خبر و دیدگاه

انتخابات و مرگ سیاسی کرزی

karzai_election2

به نظر می رسد که  زمان مرگ سیاسی  رییس جمهورحامد کرزی به شکل بسیار رقت بار و عبرت آمیز آن فرا رسیده است. در حال حاضر سناریو های در جریان است که  جسد نیمه جان سیاسی کرزی را به شکل بسیار تحقیر آمیز بحیث ابزار بازی به نمایشنامه دور دوم انتخابات افغانستان میبرند و سپس جسد سیاسی پوسیده وی را به نفرت عامعه مبدل می سازند. و آنگاه او را در زیر خاک سیاه سیاست  برای همیش دفن می کنند. فرجام این بازی تلخ را کرزی بیش از هر کسی دیگر خوب می داند که مرگ سیاسی و حتا فزیکی وی بگونه فرا رسیده که در تاریخ دست نشاندگان افغانستان از شاه شجاع درانی تا  مزدوران طالبی  به یاد ندارند. اما جنون قدرت طلبی کرزی را وا داشته است که به هیچ قیمتی تسلیم سر نوشت نشده و تا آخرین لحظه دست از رهبری حکومت مافیایی بر ندارد.

پرسش اساسی اینست که چرا بد ترین سرنوشت در انتظار کرزی است؟ چرا وی از تاریخ  افغانستان پند نمی گیرد؟

واقعیت اینست که کرزی ۲۰۰۹ از لحاظ حمایت سیاسی، اجتماعی و اعتبار بین المللی مثل کرزی ۲۰۰۱ که چشم امید مردم  افغانستان و حامیان خارجی اش به وی دوخته شده بود دیگر نیست. جنگ های خانمانسوز سه دهه اخیر بویژه تسلط تروریسم طالبانی در کشور مردم را مجبور ساخت که هم قوت های خارجی را در تحت نام جنگ با تروریسم تحمل کنند و هم دست نشانده  آنها  یعنی آقای کرزی را. اما بر خلاف نه حضور غرب کمکی به شکست تروریسم کرد و نه رهبری کرزی کشور را از مصیبت ها نجات داد. نزم مردم افغانستان هم غرب مسوول است و هم کرزی. اما کرزی  به دلایل زیاد مقصر تر است. کرزی امروز مثل طالبان مانع عمده در برابر صلح،همبستگی اجتماعی و بازسازی در افغانستان مبدل شده است.

تاریخ معاصر افغانستان شاهد حکمرانان دست نشانده گوناگون از شاه شجاع درانی  تا کرزی بوده است. اما هیچ دست نشانده ای به اندازه کرزی بد نام، بی آبرو نزد مردمش در سطح منطقه و جهان نبوده است. اکثریت دست نشاندگان قبلی افغانستان یک عیب داشتند که وابسته به قدرت های بیگانه بودند ولی در امور اداره هر کدام شان بهتر از کرزی در افغانستان بودند.

به تقصیر کرزی نه تنها فرصت طلایی که بعد سقوط طالبان نصیب مردم افغانستان شده بود در نتیجه بی کفایتی ها،  خود خواهی ها، غارت و حیف و میل کمک های جامعه جهانی و دست داشتن اعضای خانواده وی در قاچاق مواد مخدر به سمت غرق شدن در گرداب تروریسم، هرج و مرج  و حتا در جهت جنگ داخلی و تجزیه در حرکت است. اما با این همه کرزی حاضر نیست از قدرت دست بکشد و راه را به رهبرانی بهتر و با کفایت تری خالی نموده و کشور را از  خطر نجات بدهد. بر خلاف از هیچ وسایلی نا مشروع از ماندن در قدرت روگردان نیست.

کرزی تا حال یک کارت بازی قوی دارد و آن طالبان است .  کرزی این اندیشه را در میان غرب تلقین نموده است که:« من پشتون هستم و بدیل من وجود ندارد. اگر من نباشم پشتونها تحریک شده از طالبان حمایت خواهند کرد و جنگ داخلی میشود. بناً اگر من خوب هستم و یا بد بدیل من وجود ندارد». برخی کشور های خوش باور تا حال به همین حرف های او باور کرده بودند. اما انتخابات اخیر نشان داد که او از کمترین حمایت در میان پشتون ها برخوردار است. زیرا پشتونها قبل از همه از وی نفرت دارند. کمتر پشتونی به جز آنانیکه ذینفع در فساد و قاچاق مواد مخدر هستند به رهبری   کرزی احساس غرور می کنند. معاملات وی در انتخابات اخیر با  بسیاری جنگ سالاران و دلالان قومی و مذهبی نه تنها نتوانست وی را کامگار سازد، بلکه زوال وی را نیز مهیا ساختند.

تلاشهای کرزی در روز های اخیر که مردم را تحریک بر علیه یافته های کمیسیون شکایات کند، به هیچ جای نرسید. برخی تندروان او را تحریک کردند که  حتا جهاد علیه خارجی ها اعلام کند ولی او می داند که کسی از وی دفاع نخواهد کرد.

بسیاری بازیگران منطقوی که ماهی مراد شانرا در آب خت افغانستان در وجو شخصیت ضعیف کرزی جستجو می کنند از احمدی نژاد گرفته تا عبدالله گل و از  زرداری  گرفته تا ترکی فیصل و مدویدوف   تصور می کردند که کرزی با تقلب و یا بدون تقلب برنده حتمی انتخابات در دور اول خواهد بود. اما اکنون آنها خیلی مایوس شده اند.

به نظر می رسد که کرزی  از دور اول انتخابات درس عبرت نگرفته در تلاش است که باری دیگر با اتکاء به کمیسیون  وابسته به خویش و امکانات دولتی دست به تقلبات گسترده بزند. زیرا او می داند که در دور اول انتخابات با وصف همه تلاشهایش نا کام ماند در دور دوم چانس برنده شدن وی بسیار کم است. ازینرو او بار دیگر  آمادگی به تقلبات گسترده دارد. ولی تقلبات اینبار نه تنها به ماندن او در قدرت کمک نخواهد کرد، بلکه زمینه خیلی مساعد را به مرگ سیاسی اش مساعد خواهد ساخت. زیرا نه مردم دیگر قانون ستیزی، فریب کاری و خیانت او را تحمل خواهند نمود و نه جامعه جهانی خون فرزندان و پول مالیات دهندگان، حیثیت و اعتبار شانرا فدای حفظ کرزی در قدرت نا مشروع خواهند نمود. تصور میشود دور دوم انتخابات دور قیام های بزرگ مردم افغانستان و  خشم جامعه جهانی بر علیه کرزی و شرکای قدرت مافیایی وی خواهد بود. بدین ترتیب ما در آینده نزدیک شاهد دوران دفن سیاسی کرزی  خواهیم بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا