انتخابات

قیمت هر کاندید ریاست جمهوری فقط ۳ میلیون دالر

Nasir khalid


کی شود روز چیره در این ظلمت تار

که پیاده است در ان حق و ستمکار سوار


در یکی از گزارشات کمیسیون محترم انتخابات خواندم که برای چاپ اوراق رای دهی برای هر کاندید ریاست جمهوری مبلغ ۳ میلیون مصرف شده است و این اوراق در شهر لندن انگلستان بچاپ رسیده است و دلیل انرا عدم چاپخانه های مجهز به سیستم امروزی خوانده اند.

چندی قبل به یکی از برنامه های تلویزیون ملی که  به معرفی اردوی ملی اختصاص داده شده بود نگاه میکردم در بخش از این گزارش که یقینا در ارشیف رادیو تلویزیون ملی قرار دارد چاپخانه اردوی ملی را نمایش میداد که کاملا به سیستم امروزی اعیار شده بود و یکی از کارمندان ان بخبرنگار گفت که آنها اکنون ماشینهای ۴ رنگ و ۵ رنگ را در اختیار دارند که مروج در تمام جهان میباشد و بعدآ نمونه چاپ چند نشریه را به نمایش گذاشتند که واقعا از قطع و صحافت خاصی برخوردار بود.

در صورتیکه دولت افغانستان خود صاحب چنین چاپخانه مجهز میباشد ضرورت چاپ اوراق رای دهی در خارج از کشور چه است؟ در کنار چاپخانه رسمی امروز به ده ها چاپخانه در گوشه و کنار کشور مجهز به سیستم امروزی فعالیت میکند، اما با تاسف کمیسیون انتخابات بدون اطلاع قبلی با کاندیدان، این اوراق را بقیمت گزافی یعنی ۱۲۳ میلیون دالر بچاپ رسانیده است که خود جای سوال دارد؟ اگر عمیقا با این مساله توجه شود مشخص خواهد شد که پولهای فراوانی بار دیگر حیف و میل شده و بیجا نیست که کشور های المان و امریکا در این اواخر ادعا کرده اند که پولهای کمکی آنها به افغانستان حیف و میل شده است. اخیرا یک مامور عالیرتبه امریکائی به اسم ژنرال آرنولد فیلدز اعلام نموده است که در ۸ سال گذشته امریکا ۳۸ میلیارد دالر کمک بشری به افغانستان نموده است ولی هیچ نوع پیشرفت چشمگیری در زندگی مردم افغانستان نمی بیند. هموطنان ما شاهد بودند که نماینده جاپان در پنجمین دور مذاکرات پالیسی مشترک استراتیژی افغانستان و جاپان صریحآ بیان داشت در صورت ادامه فساد مالی کشور متبوعش کمکهای خود را به افغانستان قطع خواهد کرد.  با تاسف در کشور بی قانون ما که میلیونها انسان گرسنه شب و روز بدنبال پیدا کردن لقمه نان صندوقهای کثافت دانی را زیر و رو میکنند، کسانی هستند که میلیون ها دالر را خرچ مصارف بیمورد مینمایند.

جناب لودین رئیس کمیسیون انتخابات آیا شما میدانید که پولهایکه توسط دولتهای خارجی به افغانستان فرستاده میشود، پول تکس مردم شریفی و زحمت کشی است که شبانه روز کار میکنند و بدولتهای خود تکس می پردازند و آنها برای اعمار و بازسازی کشور ویرانم به افغانستان ارسال میکنند؟ آیا شما میدانید که بیشتر این پولها حاصل عرق ریزی هزاران هموطن من و تست که در خارج از کشور کار میکنند و بدولتهای مربوط تکس می پردازند و شما غیر مسوولانه آنرا بمصرف میرسانید؟

کدام عقل سلیم قبول میکند که برای چاپ اوراق رای هر کاندید ۳ میلیون دالر بمصرف رسیده است مگر ما ها که در خارج زیست میکنیم از قیمت چاپ بی اطلاع هستیم؟ با ۱۲۳ میلیون دالر میتوان تمام افغانستان را  تحت پوشش اوراق قرار داد نه برای ۴۱ نفر. کجاست سارنوال کشور که بدنبال شما روان شوند و تحقیق نمایند که چرا اوراق در خارج چاپ شده و چرا اینهمه مصرف برداشته است؟ مگر وظیفه  لوی سارنوالی  فقط تعقیب افراد بی بضاعت و غریب است که باید در کنج زندانها بخوابند؟

من یقین دارم که چاپ اوراق در لندن دلیل خاصی دارد که فقط مسوولین کمیسیون انتخابات از ان مطلع اند و ملت در بند و بی خبر ما بار دیگر و ماندد گذشته در بخبری قرار خواهند داشت و هرگز حقایق تلخ این کشور را که توسط تعداد از افراد معلوم الحال رقم میخورد نخواهند فهمید. اما ایا پروردگار عالمیان نیز چنین است؟ هرگز نه ذات یکتای اوست که بر رفتار و اعمال ما آگاهی کامل دارد و دادرس واقعی است که با متخلفین محاسبه خواهد کرد.

کاندید های محترم ریاست جمهوری باید قبل از همه و قبل از انکه فرصتها از دست بروند قضیه چاپ اوراق را جدی دنبال کنند در غیر ان مانند دوره ی قبل که رنگ قلمها به گفته مسوولین انتخابات خشکیده بود این بار نیز اوراق بیشتری توزیع گردد و در پایان روز اعلام کنند که اشتباهی صورت گرفته بود. این یک اشتباه نیست، اقدامیست آگاهانه برای رسیدن بیک مقصد غیر ملی و غیر افغانی که خواست بیگانه ها بیشتر در ان مد نظر گرفته شده است.

از جانب دیگر شورای تشریک مساعی نامزدان ریاست جمهوری که به تصور من به ابتکار محترم بشیر بیژن تشکیل شده است در صدد آن است تا در چند روز اینده یک کاندید واحد را از جمله ۲۳ تن اعضا معرفی نمایند در حالیکه بنا بر گزارش کمیسیون انتخابات کاندیدان بعد از چاپ اوراق رای دهی حق منصرف شدن و یا ائتلاف را ندارند، پس تلاش شورای تشریک مساعی نامزدان برای چیست؟ در این رابطه امیدواریم تا شورای تشریک مساعی بمردم افغانستان توضیح بدهند.

عصر امروز متوجه گلدان کوچکی که در صحن حویلی منزل دارم شدم که در کنار گلهای زیبا گیاهان هرزه نیز روئیده است، مشعول چیدن گیاهان هرزه از کنار گلها شدم تا تمام شدند و دیدم گلها زیبائی خاصی بخود گرفتند در همین لحظه با خود اندیشیدم که ایکاش روزی در کشور ما نیز فرا رسد تا گیاهان هرزه از سرتاسر  زمین مقدس بر چیده شود و مردم پاکدل و شریف ما مانند گلهای تازه فارغ از انسانهای هرزه و معامله گر و وابسته و اجنبی پرست دوباره در باغستان زیبای خود کنار هم و چون دو همشهری همدل زندگی کنند.

چه خوش باشد که بعد از انتظاری

به امیدی رسد امیدواری

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا