اخیراً رابطه حامدکرزی با ایالات متحده امریکا در حد معمولی باقی نمانده و به تیرگی گرایید، که از این روابط در محافل دیپلوماتیک مرحله «بحران» توصیف میگردد.
حلقات معاند حامدکرزی وتیم حاکم تیرگی رابطه حامدکرزی با مقامات امریکایی را در عملکرد قوای ناتو و به ویژه امریکائیان در عملیات نظامی میدانند، که به گفته اینها عملیات خودسرانه قوای امریکا در نقاط مختلف که منجر به قتل شهروندان ملکی میگردد بازرسی خانههای مردم توسط این قوا سبب تیرگی رابطه شده است. زیرا حامدکرزی خواهان توقف این گونه عملیات است که منجر به قتل هموطنان میگردد.
اما حلقات سیاسی و دیپلوماتیک –این حرفها را یک روپوش و حربه تبلیغاتی میخوانند- که به گفته آنها کرزی میخواهد به این بهانه روپوشی بیاندازد بر راهکار و عملکردهای خود، که منجر به تیرگی روابط موصوف با حامیان دیروزی اش گردیده است.
حامدکرزی در مدت هشت سال زمامداری اش در افغانستان، نه تنها رهبر خوب از آب در نیامد و نه هم برنامه هایی داشت، جهت تامین امنیت، توسعه و رفاه اجتماعی، برعکس با آنچه تاکنون در اداره تحت امر موصوف به وقوع پیوسته است به وضوح مؤید این نکته است، که ایشان فرصتهای بسیار زیاد را که برای کشور مساعد بود و میتوانست افغانستان را به شاهراه توسعه اقتصادی و ثبات سراسری هدایت کند از دست داد و در مقابل با رهکارهای غلط و ناسنجیده شده و یا هم سنجیده شده سبب اصلی نا امنی، گسترش موادمخدر و قاچاق آن، فساد اداری بحران اقتصادی رکود مؤسسات تولیدی و… گردید، که برون رفت از این همه مشکلات نه تنها زمانگیر است، بل چالش بسیار عمده بر حکومت بعدی خواهد بود که فایق آمدن به آنها بسیار بسیار مشکل خواهد بود، که از توان کرزی و تیمی که در هاله اش قرار دارد بعید است.
این ناکامیها باعث گردید، تا جامعه جهانی به ویژه ایالات متحده امریکا در برخورد با مسایل افغانستان و آقای حامدکرزی تجدید نظر کند؛ زیرا آنها برای رسوایی و ناکامی به افغانستان نیامده اند.
آنها میخواهند دست آوردی داشته باشند، که در موجودیت کرزی و تیمش همان طوری که تجارب هفت سال گذشته نشان داد چیزی جز شکست و رسوایی نصیب شان نخواهد شد، بناءً مجبور هستند رهکار خود را در قبال افغانستان تغییر دهد که این تغییر شامل رهبری در افغانستان نیز میگردد.
حلقات معینی در تلاش اند؛ تا روابط کرزی را با امریکا کمافیالسابق به حد عادی و قابل پذیرش که آنها از «یک دیگر پذیری» نام میبرند برگردانند. بنا به گفته منابع دیپلوماتیک در ابتدا، این وظیفه را آقایان اشرف غنی احمدزی و علی احمد جلالی که اول نامزد ریاست جمهوری و دومی وزیر پیشین داخله بود به عهده گرفت و تلاش های مجدانه را در این راستا با دید وادیدها در مقامات سیاسی و حتی نظامی امریکایی بعمل آوردند؛ اما طوری که به مشاهده میرسد –موفقیتی در این مورد- نصیب شان نگردید. با این همه مایوس نگردیده و به تلاش های شان در راستای «آشتی کرزی با امریکا» مجدانه میکوشند و این بار زلمی خلیلزاد سفیر پیشین امریکا در افغانستان وارد معرکه گردیده و با شناخت و معرفتی که با حلقات سیاسی-نظامی وطن مألوفش دارد میکوشد؛ تا کرزی را مورد پذیرش امریکا قرار دهد.
طوری که در یک کنفرانس مطبوعاتی اظهار داشت: «امریکاییها در باره کرزی دچار اشتباه شده اند و همین طور کرزی هم در مقابل امریکا دچار اشتباه شده است».
تلویحاً آقای خلیلزاد با تأیید تقلب در انتخابات طوری نظریه پردازی میکند، که گویا در نبود کرزی آسمان به زمین میخورد!!
خلیلزاد ضمن این که تقلب را در انتخابات ۲۹ اسد میپذیرد و تقلبی که آفتابی شده و همه میدانند که این تقلب از جانب کی و به کدام پیمانه صورت گرفته است با آنهم میگوید: «اگر کرزی کنار زده شود، برای افغانستان بحران زا خواهد بود، القاعده و طالبان سیطره بیشتر خواهند یافت!!»
خلیلزاد برخورد امریکایی ها را در مقابل کرزی که در این اواخر با تنش و برخوردهای شدید لفظی همراه بوده اشتباه هردو طرف میخواند. و بدین تأکید دارد؛ که دنیا به ویژه امریکا بدون کرزی و کرزی بدون امریکا نمیتوانند به هدفی که خواهان آن اند برسند.
قابل دقت و تأمل این است؛ که همین سه تن که در تلاش آشتی امریکا با کرزی اند؛ تا ابقای کرزی را در ریاست جمهوری تسجیل کنند تا دیروز از هیچگونه انتقاد شدید علیه او فروگذاشت نکردند، حکومت او را فاسد ترین حکومت ها خواندند و حامدکرزی را شخص بیکفایت؛ که صلاحیت حکومت کردن را ندارد، یک باره چه به وقوع پیوست، که حامدکرزی برای افغانستان و امریکا ضرورت مبرم گردیده است، مگر ایشان در ظرف چند روز محدود قدرت نبوغ پیدا کرده است؟
مسأله واضح است، طبق فرمایشات قبیلهگرایی آنها نمیخواهند، قدرت را از انحصار قبیله بدر آیدف بل مدنظر آنها حق مسلم شان است، تا تبار شان همیش در قدرت باقی بماند از این رو فرد نالایق و نا اهل و فاسد دیروز را نسبت به هر گزینه غیر از این ترجیح می دهند و در تلاش اند تا توسط لابیها فضای پرتنش موجود را با ترفندهای گونه گون به نفع حامدکرزی جولان دهند.
با وجود اینکه دکتور عبدالله رقیب اصلی حامدکرزی هم از سلسله تبار شان است، اما چون چند صباحی در کنار غیر تباریون بوده است بناءً از نظر ایشان مردود است. و این را خوب میدانند که برنده اصلی دکتور عبدالله «توخی» است اما با آنهم از همان دیکته های قبلی توسط لابیها که گویا ایشان ازشمال نمایندگی میکنند و شمال دشمن طالبان است، هرگز با او مصالحه و مسامحه نخواهند کرد و در نتیجه تنشها، جنگ ها و… رو به فزونی میرود. بناءً هر طوری شده کرزی «خیرالموجودین!!» باید در کرسی چسپانده شود؛ تا خیر و فلاح را به ارمغان آورد؛ که در این هشت سال تقدیم افغانستان نموده است.
برگرفته از پیام مجاهد