خبر و دیدگاه

کرزی بهای حکومت نا مشروع خویش را خواهد پرداخت

hamedkarzai_obama

در پی انصراف داکتر عبدالله از اشتراک در دور دوم انتخابات به دلایل پزیرفته نشدند خواستهای او نمایشنامه انتخابات افغانستان به گونه دراماتیک به پایان رسید و کمیسیون انتخابات افغانستان حامد کرزی را بدون برگزاری دور دوم  برنده اعلام نمود. بدین تر تیب کرزی با نا مشروع ترین و مضحک ترین شیوه برنده اعلام شد.

پرسش اساسی اینست که بدون برگزاری انتخابات در دور دوم بر مبنای کدام قانون کرزی برنده اعلام شد؟ آیا کرزی را می توان رییس جمهور منتخب افغانستان شناخت؟ آیا این قدرت نامشروع ارزش آبروریزی، خیانت به آرمانهای مردم ، ناکام ساختن انتخابات و بدنامی دموکراسی نو پا در افغانستان را دارد؟

کرزی که جنون قدرت  تعقل را از او گرفته است ظاهراً می گوید: بلی ؛ قدرت  ارگ کابل ارزش هر نوع توهین، تحقیر، آبروریزی و خیانت را دارد. اما در درون وجدان خود خوب می داند که  بااین شیوه به حکومت رسیدن ارزش زحمت را ندارد و دیر دوام نخواهد کرد. اما او داکتر عبدالله را که بازی خیلی ماهرانه نمود مقصر می شمارد که حاضر نشد در دام تقلبات او بدور دوم انتخابات به افتد و  وی را محروم از مشروعیت ملی و بین المللی ساخت.

صرف نظر ازین که دیگران چه می گویند برخی هواداران و دلالان سیاسی، قومی و مذهبی که جز شبکه قدرت او هستند و برای پیروزی کرزی عرق ریخته بودند  پیروزی نا مشروع او را نه تنها ننگ و غیر قانونی نمی شمارند، بلکه به آن افتخار  نیز می نمایند. چنانچه عده  با اتن و شادی جشن گرفتند و عده دیگری از جنرال دوستم گرفته تا محمد محقق کمر کرزی را با چپن ازبکی و دستمال هزارگی  بستند. رهبران و سازمانهای استخبارات کشور های از آی اس آی پاکستان گرفته تا  ترکی فیصل عربستان و از احمدی نژاد گرفته تا عبدالله گل در ترکیه  و مدویدوف  در روسیه که در  آب گل آلود افغانستان ماهی مراد خود را در وجود کرزی  جستجو می کنند ، نیز شادی نمودند.

اما رهبران غربی از سرمنشی عمومی ملل متحد آقای بانکی مون تا اوباما ، گوردون براون و سرکوزی که سناریوی بقدرت رساندن او را  نوشته بودند برخلاف انتظار  بجای پیامهای محبت آمیز به کرزی توهین نامه ها و اخطار نامه ها فرستادند و برای وی ضرب الاجل  تعین کردند که باید در راستهای خواستهای شان گام بردارد. بدین تر تیب  کرزی که هنوز جام پیروزی کاذب  را به سر نکشیده بود حامیان غربی وی که نقش اساسی در انتصاب وی داشتند طعم شادی را به زهر در کام وی تبدیل نمودند. بدینگونه حامد کرزی  خوابهای شرین پیروزی را در انتخابات اخیر می دید، اما انتخابات نه تنها بوی مشروعیت نداد، بلکه به انتحار سیاسی برای وی تبدیل شد.

پرسش اساسی اینست که چرا کرزی تا این حد سقوط کرد؟

واقعیت اینست که کرزی در چند ماه اخیر برای ماندن در قدرت از هیچ وسایلی مشروع و نامشروع دریغ نورزید. او  برای تحقق خوابهایش از سازش با دلالان بزرگ قدرت های محلی گرفته تا  پیاده کردن پروژه بزرگ تقلب استفاده نمود. اما داکتر عبدالله  با تشکل یک جنبش نیرومند تغییر و امید این خوابهای او را به کابوس تبدیل نمود. چنانچه آقای عبدالله با مقاومت و جسارت بی سابقه در جریان دور اول انتخابات نه تنها قدرت را از حلقوم   تقلبسالاران بیرون کشید، بلکه با کشانیدن انتخابات به دور دوم کرزی را مسوول تقلبات در سطح افغانستان و جهان معرفی نمود.

کرزی  از رفتن به دور دوم  انتخابات سخت هراس داشت و به آسانی تن  نمی داد. اما در نتیجه فشار های حامیان خارجی او، وی با برگزاری در دوم رضایت داد.   کرزی تصور می کرد می تواند باری دیگر توسط کمیسیون انتخابات وابسته به خویش  با مهندسی جدید تقلبات برنده انتخابات شود. اما برخلاف تصور او داکتر عبدالله با پیش کشیدن شرایط و ضرب الاجل او را در موقعیت دشوار قرار داد.

چرا کرزی به خواستهای داکتر عبدالله موافقت نه نمود؟ واقعیت اینست که کرزی می دانست که بدون همدستی با کمیسیون انتخابات و تقلبات گسترده هر گز نمی تواند انتخابات را از داکتر عبدالله ببرد. اما داکتر عبدالله  برخلاف انتظار از اشتراک در انتخابات به دلایل پزیرفته نشدن خواستهای شان دست کشیدند و در نتیجه کرزی نمی توانست بدون داکتر عبدالله به دور دوم برود و مشروعیت بدست بیاورد.

غرب و کرزی همین که مطمئن شدند داکتر عبدالله  از طرفدارانش خواست  که دست به خشونت نزنند ،  جرئت یافته با اشتراک بانکی مون و مطابق به سناریوی امریکا، بریتانیا و فرانسه کمیسیون انتخابات بدون مجوز قانونی و بدون برگزاری دور دوم انتخابات کرزی را برنده انتخابات معرفی نمود.

در هشت سال اخیر کرزی بحیث فاسد ترین مرد در جهان شناخته می شد،  اما بعد از انتصاب مضحک او بحیث رییس جمهور متقلب و نامشروع نزد مردم و جامعه  جهانی شهرت  یافته است. یک هفته از پیروزی خیالی کرزی نمی گذرد، جنگ لفظی میان او و حامیانش آغازیافته است و حکومت کرزی آنرا مداخله در امور رییس جمهور” منتخب !” افغانستان می شمارند. این در حالیست که کرزی نه تنها رییس جمهور منتخب نیست ، بلکه محصول مداخلات  مستقیم غرب  نیز است. اگر مداخله مستقیم غرب نمی بود آیا کرزی می توانست جرئت کند بدون برگزاری انتخابات خود را برنده اعلام نماید؟ بدون شک کسانیکه به کرزی مشروعیت داد همان ها براو امر و نهی خواهند نمود. حالا کرزی بیشتر از هر وقت دیگر بحیث بازیچه که نه نزد مردش مشروعیت و حیثیت دارد و نه نزد جامعه جهانی، در دست غرب و همسایگان و بسیاری  دلالان قدرت قرار دارد که هر گز گریزی از آن ندارد مگر اینکه استعفاء دهد و این روز دور نخواهد بود.

آقای کرزی! اگر می خواهی رییس جمهور مشروع افغانستان باشی باید توسط مردم انتخاب شوی نه توسط غرب انتصاب.


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا