خبر و دیدگاه

غرب و تجربه دموکراسی سرچپه درافغانستان

karzaidemocracy_cartoon

انتخابات در افغانستان که درتاریخ آنرامیتوان یکی ازبدنام ترین وناکارآمدترین انتخابات نامش نهاد، توسط کمیسیون وابسته به

گروه حاکم با نا مشروع ترین شیوه پایان یافت وبالاخره دریک تصمیم  عجولانه وغیرمترقبه بدون درنظرداشت رای مردم ، کسی را که نامش بافساد وموادمخدره عجین شده به حیث رئیس جمهوری انتصاب نمود،نا گفته نباید گذاشت رئیسی که جمهورندارد.

دست آورد هشت سال قربانی مردم تحفه مدعیان حامی دموکراسی درجهان برای این کشور همین بود. بی مورد نخواهد بود که مکث کوتاه درباره دموکراسی داشته باشیم تا ببینیم از دموکراسی چه برای ما رسیده است. دراول عمده ترین مبانی واصول دموکراسی وخصوصیات یک حکومت استواربه پایه های دموکراسی کدام است ومقایسه آن با حکومت برآمده از انتصاب به اصطلاح  مدعیان وحامیان دموکراسی درجهان برای ما.

دموکراسی برگرفته ازواژه یونانی دموس به معنای مردم وکراسی به معنای حکومت است.

بنیادهای دموکراسی ویا ارکان آن مبتنی بر رکن های اساسی است وبه هر حکومتی که این ارکان را درنظام سیاسی خود منظوروبرآن التزام نظری وعملی دارد، نظام سیاسی دموکراسی میتوان اطلاق کرد.

عمده ترین مبانی واصول دموکراسی:

-آزادی، آزادی بیان، آزادی عقیده ، آزادی اجتماعات ،سازمان های سیاسی واجتماعی ٍمدنی  .

– انتخابات آزاد مبتنی بر آرای واقعی مردم .

– قانونیت ، یعنی تطبیق آن قانونی که مطابق خواسته های مردم مشروعیتش از آرای مردم گرفته شده باشد.

– مشارکت یعنی این حکومت آئینه تمام نمایی باشد که همه مردم درآن خود را ببینند.

دریک تعریف ساده، دیگرحکومت دموکراسی دارای خصوصیات زیر است.

– نصب وعزل حکومت با مردم باشد.

– تمام اعمال وکردار حکومت فقط در حیطه قانون باشد.

– حکومت درقبال اعمالش به مردم پاسخگو باشد.

اکنون با درنظرداشت عمده ترین مبانی ،اصول وارکان وبنیاد های دموکراسی بطورمختصر خصوصیات اداره کرزی را درمدت هشت سال گذشته به مقایسه میگیریم.

اساسی ترین بنیاد دموکراسی آزادی است که متاسفانه مردم ما از این نعمت برخودارنیست ، زیرا اگر این آزادی را میداشتیم کسی برما بدون در نظرداشت رای ما کرزی را که همه مردم ما وجهان بالای آن اتفاق نظردارند که او و اداره او عامل فسادومواد مخدر است برما تحمیل نمی کرد.

انتخابات آزاد

مردم کشورما وهمه جهانیان ناظروشاهددودوره به اصطلاح انتخابات (انتصابات) هستند ودرهردودوره زیرنام انتخابات ، انتصابی که از قبل توسط قدرت های بزرگ که حضور نظامی وسیاسی پرقوت دارندبدون اراده مردم کرزی بالای آنها به سمت ریاست اداره کشور تحمیل گردیدوتدویر هردودوره انتخابات نمایشنامه مضحکی بیش نبود که برنده ازقبل انتصاب شده وجود داشت ، یعنی یکی ازاساسی ترین اصول که آزادی انتخابات بود صریحا نقض گردید.

قانونیت

قانون اساسی که با تقلب وتذویرودورغ وبدون آراونظرمردم دریک بازی یکطرفه توسط خارجی ها وعمال گوش به فرمان آنها بالای مردم تحمیل گردید واکثریت مردم آنرا قبول ندارند قابل تحقق وتطبیق نیست ، این درحالیست که همین قانون خودساخته را همین جعلکاران نقض کرده اند وبه دفعات ومکررا مخالف مواد ومفاد آن عمل کرده اندوازدیگران که دهها مورد سوال دررابطه به غیرمشروع بودن آن دارند توقع میرود که آنرا بپذیرند وتطبیق کنند.

مشارکت

مشارکت به معنی اساسی آن که مردم خود را به حیث عنصر اصلی مشروعیت درحاکمیت با تمام قوتش احساس کنند وبدانند که رای ونظرشان در اداره مورد احترام وبه آن تمکین می شود. که درین حکومت چنین امری میسرنیست زیرا این حکومت با رای مردم ما ایجادنگردیده است ،یعنی مشارکت واقعی مردم در حاکمیت وجود ندارد.

پاسخگو

ازمدت هشت سال که کرزی بر اریکه قدرت توسط خارجی ها بالای مردم ما تحمیل گردیده وبخصوص بعد از ساختن پارلمان که درین مورد هم درگزینش تعدادی از نماینده گان مردم ما اصلا نقشی نداشتند وبصورت فرمایشی به پارلمان توسط حکومت وکشورهای خارجی پرتاب گردیدند وبا وجود آن هم تا اکنون پاسخی ازعملکرد

حکومت درعرصه های سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی درین مدت که واقعا نمایانگر الزام آن به تطبیق تعهدات درقبال مردم باشد ارایه نگردیده ، زیرا عملکرد های ضدملی ومخالف منافع ملی کشور این حکومت را چگونه به مردم پاسخ دهند ، بنا این حکومت درمقابل مردم پاسخگو نیست.

این حکومت با این ساختاروترکیب وعملکردکه با هیچ یک اصول ومبانی دموکراسی درمطابقت قرارنداشته وبرعکس درجهت مخالف حرکت دارد ، غربی ها میخواهند درافغانستان دموکراسی را سرچپه تجربه کنند، دموکراسی نه برمبنای اصول ومبانی اساسی واصلی آن ،بلکه مخالف همه اصول ومبانی آن درین کشور تجربه میشود.

زیرا درجهان شاید این اولین بارباشد که بعد ازیک انتخابات بدنام وآلوده با فسادوتقلب وتذویر رئیس جمهوری که نمی تواند مشروعیتش را از آرای مردمش کسب کند. کشورهای خارجی وبه خصوص همسایه جنوبی (پاکستان) و قدرت ها ی بزرگ وغربی ها میخواهند به ان مشروعیت بخشند.

یکی ازاساسات بسیارمهم برای مشروعیت یک نظام آرای مردم کشورمطبوع است که حاکمیت آینده ازاین مهم برخودارنبوده زیرا مشروعیت را ازآرای مردم این کشورنگرفته، بنا غیر ازمردم افغانستان هیچ نیرووهیچ قدرتی حق مشروعیت بخشیدن به حکومت را ندارد، واین حکومت برآمده ازنمایشنامه که بازیگران اصلی آن پاکستان ، سعودی ها ی دین فروش  وانگلیس ها هستند ،برای مردم ما نا مشروع است.

بااین نظام نامشروع که ترکیب آن هم مانند نظام جمعی از نمایندگان کشورهای ذی منافع در افغانستان خواهدبود ، موضعگیری نیروهای ملی ، ملی مذهبی و مترقی چه خواهد بود ، یعنی چه باید کرد ؟

نیروهای معتقد به دموکراسی ومردمسالاری با همان قوت ،اراده وخردسیاسی که درمقابل تقلب ایستادگی نمودند که ازاثرمقاومت همین نیروها مدعیان دورغین دموکراسی دردوراول نتوانستند بدون چون وچرا کرزی را به کرسی بنشانند باید مبارزه را به شکل منظم وارگانیک وبا تشکیل نهادهای مقاومت مدنی درسراسر کشورادامه دهند، تجربه تاریخی مقاومت مدنی علیه تقلب درجریان انتخابات باید تعمیم بخشیده شود ودرزمینه پیگیری واستواری وپایداری لازم برای برآورده شدن خواسته ها ومطالبات مردم با شهامت ونا ترس ایستادگی صورت گیرد. آنچه برای پیگیری وادامه این مبارزه ضرورت است وجود دارد ،همه این نیروها ووسایل برای نیل به پیروزی آماده است ، یکی ازعناصر عمده ادامه برای مبارزه علیه حاکمیت نامشروع انگیزه مبارزه است که با تمام قوتش وجود دارد وآن هم انگیزه دفاع از حق رای مردم ،مشروعیت وسرنوشت کشوراست.

عنصردیگر پشتوانه مردمی پایگای اجتماعی سراسری درسطح کل  کشورونیروی کافی برای سازماندهی همه امور سیاسی ومقاومت مدنی .

مسله مهم دیگر جمع به هم گره خورده درجریان مبارزات انتخاباتی  که واقعا این پروسه را بصورت دقیق وحساب شده سیاسی وبا خردجمعی اداره ورهبری نمودندورهبری این حرکت سیاسی ازدرون بحران انتخابات که دفاع ازحق مردم وآرای مردم ومبارزه علیه تقلب ودزدی رای مردم بود وتوانایی های آن ها برای دفاع ازحق مردم تثبیت گردیدنیز وجود دارد.

تجارب کافی دفاع مشروع وعادلانه ازحق مردم ومقاومت علیه همه اعمال غیرمردمی این حاکمیت نا مشروع هم است.

نتیجه اینکه:

همه زمینه ها ،نیروها وانگیزه ونیروی رهبری وبرنامه برای یک مبارزه برحق ،عادلانه ،سیاسی اماده است بنا بادرنظرداشت شرایط  عینی وذهنی مبارزه برای بسیج نیروهای با تحلیل دقیق ازوضع وتناسب نیروهای فعال مبارزه با یک حرکت متهورانه ومنطقی وبا استفاده ازشرایط موجود به نفع نیروهای ملی ومترقی ومذهبی باید با انگیزه دفاع ازحق مردم این نیروی عظیم سیاسی را درمحور مبارزه برای مشروعیت ساماندهی نمود، خواست زمان همین است به خواست زمان باید پاسخ منطقی ودرخور آن داد.هرگونه ترس وجبن درین برهه تاریخ برای نیروهایی ملی به مثابه مرگ سیاسی وگناه نا بخشودنی محسوب خواهد شد.

باید با حضورپررنگ درصحنه مبارزه فعال و مردمی ودایمی افتخارات مقاومت پاسداری شود.

تهور، تهور، تهور!

مقاومت، مقاومت، مقاومت!


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا