خبر و دیدگاه

اسلام سیاسی و سازمان استخبارات پاکستان

pakistann

 

بحران خاور میانه  به نادرستی روی بحران بزرگتری در آسیای جنوبی – جایی که مناقشه بین هندوستان و پاکستان جریان دارد و به آسانی می تواند به یک رویارویی هسته یی مبدل شود،  سایه انداخته است.  تنش هایی که روابط این دو کشور را رقم زده است، ناشی از تعصبات مذهبی و ادعای دوامدار ارضی بر سر کشمیر می باشد.

اگر به پاکستان نگاه کنیم، می بینیم که روحیه جنگجویی مذهبی موجود در آن کشور، متارکه متزلزل جنگی بین هند و پاکستان را به مخاطره افگنده است.  در حال حاضر پاکستان رویه نازکی از دموکراسی را بر رخ دارد و از زمان ایجاد تا به حال بیشتر اوقات توسط نظامیان اداره شده است. برعکس ترکیه – جایی که ارتش سنگری برای سیکولاریزم بود، در پاکستان ارتش وسیله یی است که از طریق آن اسلام سیاسی به سرعت در حال گرفتن قدرت در کشور می باشد.

ریشه این وضعیت که محصول سیاست استعماری تفرقه بینداز و حکومت کن است، بر می گردد به دوران زمامداری انگلستان (در منطقه – م). انگلستان نظر به سیاستی که در اواخر قرن زنده در پیش گرفته بود، به استخدام عساکر هندی از مردمان مسکون در مناطق شمالغربی  که “دارای روحیه جنگجویی” خوانده می شدند، پرداخت.

بریتانیایی عقیده داشتند که مردم مناطق شمالی هندوستان مردمان “جنگجو و سرسخت” هستند، در حالی که مردمان مسکون در مناطق جنوب “نرم طبیعت” می باشند. (به همین منظور) استعمارگران بریتانیایی در هندوستان عمدا ساحات شمالی را غیر صنعتی و مردمان آن را در حد پایین سواد نگه داشتند تا به کسب و کار دیگری روی نیاورند و سربازگیری شان ازبین آن مردم مختل نگردد. در نتیجه همین سیاست “Martial race” یا سیاست “استخدام افراد جنگجو” در آسیای جنوبی، شمار زیادی از مردمان قبایل مسلمان و سیکه به حیث سرباز و افسر به اردوی انگیس استخدام گردیدند.  پس از ایجاد پاکستان در سال ۱۹۴۷م، زمامداران آن کشور با تعقیب سیاست انگلستان، استخدام نظامیان را از همان محدوده جغرافیایی ادامه دادند.

در جریان سال های ۱۹۸۰م سه حصه ارتش پاکستان از افرادی تشکیل شده بود که از سه ناحیه پنجاب و دو ناحیه مربوطه به ایالت  شمالغربی پاکستان استخدام شده بودند. این ساحات در مجموع نه فیصد از کل نفوس کشور را تمثیل می کنند. همین افراد نیز در استخبارات پاکستان (ISI) به کار گمارده شدند و از آنجایی که آنان روابط خانوادگی و پیوند های قبایلی در مناطق ناآرام شمالغربی پاکستان دارند، آی اس آی روابط ویژه یی با آن ساحات برقرار کرد. مثلا، در اوایل سال های ۱۹۸۰ م  اختر عبدالرحمن رییس اداره استخبارات پاکستان مثل بسیاری افسران دیگر پاکستان، پشتونی بود از شهر پیشاور در سرحد افغانستان. در سال ۱۹۸۷ جنرال حمید گل پنجابی که مسلمانی بود سرسپرده و با سعودی ها روابط نزدیک داشت، به کرسی ریاست اداره استخبارات پاکستان تکیه زد.  هر دوی اینان تقرری خود را در این سمت، مدیون جنرال ضیاء الخق – دیکتاتور پاکستان که در سال ۱۹۷۷ به قدرت رسید،  بودند. جنرال ضیاء الحق نیز برخاسته از پنجاب بود. رژیم ضیاء الحق پس از تجاوز شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹ مشروعیت یافت. جهاد علیه شوروی فضای مناسبی را برای پاکستان فراهم آورد تا با تایید ایالات متحده امریکا در افغانستان مستقیما دخالت کند.

هنگامی که امریکایی ها تصمیم گرفتند با شوروی در منطقه دست و پنجه نرم کنند، ترجیح دادند کار خود را از طریق استخبارات پاکستان به پیش ببرند. روی همین سیاست بود که کمک های مالی امریکا از طریق شبکه های آی اس آی به مجاهدین (افغان) می رسید. در عوض آی اس آی سازمان ها و احزاب اسلامی پاکستان را برای تنظیم جنبش های نظامی اسلامی در افغانستان به کار گرفت.

رشد نفوذ و قدرت آی اس آی و دولت پاکستان و ارتباط شان با سازمان های اسلامی افغانستان حتی پس از خروج شوروی از افغانستان ادامه یافت. مثلث ای اس آی، دولت پاکستان و بنیادگرایان افغان در زمان حکومت بینظیر بوتو نیز فعال بود. دولت بینظیر بوتو در سال های ۹۰، با ادعای اینکه صرف مهاجرین افغان را دو باره به زادگاه شان بر می گرداند، مستقیما در نفوذ طالبان در افغانستان نقش داشت.

ارتباطات مستقیم دولت پاکستان با آی اس آی پس از بینظیر بوتو نیز ادامه یافت. بسیاری از افراد کلیدی رژیم مشرف که در سال ۱۹۹۹ قدرت را در پاکستان به دست گرفت، به شمول خود او از افسران آی اس آی بودند.

آی اس آی مستقیما در ایجاد طالبان نقش داشت و به طور روز افزونی از آن ها پشتیبانی می کرد. در سال ۱۹۹۳ م طالبان به قدرتی سازمان یافته مبدل گردیدند که روابط مستقیمی با آی اس ای پاکستان داشتند واز طریق آن ها می توانستند افرادی را از مدارس پاکستان استخدام کنند.

پیوند عمدی آی اس آی  با طالبان و دیگر گروپ های افراطی مثل لشکر طیبه، اسلام سیاسی را به یک عامل بزرگ در پاکستان مبدل کرده است.  آی اس آی که توسط بریتانیایی ها ایجاد و توسط امریکایی ها و سعودی ها پرورش یافت، به عنوان یک مانع جدی در برابر رشد اجتماعی و سیاسی پاکستان قد برافراخته است. وقایع ممبئی در سال ۲۰۰۸ نشان داد که بخش هایی از آی اس آی هنوز هم تقریبا به گونه یی  سازمان های افراطی پاکستان عمل می کند.

یادداشت: پروفیسور آندره گیرولیماتوس رییس بخش مطالعات یونان دانشگاه “سایمون فریزر” ونکوور در کانادا می باشد. وی همچنان پژوهشگر در رشته های تاریخ سیاسی و اجتماعی یونان معاصر؛ یونان قدیم و رومان و همچنان تاریخ دیپلماسی و روابط بین المللی می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا