خبر و دیدگاه

دست دشمن حلقوم امنیت ملی را زخمی کرد

amrullahsaleh610x

 

کشته شدن عبدالله لغمانی معاون اداره‌ی امنیت ملی افغانستان در فرایند مبارزه با تروریزم، حساس و در عین حال قابل مکث می نماید. اگرچه کشتن و کشته شدن در جریان مبارزه و جنگ و غالب آمدن بر رقیب اصلی انکار ناپذیری است و نیز کشته شدن و از بین رفتن هر کسی به هر عنوان و رسمی که باشد از بدیهیات زندگی است؛ اما کشته شدن مقام ارشد استخباراتی افغانستان در شرایطی که گفته می شود امنیت ملی افغانستان بال و پری یافته است، پرسش هایی را در پی دارد.

در حالی که بیشترین فعالیت را در خصوص مبارزه با تروریزم طی چهار سال گذشته امنیت ملی افغانستان داشته است و بیشتر رویا رویی این ارگان مهم با تحرکات و برنامه هایی بوده است که از طرف استخبارات پاکستان سازماندهی می شده است؛ بنا برآن نمی توان دخالت مستقیم اداره‌ی استخباراتی پاکستان را در ایجاد این حادثه به دور از امکان دانست و در حقیقت باکشته شدن داکتر عبدالله لغمانی معاون امنیت ملی افغانستان ما شاهد جنگ تن به تن سازمان استخباراتی پاکستان و امنیت ملی افغانستان هستیم که در این نبرد متاسفانه دست استخبارات پاکستان توانست گلوی امنیت ملی افغانستان را به سختی بفشرد و و به این گونه، نفسی بالا کشد.

اما باتوجه به این که رییس امنیت ملی افغانستان در واکنش به ۱۳۰ حمله‌ی طالبان در روز برگزاری انتخابات، در یک کنفرانس خبری گفته بود که طالبان در پی این اقدام ها شان، تاوان بزرگی خواهند پرداخت و نیز مثال هایی بر این امر ارایه کرد، این رویداد نشان می دهد که حمله به آقای لغمانی منحیث مهره‌ی ارشد و موثر در اندام امنیت ملی افغانستان، پاسخی بر چنین هشدارهایی ترتیب و مدیریت گردیده است.

قتل معاون اداره‌ی امنیت ملی افغانستان نشان می دهد که حفظ و مراقبت از کدرهای مهم از جانب حکومت به گونه‌ی جدی صورت نمی گیرد و آنانی که نیاز بیشتر به حفاظت و نگهداری و امنیت جانی دارند، به سادگی در شکار رقیبان قرار می گیرند.

بنا بران، حادثه‌ی مهترلام نشان داد که دشمن اکنون به قلب امنیت و حاکمیت حمله کرده و نیز این مسأله نشان می دهد که افراد رده‌ی نخست مملکت نیز به آسانی می توانند مورد هدف آن ها قرار بگیرند.

اکنون دولت افغانستان مکلف است تا در زمینه‌ی مبارزه با دهشت و ارعاب از راهبرد مشخص و تدوین شده کار گیرد؛ زیرا مبارزه با مخالفان تااکنون به گونه‌ای بوده است که فرایند تطبیق آن، قربانی بیشتر از خود دولت گرفته است. دیده می شود، دشمنی که در کمین است از عدم فراگیر بودن و دقیق بودن این روش و برنامه کار گرفته، مهره های اصلی دولت را هدف قرار می دهد. رویدادی که به تازگی رخ داد باید آخرین هشدار و درس بزرگ از ناحیه‌ی نیروهای مخالف، به دولت باشد.

حال بر دولت افغانستان است که بیشتر از پیش به آمادگی و توانایی های استخباراتی خود در پیوند به تهدید های فرا راه امنیت توجه کند. این حادثه نشان داد که نهاد استخباراتی دولت مانع بزرگ راه اندازی توطیه های مخالفان است. بنابراین  گروه های دهشت افگن در کمین نشسته اند تا دولت را از دست رسی به اطلاعات کاری و موثر باز دارند که حمله‌ی سه روز پیش مصداق آن است. دیده شود که دولت کدام آمادگی ها و روش های را پیش می گیرد تا دست رسی به اطلاعات  دقیق و موثر در این موارد، بتواند از افزایش حمله‌ی مخالفان بکاهد و مردم افغانستان شاهد قربانی شدن مهمترین و برجسته ترین کدرهای خود نباشند.

در این بحبوحه، آنچه که مسوولیت دولت می باشد، داشتن تیوری و ابزارهای پیش گیرانه‌ی امنیتی است که می تواند به تقویت و توانایی دولت بیانجامد؛ زیرا تدوین این تیوری می تواند دورنمایی کاری دولت را در آینده تعیین کند که بدون تردید در صورت تدوین و بکار گیری این مهم، دولت می تواند ادعای کارایی امکانات و تاکتیک های مبارزه با مخالفین خود را کند و در این صورت  دولت از نیروی خنثا سازی بیشتر در برابر مخالفان خود برخوردار خواهد شد. تحقق آن می تواند دریچه های امید را برای داشتن نیروی فعال به روی فضای آمیخته با بیم و امید امنیتی کشور بگشاید و سبب ناکامی و اغفال گروه های مخالف گردد.

نکته‌ی دیگری که می تواند در امر بکار گیری راهبرد موثر و کارا در جلوگیری از خشونت های سازمان دهی شده، موثر واقع شود، ایجاد اعتماد و هماهنگی میان مردم و نهاد های امنیتی کشور است. دولت و نهاد های مسوول می توانند با ایجاد این بستر، زمینه های خوب تر را در امر مبارزه با دهشت افگنی در اختیار داشته باشند؛ زیرا همکار های مردمی راه را برای مبارزه و دستگیری مخالفان هموار می سازد و دشواری ها را در میانه‌ی مبارزه با مخالفان کم می کند. آرزومندیم که در آینده، این امر تحقق بپذیرد.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا