خبر و دیدگاه

درسهای بحران انتخابات ایران برای افغانستان

iran_election_afgh

 

دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران بجای تحکیم دست آورد های انقلاب اسلامی و تعقیب راه امام خمینی، مشروعیت  بخشیدن به  رییس جمهور منتخب ، کاهش فقر و بیکاری و پایان دادن به انزوای جهانی ایران در نتیجه تقلب و خشونت از مسیر اصلی خود منحرف شده به ضد خود مبدل گردید.

از انتخابات ریاست جمهوری ایران  مردم و بویژه دو گروه عمده سیاسی معروف به اصلاح طلبان و اصول گرایان انتظارات و خواستهای  معینی داشتند. اکثریت مردم ایران که از یک طرف از فقر، بیکاری، فساد و رویکرد مستبدانه رژیم جمهور اسلامی و از طرف دیگر انزوای جهانی ناشی از سیاست های ” ماجراجویانه”  و “افراطی ” رییس جمهوراحمدی نژاد در سیاست خارجی ایران بویژه در مسئله برنامه غنی سازی اتمی ایران به ستوه آمده بودند، خواهان تغییر بودند. اکثریت مردم آرمانهای خویش را در وجود نامزدان اصلاح طلب قبل از همه در برنامه های اصلاحی میرحسین موسوی می دیدند. ازینرو  انتخابات برای اصلاح طلبان جمهوری اسلامی ایران یک فرصت مناسب برای تغییر سیاست  داخلی و خارجی ایران بود که می توانست ایران را قبل از همه از انزوای جهانی نجات داده  واعتبار جهانی  آنرا بلند ببرد.

اما اصول گرایان جمهوری اسلامی ایران بر خلاف اصلاح طلبان انتخابات را بحیث ابزار در راستای تداوم حاکمیت سخت گیرانه  داخلی، پیش برد برنامه غنی سازی اتمی بحیث ابزار بازی در صحنه جهانی  و تداوم سیاست دشمنی با آمریکا و اسرائیل بحساب می آورند و در نتیجه بخاطر دستیابی به این اهداف دست به تقلبات گسترده در انتخابات ریاست جمهوری ایران زدند که بسیاری ها آنرا ” کودتای انتخاباتی” نامیده اند. اما بر خلاف محاسبات آنان تقلب در انتخابات با واکنش و خشم بزرگی کاندیدان اصلاح طلب  وهواداران آنان مواجه  شده به بحران بزرگی برای رژیم حاکم مبدل گردید. چنانچه موج اعتراضات  در داخل ایران به جنبش سبز و در خارج از ایران  به ” انقلاب مخملین” شهرت یافت.

افزون بر آن رفتار و موضع گیری غیر منصفانه  و غیر خیر خواهانه  علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران سخت به گسترش بحران دامن زد.  چنانچه سخنرانی تحریک آمیز و تهدید آمیز  رهبر به آدرس هزاران معترض به نتایج انتخابات از یک طرف و حمایت آشکارا از داکتر احمدی نژاد به دلایل همفکری با ایشان در سخنرانی در نماز جمعه باعث تشدید بحران شد. شدت عمل و سرکوب مردم به دستور رهبر جمهوری اسلامی ایران به قیمت جان  یک تعداد دختران و پسران و دست گیری فعالان سیاسی تمام شد. این در حالیست که تندروان جمهوری اسلامی ایران مبارزه حق طلبانه هزاران شهروند را”عوامل خارجی” و عناصر” اوباش و تروریست” قلمداد کرده و گناه و مسولیت آنرا بدوش کشور های خارجی نظیر امریکا، انگلیس و اسرائیل  می اندازند.

واقعیت اینست که بحران انتخابات ایران که  تا هنوز ادامه دارد تا آنجا پیش رفته است که نه تنها اختلافات میان حاکمان مذهبی جمهوری اسلامی ایران را بر ملا ساخته است ،بلکه بهانه مناسب را برای بهره برداری به دشمنان خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز فراهم نموده است.   تصور میشود هر قدر این بحران تداوم یابد به همان اندازه اختلافات درون نظام و هم چنان تنش های اجتماعی بیشتر شده و فرصت های بهتر را برای دشمنان خارجی جمهوری اسلامی ایران که تعداد آنان در منطقه و جهان کم نیستند نیز مساعد تر خواهد ساخت.

فکر میشود بحران اخیر چنان ضربت شدید به پایه های اجتماعی  و روابط قدرت در جمهوری اسلامی ایران وارد نموده است که تندروان حاکم به مشکل خواهند توانست اعتماد اجتماعی و مشروعیت از دست رفته خویش را باز یابند. در بعد جهانی نیز آنها  نخواهند توانست  حیثیت و اعتبار از دست رفته خویش را به آسانی  تلافی کنند.

باید گفت بحران در ایران سه حقیقت را  قبل از همه به نمایش گذاشته است:

یکم،  عظمت، بلوغ سیاسی، حق طلبی و رفتار متمدنانه مردم ایران را که علیرغم فشار و تهدید های حکومت و قطع نمودن تمام وسایل ارتباطات و اطلاعات ، دست از مبارزه دادخواهانه بر نداشته اند. چنانچه این حرکت جسورانه و مقاومت در برابر استبداد  باعث تحسین مردم جهان گردیده است.

دوم،اما در جهت دیگر نا توانی ، کوتاه نگری و خشونت  تندروان جمهوری اسلامی ایران را که برای بقای حاکمیت شان از هیچ وسایلی مشروع و نا مشروع رو گردان نیستند.

سوم،  آسیب پزیری و شکنندگی ساخت و بافت قدرت در ایران را.

انتخابات افغانستان در آئینه حوادث ایران

ماجرای بحران انتخابات ریاست جمهوری ایران نه تنها محدود به ایران نمانده است، بلکه در مرکز توجه جهانیان بویژه همسایه شرقی آن افغانستان که قرار است کمتر از دوماه دیگر دومین دور انتخابات ریاست جمهوری را در تاریخ سیاسی خویش تجربه کند، قرار گرفته است. با آنکه ایران و افغانستان از لحاظ فرهنگی، زبانی، مذهبی و تاریخی روابط و پیوند های نزدیک دارند، اما شرایط  برگزاری انتخابات ایران با افغانستان  از لحاظ روابط  و ساختارقدرت سیاسی، سطح سواد، آگاهی اجتماعی، رشد اقتصادی و شرایط امنیتی قابل مقایسه نیست. یکی از مهمترین تفاوت ها میان انتخابات ایران و افغانستان این است که ایرانی ها خود انتخابات شانرا بدون مداخله خارجی ها برگزار نمودند،  و اگر تقلبی هم صورت گرفت محصول دست رژیم حاکم است و هیچ خارجی در آن دست نخواهد داشت.

ولی در افغانستان انتخابات در شرایط حضور گسترده قوت های خارجی  مطابق به خواستها و تصامیم آنها برگزار میشود. اگر تقلبی به نفع کاندید مورد نظر آنها صورت می گیرد بدون حمایت  آنها کمتر عملیست. چنانچه تجارب نخستین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان( ۲۰۰۴) نشان داد که ایالات متحده امریکا  از هیچ وسایلی برای به قدرت رساندن حامد کرزی نامزد مورد نظر شان دریغ نورزیدند. علیرغم اعتراضات و اتهامات گسترده تقلب، ناظران بین المللی بشمول اتحادیه اروپا چشم پوشی آشکارا از تقلبات گسترده به نفع کاندید مورد واشنگتن نمودند.

در ایران غربی ها خواهان انتخابات آزاد  و شفاف هستند و تا کنون عجله در شناخت دولت احمدی نژاد که متهم به تقلب است، ندارند. و افزون بر آن از بحران انتخابات در ایران بحیث ابزار فشار بر حکومت ایران استفاده می کنند. اما پرسشی اساسی اینست انتخابات عنقریب افغانستان که تحت رهبری مستقیم  واشنگتن برگزار می گردد، آزاد، شفاف و عادلانه خواهد بود؟

امریکاییها می گویند که آنها از کسی حمایت و با کسی مخالفت نمی کنند. آنها طرفدار انتخابات آزاد و عادلانه در افغانستان هستند.   اخیراً سفیر جدید امریکا در افغانستان با برخی کاندیدان رقیب کرزی ملاقاتها نمود و امریکاییها هدف این ملاقات ها را آشنایی با برنامه های کاندیداها عنوان نموده اند. اما رییس جمهور کرزی آنرا مداخله در امور داخلی افغانستان و حمایت رقبای انتخاباتی کرزی نامیده است. برخی ها تصور می کنند که ملاقات سفیر امریکا با برخی کاندیدای ریاست جمهوری یک بازی سنجیده شده و تبلیغاتی  به نفع کرزی و جلوه دادن وی بحیث کاندید مستقل ملی  و اغفال نامزدان رقیب وی می باشد.

واقعیت اینست  عملاً شک و تردید های زیادی در مورد عادلانه وسالم بودن انتخابات  ریاست جمهوری افغانستان  وجود دارد. چنانچه دولت امریکا تا حال از تعویق اندازی انتخابات ریاست جمهوری توسط کرزی و با تمدید مدت زمان کار ریاست جمهوری ایشان بر خلاف قانون اساسی افغانستان حمایت نموده است. افزون بر آن “کمیسیون مستقل انتخابات” که یک کمیسیون غیر مستقل و وابسته به دولت است و نزد کاندیدان و مردم افغانستان مشروعیت ندارد، از حمایت  مالی و سیاسی واشنگتن و متحدین اروپایی آن بر خوردار است و در ترکیب آن یک تعداد نمایندگان غرب در تحت نام( یونیما ) نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان نقش بازی می کنند.

آنچه  آزادانه بودن و عادلانه بودن انتخابات عنقریب افغانستان را بیشتر مورد سوال قرار داده است، معاملات پشت پرده واشنگتن با رییس جمهور حامد کرزی در مورد تقسیم قدرت میان وی با یک تعداد شخصیت های انتصابی در ترکیب دولت آینده به عنوان نخست وزیر و تغییر ساختار نظام سیاسی ریاستی به پارلمانی بدون تعدیلات در قانون اساسی افغانستان است. این در حالی بود که تا چند ماه قبل  دولت کرزی از جانب رهبران جدید واشنگتن بحیث رهبر نا توان و دولت معتاد به مواد مخدر در سطح جهان معرفی گردیده ولی در یک معامله سری بدور انتخابات ریاست جمهوری افغانستان واشنگتن  از موضع قبلی خویش عقب نشینی نموده است.

یکی از برتری های انتخابات ایران علیرغم اتهام تقلب و اعتراضات گسترده مردمی در این است که کاندیدای ریاست جمهوری متکی به مردم ایران هستند و نیازی به مداخلات و یا جلب حمایت از بیرون ندارند. در حالیکه در انتخابا ت افغانستان درجه نفوذ و شانس برنده شدن نامزدان وابسته به حمایت خارجی ها و همسایگان  دارد.

از تحولات ایران باید آموخت

در ایران مناظره تلویزیونی میان احمدی نژاد و دیگر کاندیدای ریاست جمهوری این کشور یک فرهنک سیاسی خوبی را در ایران به نمایش گذاشته و در شناخت کاندیدان و برنامه های آنان برای مردم کمک بزرگ نمود. در همان مناظره تلویزیونی بود که آقای میر حسین موسوی یک چشم انداز امید وارکننده برای نسل تحول طلب ایران نسبت به احمدی نژاد را ترسیم نموده و ضریب حمایت خویش را در میان مردم و حتا جامعه جهانی بلند برد.

اما در افغانستان حامد کرزی بحیث نامزد انتخابات حاضر نیست از کارنامه های دولتش در هشت سال اخیر در یک مناظره تلویزیونی با کاندیدای عمده رقیبش  دفاع نموده از خود فرهنگ سیاسی و جسارت نشان دهد. برخلاف وی با استفاده از امکانات دولتی ارگ ریاست جمهوری را به ستاد انتخاباتی خویش مبدل نموده است.

در ایران شاید هیچ کاندیدی تعهد شفاهی و یا کتبی برای تقسیم کرسیها( صندلی) پس از پیروزی و یا تقسیم ولایات(استانها) و حتا منابع زیر زمینی نه نموده باشد. اما در افغانستان اکثر ائتلاف ها شکل معاملات و زدو بند های شخصی، گروهی، قومی، سمتی و منطقوی را دارد. چنانچه تا حال اکثریت کرسی ها در داخل و سفارت خانه ها در خارج و منابع اقتصادی کشور توسط حامد کرزی بخاطر پیروزی در انتخابات برای ده ها گروپ وعده داده شده است. تعهد شکنی جناب رییس جمهور در هشت سال گذشته به حدی زیاد است که بسیاری ها از کرزی تعهدنامه کتبی و حتا سوگند نامه گرفته اند که مبادا آنها را باری دیگر بفریبند.

در ایران در حال حاضر دست کاندیدای متعرض و هواخواهان آنان به گریبان شورای نگهبان مسوول انتخابات با اتهام دست داشتن در تقلبات افتیده است . چنانچه در ایران شکایت مردم  که رای من کجاست  Where is my vote? یک منطق بزرگ داشت دولت را متهم به دزدی رای مردم می کرد و بازتاب جهانی داشت.

اما در افغانستان از همین حالا دست لشکری از کاندیدان و معاونان شان در گریبان کمیسیون وابسته  به رییس جمهور کرزی بنام” کمیسیون مستقل انتخابات” افتیده است. اما در افغانستان پس از انجام انتخابات پرسیدن رای من کجاست؟ شاید ناوقت باشد . هم چنان با توجه به فرهنگ خشونت و موجودیت سلاح ها  و مداخلات خارجی ها راه انداری اجتماعات بزرگ  اعراضی و حق طلبانه بویژه در شرایط نا امن منجر به جنگ داخلی و کشمکش گسترده خواهد شد.

پرسشی اساسی اینست که انتخاباتی که از همین حالا مشروعیت آن زیر سوال است چگونه  از آن انتظار آزاد بودن و شفاف بودن را می توان نمود؟

با آنکه  فرهنگ تقلب در افغانستان کمتر از ایران نیست، ولی بحران انتخابات ایران   درسهای جدیدی را برای افغانستان بجا گذاشته است که می توان از آن آموخت. شاید مهمترین درسی راکه انتخابات ایران برای افغانستان بجا گذاشته است، این باشد : آنعده کاندیدای مصمم و  متعهد و هواخواهان آنان که اگر خواهان  اشتراک در یک انتخابات آزاد، سالم و عادلانه هستند و نمی خواهند به سر نوشت تقلبات  انتخابات قبلی افغانستان و یا بحران انتخابات ایران مواجه شوند، باید از همین حالا درین مورد تصمیم بگیرند و برای این کار شاید دو راه وجود داشته باشد :  با راه اندازی مظاهرات خیابانی بگونه صلح آمیز و مدنی  خواهان قطع سوء استفاده رییس جمهور از قدرت خویش و هم ایجاد یک کمیسیون واقعاً مستقل و قابل اعتماد ملی شوند. راه دوم از اشتراک در انتخابات مبهم، نا عادلانه و غیر آزاد خود داری نموده و آنرا با اعتراضات گسترده خیابانی تحریم( بایکوت) کنند.

در فرجام شاید بی جا نباشد که گفته شود انتخابات ایران با این همه اتهام تقلبات و تلخ کامی هایش ده  ها مرتبه عزت و اعتبار دارد، در حالیکه مردم افغانستان یک نمایشنامه مضحک انتخاباتی را در تحت رهبری ابرقدرت مدعی ارزشهای دموکراسی جهانی تجربه می کنند و یک تعداد ولایات جنوبی افغانستان به دلایل نا امنی رنج می کشند.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا