زنان و جوانان

جنگ غصابان و نبرد نابرابر

jawanan_

ما در آغاز یک جنگ جدید قرار داریم. این جنگ عقل، دانش، تخصص، تیز بینی، محارت، فن نوین و حافظه است؛ این جنگ علم و تکنولوژی است.

جوانان رنج کشیده افغانستان، شما قربانی جنگ سرد و گرم و بی عدالتی جهان بودند، و تا هنوز هم از این زخم ناسور خون میچکد و شفاه نیافته است که جنگ جدید آغاز شده است. این جنگ غصابان و نبرد نا برابر است؛ چند بار از یک سوراخ گذیده شود تا حریف را شناخت؟ بلی جوانان تا بکی منتظر خرمن ناکاشته باشند. برای گذار از فقر و عقب مانده گی و رسیدن به یک جامعه نوین و کشور پیشرفته چه باید کرد؟ که آینده ی ما بهتر از گذشته ما باشد.

مشکل کجاست؟

جوانان برای رسیدن به آرزو های یاد شده، راه سخت ولی امکان پذیری را در پیش رو دارند. و راهی را که جوانان ما در پیش رو دارند شانه های آهنین و ایمان محکم و تعهد دوامدار آنها را میطلبد. نیرومندی هر ملتی به این است که مردم و خاصتاً جوانان آن متحد باشند. و از پراکندگی و نفاق دست بکشند. و مشکلات که مانع پیشرفت آنها میشود، را بشناسد و آنها را در صدر اجندای کارخود قرار دهند.  جوانان شاخص های عمده و اساسی که در بالا بردن ظرفیت ها و کیفیت ها مئوثر میباشد عبارت اند از: انظباط اجتماعی، مسئولیت پذیری، و اعتقاد به نقش تلاش و کوشش میباشد. و عواملی که باعث عدم پیشرفت و ترقی میشود و نبود ظرفیت ها و کیفیت ها میباشد عبارت از: کم دانشی، عدم اعتقاد به نقش تلاش و کوشش، نبود خود باوری در جوانان، عدم باور به رقابت های سالم و نبود نظام مکافات و مجازات نبود قاطعیت در عدالت است.

برای مثال در یک محل چند بار کابل برق و ترانسفرماتور برق در یک سال میسوزد مردم مجبور به پرداخت پول میشوند اینکه چرا سوخت؟ کسی پاسخگو نیست در هیچ جای دنیا چنین چیزی وجود ندارد. یک ترانسفرماتور برق دست کم ۱۰ سال ضمانت کاری دارد و همچنان در آتش سوزی ها و ساختمان سازی سرک سازی  آبرسانی و غیره در زمینه کسی پاسخگو نمیباشد. یامتخصصان ما یا از دانش کافی بهره مند نیستند یا هم احساس مسئولیت نمیکند درهردو صورت جای مکافات و مجازات خالی است.

سوال مطرح میشود که متخصصان ما به رقابت های منطقی جنگ غصابان نبرد نابرابر باور دارند، یا خیر؟

مشکل اینجاست که مردم نمیدانند که انجینیر صاحب های ما از کدام نورم استفاده میکنند؛ آیا نورمی وجود دارد؟

مشکل دوم  عدم موجودیت دانشگاه صنعتی یا مهندسی است. که پاسخگوی مشکلات تکنیکی روز افزون کشور ما باشد. اما راه حل چیست؟ راه حل این است که مشکلات ذکر شده که یکی از اساسی ترین وظیفه دستگاه های آموزشی و پژوهیشی کشور ما است. در آن نهاد جستجو کرد برای حل و رفع این مشکلات تلاش شود. تا متخصصین دلسوز وطن دوست در این نهاد ها تربیه شوند که درآینده این مشکل را نداشته باشند.

مشکل دیگر این است که شاید بتوان بیکاری و فقدان موقعیت های کاری کافی متناسب با نیاز های جامعه ی جوان افغانستان و جو یای کار را مهمترین بحران جامعه ی فعلی در نظر گرفت. دراین زمینه شایان ذکر است . که در حال حاضر نه تنها صنعت متناسب با نیاز های جامعه رشد کافی ندارد و قادر به خلق موقعیت های شقلی جدید درحد لازم نیست بلکه برخی از صنایع موجود نیز بخاطر نداشتن توان رغابت درمنطقه نبود تخصص و تکنیسین ورزیده نبود انظباط کاری عدم مسئولیت پذیری نداشتن دانش روز دوچار اند .

این امرامنیت شقلی واقتصادی بسیاری ازشاقلین فعلی را نیز بخطر میا ندازد . شخص شاقل بترس از دست دادن کار خود دست به رشوه خواری میزنند یا هم به کارهای غیر انسانی متوصل میشوند شخص شاقل که با دانش روز شقلی داشته باشد کار دیگری میتواند پیداکند و نیازی به دزدی و یا رشوه خواری ندارد .

راه حل اگر چه تحصیلات عالی با اصلاح شدن مشکلات یاد شده یکی از بهترین راه ها برای رسیدن به آرزو ها است ولی برای همه امکان پذیر نیست . برای جوانانی که از تحصیلات عالی محروم میشوند تعداد شان خیلی بیشتر است ازکسانی که به دانشگاه ها راه پیدا میکنند باید مکاتب صنعتی ساخته شود که هم در رقابت های منطقه و هم به مشکلات تکنیکی افغانستان پاسخگو باشد برای مثال برق رسانی گاز رسانی مخابرات آب و فاضل آب کمپیوتر غیره و غیره که بتواند پاسخگوی مشکلات امروزی و فردای افغانستان باشد و آماده ی نه فقط برای

مصرف تکنالوژی های دیگران بلکه برای تولید و کشف تکنالوژی در داخل کشور بپردازند تا فرصت فراهم شود

که جوانان ما با دانش روز آشنا شوند و افغانستان را از پلاستیکی شدن نجات دهند مکاتب طوری باشند که هر چند سال یک بار خود را به نو آوریهای منطقه و جهان اعیار سازند.

جوانان عزیز و وطن دوست! توانایی شما در دانایی شما نهفته است؛ برای فراراز گذشته هولناک فقر و نابرابری و تراژیدی های پی در پی هیچ انتخاب دیگری وجود ندارد جز اینکه روی پاهای خود حرکت کنید و خود و وطن خود را از فقر علمی نجات دهند فقر علمی یکی ازهولناک ترین و بدترین فقر ها است که جامعه را به زانو در میاورد.  جوانان هیچ چیزی عبدی نیست باید خود را با صلاح عصرخود مجهز کنید یعنی دانش روز علم روز اگر انسان دارای مهارت باشد و این مهارت بادانش روز مطابقت داشته باشد در تامین نیاز های مادی و معنوی توانمند میباشد و از فقر و نا برابری و وابستگی رهائی یافته و به آرزوهای خویش نایل میشوند فرد توان مند جامعه را نیز توان مند میسازد و جامعه توانمند رفاع امنیت آرامش و توصیه اقتصادی سیاسی و فرهنگی در پی دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا