خبر و دیدگاه

در بحبوحه نزدیکی انتخابات

hamedkarzaidrabullanincar

با نزدیک شدن تاریخ انتخابات، سراسیمگی و بیقراری یکتعداد کوردلان و وابستگان دشمنان مردم افغانستان- مثل تلویزیون مسکینیار – زیاد شده و هرروز با سبکسری به دروغ و جعلیات پرداخته و علیه شایسته ترین و مناسبترین کاندید ریاست جمهوری- داکتر عبدالله عبدالله- زهر پاشی مینماید. داکتر عبدالله عبدالله در عمل به اثبات رسانده است که به عزت افغانستان و سعادت مردم آن متعهد بوده و در این راه از هیچنوع فداکاری و مبارزه دریغ نورزیده است. مردم پاکدل افغانستان میدانند، که او یکی از فعالان برجسته ای جبهه مقاومت برای نجات افغانستان بود، که با مقاومت و جان بازی بیدریغ شان نگذاشتند که افغانستان به یکی از صوبه های پاکستان بدل شود. این یک واقعیت آفتابی است. اینکه سیاه دلان از واقعیت ها چشم میپوشند، به خود شان ارتباط میگیرد. توقع هم نمیرود که دشمنان قسم خورده ای سعادت مردم افغانستان، موضعگیری واقعبینانه داشته باشند. ولی اکثریت قاطع مردم واقعبین افغانستان، موضع گیری واقعبینانه را اختیار نموده اند، که جوش و خروش و پشتیبانی بی شائبه ای مردم افغانستان از داکتر عبدالله عبدالله در سراسر کشور بیان گر آن می باشد. و همین جوش و خروش و استقبال و پشتیبانی گرم مردم از داکتر عبدالله عبدالله و برنامه های او است که رقیبای انتخاتی اش باالخصوص آقای کرزی را مایوس و دست پاچه ساخته است. سوال مطرح میشود که چرا آقای کرزئ با وجود این همه پول زیاد و سوئ استفاده از امکانات مقام ریاست جمهوری و وغیره… باز هم خود را ناکام احساس نموده و تلاش دارد، تا با تطمیع نمودن انسان های ضعیف و چشمان کلوخی و با زمینه سازی تقلب در انتخابات مردم افغانستان را، باز هم در سمت بدبختی سوق دهد و در گودال سیه روزی به اندازد. جواب این چرا را به سادگی میتوان در مرور کوتاهی بر اجراعات هفت ساله زمام داری آغای کرزئ پیدا نمود.

۱- آقای کرزئ با سوئ استفاده از مقام  ریاست جمهوری فیصله ای ولسی جرگه را، مبنی بر برکناری یک وزیر زیر پا نمود. در اینجا طور واضح میبینیم که آقای کرزئ نه به قانون اهمیت قایل است و نه به مقام ولسی جرگه- چون ولسی جرگه از نمایندگان مردم افغانستان تشکیل گردیده است. پس این کار آقای کرزی توهین صریح به تمام مردم افقانستان میباشد. بناء آقای کرزئ نباید توقع رای را از مردم داشته باشد.

۲- آقای کرزئ با تکبر و خود کامگی آقای همدرد را، که او بدون بکار بردن شیوه های متعدد حل مشکل مثل اقناع، صحبت تفاهم  و مذاکره، تظاهرات مسالمت آمیز مردم شبرغان را به خود کامگی تیر باران نمود و دها انسان بیدفاع آن شهر را به قتل رساند، به عوض اینکه مورد باز پرس قرار دهد او را مورد تقدیر و مکافات قرار داده و بحیث والی در ولایت کلان تر مقرر نمود. اصولا رئیس جمهور به همه ای مردم تعلق میداشته باشد و به همه ای مردم مساویانه حق قائل میباشد. این کار آقای کرزئ چهره ای واقعی او را بطور واضح بیان میکند، که او جز به منافع خود و هم کیشان خویش، به چیزدیگری اهمیت قایل نمیباشد. بناء مردم زنده وجدان افغانستان، هرگز به آقای کرزئ رای نخواهند داد.

۳- درقانون اساسی مصوب لویه جرگه – که یک سند معتبر ملی میباشد – بعد از تصویب، خودسرانه تغیراتی را در آن وارد نمود.

۴- در آغار زمام داری آقای کرزئ، دول و سرنای سیاست بازار آزاد بصدا در آمد، که در نتیجه ای آن تعداد زیادی از کارمندان دولت و منسوبین اردو از کار اخراج گردیده و برای شان گفته شد که بروید یک کار دیگر کنید. و همچنان تصدی های انتفاعی و غیرانتفاعی دولتی، عمدا فلج ساخته شدند. این کار تیم اقای کرزئ بخوبی نشان داد، که کرزئ و هم قطارانش  به جای دیگر متعهد بوده و هرگز به عزت و سعادت مردم افغانستان متعهد نبوده و نمی اندیشند.

البته در اینجا منظور از مخالفت با سیاست اقتصاد بازار نیست. بدلیل اینکه سیاست بازار آزاد تاجائی از بوته آزمایش زمان موفق برامده است. اما در اینجا موضع بر سر چگونگی تطبیق سیاست بازار میباشد. عقل سلیم برای کشور جنگ زده ای چون افغانستان، نخست شعار احیای مجدد را پیش میکشد، تا بتواند نظام و پایه های دولت را تقویت و استحکام بخشد. با دولت قوی و محکم، میتوان زمینه را برای تطبیق سیاست اقتصاد بازار، انهم با طی یک مرحله ای انتقالی اماده ساخت. به سیاست اقتصادی ایکه توسط تیم کرزئ روی دست گرفته شد، باوجودیکه پیش نام و بعد نام یکتعداد اعضای تیم شان، کلماتی چون دکتور و ارشد بملاحظه میرسید، جز سیاست مافیائ و خیانت ملی چیز دیگری نمیتوان نام گذاشت. بحق و بجا میباشد که مردم افغانستان به سیاست اقتصادی کرزئ، سیاست آزار نام گذاشته اند.

۵- از فساد و رشوه و بیعدالتی و بی قانونی و بی پرسانی ای که سرا پای  اداره  حاکم را چون تار عنکبوت پیچانده است، یادی نمیکنیم. بدلیل اینکه خود آقای کرزی هم از روی عوام فریبی به انها اعتراف نموده و فریاد کشیده است. عوام فریبی به این خاطر که تنها از مشکلات با احساسات نام میبرد، اما اجراعاتی را برای رفع ان  روی دست نمیگیرد. در حالیکه در اوضاع و احوال موجود کشور، امکانات زیادی برای تسکین بخشیدن به الام مردم افغانستان وجود دارد. ولی آقای کرزئ ازین همه امکانات، مثل کمک های خارجی صلاحیت های قانونی و وغیره.. بسود مردم استفاده نمیبرد. طوریکه دیده میشود، ازهمه این امکانات تنها برای تامین منافع خویش و در جهت ضد منافع مردم استفاده بعمل آورده است.

گفته های بالا نه تبلیغ است و نه دروغ، فقط شمه ای از اجراعات منفی و ناسالم اقای کرزئ میباشد، که بدون شک، همه ای افغانان از آنها اطلاع کامل دارند.

بناء قدرت تشخیص و قضاوت مردم افغانستان انقدر ضعیف نخواهد بود، تا آزموده شده را، باز بیازمایند و در صندوق رای آقای کرزئ رای های خود را بریزند.

اگر اجراعات اقای کرزئ را با اجراعات ملا محمد عمر در دو مورد، یعنی حفظ ساحه نفوذ و مبارزه با زرع مواد مخدر، مقایسه کنیم، باز هم  اقای کرزئ  بیکفایت و ناکام معرفی میگردد.

در آغاز حکومت انتقالی، هیچ ساحه ای از ادارات محلی در دست طالبان نبود، ولی اکنون متاسفانه ۱۷ ولسوالی از طرف طالبان اداره میشود.

در زمان طالبان حجم تولید مواد مخدر به ۱۸۰ تن میرسید، ولی اکنون با وجود هیاهوی زیاد و ایجاد یک وزارت مستقل تحت نام “وزارت مبارزه علیه مواد مخدر”، حجم تولید مواد مخدر به ۴۸۰۰ تن میرسد.

در صورتیکه آقای کرزی  در مقایسه با ملا عمر هم  ناکام  میماند، پس چطور توقع دارد که مردم با بصیرت افغانستان، به او رای خواهند داد. رای دادن به آقای کرزی افاده ای ضعف درک، ضعف تشخیص و ضعف قضاوت را میدهد. انانیکه به این سه ضعف دچار باشند، از جمله کسانی به حساب می آیند که خود شان داوطلبانه میخواهند کعصف ا لماکول باشند و کعصف الما کول  باقی بمانند.

تمت با الخیر.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا