خبر و دیدگاه

عامل و یا عوامل انتقال جنگ به شمال کشور

afghanistan_map_fire

در رابطه به بررسی هر روند و پدیده درمدت هشت سال گذشته و اوضاع جاری کشور ناگزیر از سال ۲۰۰۱ و حوادث ۹ و ۱۱ سپتمبر آغاز شود. این حوادث که در افغانستان وایالات متحده امریکا بوقوع پیوست ، رابطه مستقیم با دگرگونی هایی در اوضاع سیاسی ونظامی در کشور ما ودر سطح جهانی داشت.

عوامل دقیق و واقعی این دو رویداد تا هنوزکه هنوز است به مثابه رازهای سر به مهر تاریخ نا مکشوف باقیمانده ویا گذاشته شده است، اینکه این دورویداد چه رابطه با هم دارند ،بحث طولانی میخواهد که از حوصله این خامه بیرون است، بنا می پردازیم به اصل موضوع ، عامل انتقال جنگ به شمال کشور:  بعد از وقوع حوادث سپتمبر سال ۲۰۰۱ ایالات متحده امریکا که عامل اصلی حمله به امریکا اسامه بن لادن و شبکه ترورستی القاعده را میداند ، برای کشیدن انتقام ودستگیری رهبرالقاعده که درآنوقت در افغانستان فعالیت داشت ، گفتگو و چانه زنی ها را با طالبان دررابطه به تسلیمی وبه محاکمه کشانیدن موصوف درامریکا آغاز نموده بود،وبنا بر هر دلیلی طالبان از تسلیمی اسامه به امریکا سرباززدندودررابطه به موافقه نرسیدند.

بحث حمله نظامی امریکا به بهانه تعقیب ودستگیری رهبرالقاعده وعاملین حادثه ۱۱ سپتمبر بالای کشورما داغ شدوامریکا به حملات راکتی وهوایی بالای مراکز آنها در خاک افغانستان آغازکرد.

امریکایی ها دروضعیت دشواری قرارداشتندوبنا بر هر عاملی آنها نمی توانستند که سربازان شانرا برای مقابله رویاروی با القاعده وطالبان درخاک افغانستان پیاده نمایندوبه ناچار واز نهایت مجبوریت به یگانه نیروی فعال سیاسی ونظامی ضدطالبان وتروریزم که همانا نیروهای مقاومت ملی مردم افغانستان بودمراجعه نموده وهمکاری این نیروها را برای مبارزه مشترک علیه نیروهای طالبان و القاعده خواستارشدند.  درآن روزها نیروهای مقاومت ملی با  وضعیت دشواری مواجه بود یعنی درست دوروز قبل احمدشاه مسعود رهبرسیاسی ونظامی ومغزمتفکرمقاومت ملی به اثر یک حمله انتحاری به شهادت رسیده بود،سران مقاومت وبازماندگان سیاسی ونظامی درآن موقعیت دشوارزمانی برای آزادی کشور ازچنگال تروریزم وطالب ، با استفاده ازحرف بزرگ درسیاست ، که درسیاست دوست ودشمن دایمی وجودندارد، ودوست دشمن ،دشمن است ودشمن ،دشمن دوست است، به پیشنهاد امریکا مبنی بر همکاری برای سرکوب دشمن وتروریست های بینن المللی پاسخ مثبت دادندومشترکا عملیات نابود سازی لانه های  ترورسیتی  آغاز گردید ، همه دنیا شاهد است که فقط در چندروز محدود همه تروریست ها حتی ازمرزهای کشورما خارج گردیدند. ناگفته نبایدگذاشت که در همان مقطع زمانی نه امریکاییها ونه هم نیروهای مقاومت ملی هردوگزینه دیگری به جز همکاری بایکدیگر درین عرصه نداشتند.

امادرآنزمان یک اشتباه جبران ناپذیر صورت گرفت ، که این همکاری در متن قرارداد دو،ویا چندجانبه درچارچوب قوانین بینن المللی که در آن حدودوثغور همکاری ها ،وظایف ومسولیت ها جانبین دقیقا واضع می بود، عقد نگردید. تا جائیکه دیده میشود امریکایی ها ازهمان آغازمداخله نظامی شان   درهمکاری با نیروهایی مقاومت ملی صادقانه برخورد نکردند، یعنی در روزهای اول آغازعملیات علیه تروریست ها نیروهای نظامی پاکستان درولایت کندز جابجا شده بود وپلان داشتند که سنگرهای مقاومت را درولایات تخار وبدخشان درهم بشکنند، با به وقوع پیوستن حادثه ۱۱ سپتمبر وضعیت تغیر کرد ،عملیات های هوایی امریکا آغازشدودرست درهمین زمان عملیات تخلیه نیروهای نظامی پاکسنان توسط هلیکوپتر های نظامی ازمیدان هوایی کندزبه شدت ادامه داشت وشاید درکابل وولایات دیگر نیزچنین وضعیتی وجود داشته، کندزرابخاطری نوشتم که همه مردم ما ازآن اگاهی دارند، درین زمینه امریکایی ها هیچگونه عکس العمل منطقی ودرخور عملکرد پاکستانی ها ازخود نشان ندادند، وپاکستانی ها با خیال راحت نیروهایی شانرا ازولایت کندز به پاکستان انتقال دادند،واین مسله تا کنون در حد یک سوال باقی است که کی ها و کدام نیروها درین منطقه جابجا شده بودند آیا تنها نیروهای نظامی پاکستان ویا رهبران تروریست ها وگروه های مخصوص دیگر؟

درعین زمان درحالیکه کابل از وجود طالبان تخلیه شده بود امریکایی ها اجازه ورود نیروهای مقاومت ملی یگانه نیروی منظم و حکومت برسمیت شناخته شده توسط سازمان ملل متحد رابه پایتخت وطن خودشان نمیدادند، واضع است که امریکایی ها با مشوره دولت ونظامیان پاکستانی وگروه خاص ازافغانهای که دررابطه مستقیم با استخبارات نظامی پاکستان ، انگلیس وامریکا بودند وبصورت خاص زلمی خلیلزادکه با پروره طالبان سروکارداشت،زیرا آنها ورود نیروهایی مقاومت ملی را به شهر کابل مایه سرافگندگی خود وشکست پروژه های قبلا تنظیم شده توسط این گروه خاص با انگلیس ها و پاکستانی وسعودی ها میدانستند.

درآستانه فروپاشی طالبان یکبار دیگر همکاران پروره طالب سازی فعالانه وارد عرصه شدند ،تعدادی ازآنها وارد حکومت و تعدادی آنها درهمکاری مستقیم با سازمان های استخباراتی برای تحقق توطه های ازقبل آماده شده در بیرون حکومت برای وارد کردن ضربه، به نیروهای مقاومت ملی ،جنگ تمام عیار تبلیغاتی وروانی را آغاز نمودندواین همه درهمکاری مستقیم خلیلزاد که همه کاره بوش درکابل بود صورت می گرفت.

خلیلزاد ،انگلیسها ، وپاکستانی ها وگروه خاص ومزدورافغانهای که با این کشورها تعهدات استخباراتی داشتند،فقط درجهت تحقق توطه چیده شده برای تضعیف واز صحنه خارج کردن این نیروها کار مشترک وهماهنگ نموده ، بصورت بسیاردقیق ومرحله به مرحله همزمان با تبلیغات و جنگ روانی ، خلع سلاح سازی وایجاد اختلاف که از خصوصیات همیشگی استعماراست ، درزی را بین نیروهای مقاومت بوجود آوردند ، که با همکاری تعدادی از افراد نا عاقبت اندیش پلان و توطه ها سریع ترتحقق یافت. با تحقق این پلان ها نیروهایی مهارکننده طالبان وتروریزم که انگیزه برای مهارتروریزم وروحیه رزمی برای سرکوب آن ها داشتند، از صحنه خارج ومیدان بازی را برای طالبان وحکمتیار درعرصه نظامی فراختر ساختند،تعداد زیاد اعضای رهبری وقوماندانهای طالبان و حکمتیار درپست های بالایی دولتی درراس وزارت ها و ولایات کشور بسیار سنجیده شده نصب شدند. زیرعنوان مصالحه وگفتگو با طالبان و حکمتیار همه نیروهای مسلح باقیمانده آنها را درمناطق شمال حفظ نمودندو از عملیه خلع سلاح سازی وپاک سازی مناطق از وجود افراد مسلح آنها آگاهانه جلوگیری به عمل آمد. علاوه به آن والی های این مناطق وبعضی از وزارتها به تقویه ومسلح سازی بیشتر آنها با ایجاد اربکی ها پرداختند.

درین اواخر که مسله پرواز هلیکوپترها وانتقال افراد مسلح به  شمال کشور داغ شده و تبلیغات چنین است که این خارجی ها افرادمسلح را انتقا ل میدهند ،شاید هلیکوپترها خارجی باشدولی حقیقت این است که پلان جابجایی افرادمسلح در مناطقی که طالب و گلبدین فعالیت دارند کار گروه های خاص در کابینه و به هدایت کرزی برای تحقق توطه های قبلی به مثابه نیروهای احتیاط برای سرکوب مردم بومی این مناطق ودراوضاع تب آلود انتخابات برای مغشوش ساختن اذاهان مردم وتهدید علیه بازماندگان مقاومت ملی مردم افغانستان است ، استفاده ابزاری سیاسی ونظامی وگسترش عمدی جنگ با شمال کشوراست. که درین زمینه قبلا عطامحمد نور والی ولایت بلخ و یکی  از  پا سداران واقعی   ارزش  های مقاومت ملی هشدارداده بود ، ولی با سیلی از تبلیغات بیشرمانه از عناصر مزدور استعمار قرارگرفت ، حرف معروف است که آفتاب با دو انگشت پنهان نه می شود واین حقیقت با گذشت چند روزی پس از اظهارات او برملا گردید.

این درحالیست که طشت رسوایی کرزی با تقلب گسترده وسازمان یافته ،آشکار وانکارناپذیر درانتخابات که حتی توسط معاون امریکایی یوناما ودونفر کارمندان این اداره ازآب بیرون شده واکنون هیچ نیرویی توان پنهان کردن این حقیقت مسلم را ندارد.  کرزی وشرکا مصروف تبلیغات تب آلود وفضا سازی به اصطلاح افشای مداخلات خارجی ها در امور داخلی کشورماست ومیخواهد ازاین فضای بوجود آورده شده، خودش را چهره ملی نشان دهد  ،وفکر میکند،که مردم فراموش کرده ، که این هشت سال تمام است که توسط همین خارجی ها این آدم بالای مردم افغانستان تحمیل شده ، وبصورت غیر مشروع به  قدرت تکیه زده،ودر شرایط فعلی همه تلاش ها ی او برای جلب لابی های جدید منطقه و بینن المللی می باشد. ده ماه قبل خامه از این قلم زیر عنوان( تلاش های کرزی وتشکیل دومثلث در عرصه داخلی وخارجی ،یعنی کرزی ،گلبدین ، طالب ،انگلیس ،عربستان، پاکستان)به دست نشر سپرده شد، درآن زمان شاید برای تعدادی از هموطنان ما تعجب می نمود،گذشت زمان نشان داد که همزمان با تلاش ها ی کرزی ، مثلث خارجی انگلیس ها، پاکستانی ها وسعودی ها فعالیت علنی را آغازنموده ، در چند روز اخیر سه نفر هیت هایی پاکستانی ، ترکی فیصل ریس سابق استخبارات عربستان سعودی وانگلیس ها مهمانان قصر سفید بودند از جریان مذاکرات دیگران اخباری منتشر نشده ،ولی اظهارات بی پرده ترکی فیصل در راستای حمایت از کرزی ودفاع از طالبان ،جهت جلوگیری وتوقف عملیات های هوایی وزمینی نشانه روشنی از عمق به سطح آمدن مثلث خارجی وهمزمان نشر صحبت ویدیویی گلبدین مبنی بر کمک در حل قضیه افغانستان وخروج تدریجی نیروهای امریکایی ومتحدینش نمایانگر تلاش های مشترک آن ها برای اثرگذاری واستقامت دهی استراتیژی جدید امریکا برای افغانستان به حمایت ازکرزی ،طالبان وگلبدین وابقای غیرمشروع کرزی درپست ریاست جمهوری می باشد.

بادرنظرداشت رویدادها وکارکردها وعملکردها درهشت سال گذشته پروسه انتقال جنگ به شمال چند سال را پشت سر گذاشته وازمدتها قبل درین عرصه سرمایه گذاری شده بود ، پیش زمینه آن نصب والی ها ی مربوط گلبدین ووابستگان طالبان پاکستانی ،تسلیح وتجهیز آن ها توسط وزارت داخله وسازماندهی توطه ها از مراکز وقرارگاه های گلبدین علیه نیروهای ضد طالبان پلان گذاری شده بود ومنتظر زمان مناسب برای تحقق عملی آن بودندواکنون زمان آن فرا رسیده تا عملیات شانرا آغاز وجنگ را درشمال گسترش دهند.

تبلیغات انتقال افراد مسلح توسط هلیکوپتر های ناشناس صرف برای پوشاندن آن اهداف خطرناک ضدملی است ،که کرزی ،گلبدین وطالبان ازسال ها قبل بالای این پروژه سرمایه گذاری کرده بودند،یعنی عامل وعوامل انتقال جنگ به شمال بیشتر داخلی ، شخص کرزی ،تعدادی وزرا، والی های ولایات می باشند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا