های رقابت با صبغت الله مجددی را با دل وجان لمس کرد. درحالیکه احدی وگیلانی هردو برای ریس جمهور شدن کرزی شدیدآ عرق ریزی کرده بودند. هرچند که آقای کرزی دراین روزها وشب ها به شدت تلاش میورزد تا دلهای بی تاب متحدین شکست خورده اش را دوباره به دست آورد اما دیده شود که جایگاه بعدی آنها درکجا قرار خواهد داشت.

درمیان شانزده نفری که جدیدآمعرفی گردیده است نقش حزب اسلامی آقای حکمتیار بیشتر ازهمه برجسته می نماید. هرچند که آقای ارغندیوال ظاهرا جماعت همراه خود را منشعب از حکمتیار میداند اما تاهنوز هیچ حرکت روشنی ازطرف وی صورت نگرفته است که دال بر جدایی او از حکمتیارباشد. بسیاری از تحلیگران سیاسی براین باورند که حضور یک جمعی از اعضای حزب اسلامی حکمتیار درکنار آقای کرزی بخشی از استراتیژی حکمتیار میباشد که وی در انجام این گونه بازیها دست بلند دارد. اما صرف نظر از این واقعیت، واقعیتی دیگری که درپیرامون این تعامل قابل تامل میباشد بازهم نقش وسهم پاکستان دراین بازی میباشد که دراین مرحله نیز دست بلند دارد. وفاداری ارغندیوال به حکمتیار وپاکستان دو واقعیت یک برابر میباشد که نیاز به استدلال بیشتر ندارد. آقای زلمی رسول که برای تصدی وزارت خارجه معرفی گردیده است نیز از تئوری پردازان فاشیست وضدارزشهای جهادومقامت مردم افغانستان میباشد که دردشمنی با جهاد ومقاومت مردم افغانستان شهره ء آفاق میباشد. آقای رسول مشاور ریس جمهور درامور امنیت میباشد که تاهنوز کارکرد ایشان بیشتر درجهت توسعه ناامنی بوده است.

باتوجه به آنچه که گفته آمد، سایه پاکستان همچنان برتصامیم سیاسی درافغانستان سنگینی میکند و ارگ ریاست جمهوری و صحن پارلمان افغانستان را مرکز تصادم وتعامل قرار داده است. هرچند که دراین بازار آشفته ومتعفن به خواسته های تعدادی انسانهای استفاده جو پاسخ گفته میشود اما حرکت افغانستان به سمت صلح وامنیت برای سالهای طولانی دچار اختلال میگردد. شاید آقای کرزی واعضای تیم ایشان براساس تفکر وگرایشهای شدید پشتونی ازفرجام این تعامل خوشحال ومغرور به نظر آیند، اما واقعیت این است که تمرکز قدرت وانحصار آن در محور یک قوم، افغانستان را بیشتر به پرتگاه سقوط میکشاند تا به صلح وامنیت.

البته به این واقعیت نیز باید اشاره کرد که اخلاق ورفتار سیاسی غیر عقلانی نخبه گان غیر پشتون نیز سبب گردیده است تا اوضاع این گونه آشفته گردد. رفتار این مجموعه در برابرحوادث وتحولات سیاسی سالهای اخیر مبیین این واقعیت میباشد که اینها هنوز ازگذشت روزگار نیاموخته اند ودرخیلی از تعاملات درجهت انزوای بیشتر خودشان گام برمیدارند. تعدادی ازاینها که از آموزه های شهید مسعود فاصله گرفته اند بیشتر دچار سردرگمی شده اند.

افغانستان جامعه کثیر الملیت میباشد که نظام سیاسی آن می باید بستر حضور منطقی تمام اقوام ساکن دراین سرزمین باشد تا ازیک طرف به شکل گیری رفتار واندیشه ملی کمک نماید وازطرف دیگر افغانستان را ازپرتگاه سقوط نجات بخشد.

اما متاسفانه واقعیتی راکه حوادث ورخدادهای سیاسی این کشور درمعرض قضاوت میگذارد، هنوز مردم افغانستان با این واقعیت فاصله طولانی دارند و ارگ ریاست جمهوری و صحن پارلمان آن که خانه مشترک این مردم میباشد مرکز دادوستدهای ویرانگر قرار میگیرد.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا