خبر و دیدگاه

نقابها افتاد و چهره ها افشا شد

mask
نگارنده: سکندر

خوش بود گر محک تجربه آید به میان ** تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد

امضای توافقنامۀ امنیتی غرض تبادل اطلاعات میان استخبارات پاکستان و استخبارات افغانستان نقابهارا از چهره ها انداخت و چهره  های اصلی زمامداران افغانستانرا نمایان ساخت. امضای همکاری “تبادله اطلاعات استخباراتی ” نقاب خیانت و وطنفروشی را از چهره آقای غنی و نقاب خوش باوری و دنباله روی را از چهره آقای عبدالله بر انداخت.

ما مریدان رو بسوی کعبه چون آریم و چون ** رُخ بسوی خانه خَمار دارد پیر ما

چشم انداز کوتاه

ما شاهد هستیم که پاکستان مدت بیش از سی دهه میشود که با افغانستان دشمنی ورزیده است و توانسته است توسط نیروهای نیابتی خود افغانستانرا به خاک و خون بدل سازد. البته پاکستان تا ختم دوران حکمروائی حدخا نتوانست در امور داخلی افغانستان دست درازی داشته باشد. اما متأسفانه که بعد از تسلیمی قدرت دولتی توسط دکتور سرابی معاون مقام ریاست جمهوری افغانستان به صبغت الله مجددی رئیس موقت دولت مجاهدین زمینه وسیعی به مداخله پاکستان در امور داخلی افغانستان پیدا شد. از آنجائیکه حضرت هم طرفدار جولان صد فیصد اسب مراد پاکستان در افغانستان نبود نیروهای نیابتی پاکستان به سر دستگی گلب الدین حکمتیار طیاره حامل حضرت را هم مورد حمله قرار داد که حضرت مجددی بطور معجزه آسائی ازین  حمله راکتی جان بسلامت برد. هنگام پائین شدن از طیاره آسیب رسیده حضرت سخنان درشتی را به آدرس گلب الدین حکمتیار حواله نمود. حادثه حمله راکتی به طیاره حامل مجددی بیان میکند که پاکستان میخواهد صد فیصد اختیار افغانستان را بدست داشته باشد. در غیر آن واضح بود که صبغت الله مجددی هم با نفوذ  پاکستان در افغانستان چندان مخالفت نداشت. اینکه دوره موقت حضرت بپایان رسید لویه جرگه عنعنوی زیر نام شورای اهل حل و عقد به اشتراک تمام مجاهدین دایر گردید و استاد ربانی رئیس حزب جمعیت اسلامی افغانستان در این جرگه بعد از بحث ها ی زیاد  و جنجالهای ایجاد شده از طرف نمایندگان حزب اسلامی حکمتیار به اکثریت آرا بحیث رئیس جمهور افغانستان پذیرفته شد. حزب جمعیت اسلامی افغانستان تلاش نمود تا به قطع دست پاکستان از مداخله در امور داخلی افغانستان مبادرت ورزد. ولی این تلاش وطن خواهانه و عزت آفرین آنها به مقاومت شدید نیروهای طرفدار نفوذ پاکستان در افغانستان مواجه شد. همان بود که روزانه صدها راکت توسط حزب اسلامی حکمتیار بدستور پاکستان بالای مردم بیگناه کابل میریخت. در این اوضاع و احوال دوراه پیش روی دولت قانونی اسلامی افغانستان قرار داشت. اول- پذیرش نفوذ پاکستان در افغانستان. دوم- حفظ عزت و استقلال افغانستان(مقابله در مقابل بغاوتگران). غیرت و وجدان بیدار ساکنان این سر زمین راه دوم را دستور داد. بر بنای همین غیرت و وجدان بیدار بود که تمام شهروندان افغانستان به نحوی از انحا تمام مصیبتهارا تحمل نمودند و از عزت و آزادی افغانستان قهرمانانه دفاع کردند و اجازه ندادند که یوغ پاکستان بر گردن مردم افغانستان بافتد. همان بود که گلب الدین و طرفدارانش منحیث افزار استهلاک شده از کار افتاد و پاکستان افزار کاغذ پیچ و جدید دیگری را به نام طالب وارد کار زار سیاست ساخت.

طالبان

رهبران حکومت وحدت ملی

طالبان منحیث افزار جدید بدست پاکستان قرار داده شد. سازمان استخبارات پاکستان عهده دار صد فیصد سوق و اداره و رهبری طالبان گردید. استخبارات پاکستان طالبانرا در ساختار تشکیلاتی شگفت آوری سازمان داد. و یکننفر سمبولیک را در رأس این تشکیلات بنام ملاعمر قرار داد.  ملاعمر منحیث چارتراش چوبین تراش شده به شکل و قواره ملا محمد عمر در رأس آن قرار داده شد. در تشکیل طالبان همه طالب اند. یعنی هیچکدامی از آنها ادعای قوماندانیت و یا داشتن چند سرباز جداگانه را ندارند. فقط هرکدام آنها منحیث یک سر باز ایفای وظیفه مینمایند. و آنها تنها هنگام اجرای وظایف یعنی در رسمیات خود شان قوماندان اند و بس. همینکه وظیفه رسمی اش بپایان میرسد، منحیث یک فرد واحد میباشد. اگر بخواهد از صفوف طالبان برآید فقط یکه و تنها صفوف طالبانرا رها می کند.

بنآ” سخنانی از قبیل طالبان خوب با واقعیت سر نمیخورد، جز فریب چیز دیگری نمیتواند باشد. اینکه آقای غنی طلبانرا مخالفین سیاسی میخواند. خود بیان میکند که او از واقعیت چشم میپوشد.

 همکاری”تبادله اطلاعاتی”

هرگاه صحبت از همکاری اطلاعاتی با پاکستان باشد. اصول اداره و رهبری حکم میکند که این موضوع اول از طرف کارشناسان اهل نظر بررسی میگردید و نتایج بر رسی به اطلاع خبرگان سیاسی رسانده میشد و شورای ملی در جریان قرار داده میشد. هرگاه همه ویا اکثریت توافق نشان داده بودند، بعد  موافقتنامه به امضا میرسید و به اطلاع عموم مردم رسانده میشد. اما اینکه بدون مطالعه و بر رسی این موافقتنامه”تبادله اطلاعات استخباراتی” به هدایت رئیس جمهور و توافق مشاور شورای امنیت ملی دزدانه به امضا میرسد. آنهم با کشوری که هر روز نیروهای نیابتی اش مردمان بیگناه و سربازان دلیر مارا بقتل میرسانند و کشور را به لبه پرتگاه نابودی کشانده است. خود سوال بر انگیز بوده و بدون شک که خیانت ملی بحساب می آید.

امضای این موافقتنامه صد فیصد بنفع پاکستان و هزار فیصد به ضرر افغانستان ارزیابی میگردد. مثلا”: ۱- با امضای این تفاهم نامه پاکستان سند رسمی بد ست می آورد که او در سوق و اداره و رهبری طالبان دست ندارد. حال آنکه واقعیت عینی چنین نمیباشد. ۲- چون استخبارات پاکستان درمقایسه با استخبارات افغانستان از امکانات فنی و کادری بالاتری برخورداد میباشد. بمجرد فرصت یافتن در داخل شدن به استخبارات افغانستان استخبارات افغانستان را طور مرئی و یا نامرئی در اختیار خود قرار میدهد. اگرپاکستان استخبارات افغانستان را دراختیار خود گرفت معنی آنرا دارد که یوغ بردگی خودرا برگردن مردم افغانستان انداخته است.

نوشته های مشابه

‫۷ دیدگاه ها

  1. غنی یکی از مهره های بسیار مهم انگلیس است که میتواند خواست های خود را از طریق طالبان به همکاری غنی در افغانستان پیاده کند. اگرنی از چوکی ریاست جمهوری اسلامی افغانستان رانده نشود افغانستان بزودی شاهد یک رویداد خطرناک خواهد بود جدیدا استخبارات افغانستان را به پاکستان فروخته است درآینده نزدیک شاهد بسیار چنین کارها خواهیم بود.

  2. این خلق که بینی همه روی وریاست – نا راستی از جبین شان پیداست
    قندیل وگلیم کعبه را دزدیدند – چیزی که نبر دند فرمان خدا است

  3. سلام. اگر داکتر عبدالله به این منوال پیش برود به یقین که پس از چند ماه دیگر محبوبیت و حمایت خود را در میان مردم خود از دست می دهد. داکتر عبدالله باید خیلی مواظب رفتار خود باشد. باید تمام خواست و آرزوی مردم را در قصر سپیدار خلاصه نکند.

  4. من که هرچه فکر میکنم به این کار غنی و اتمر راه منطقی جستجو کرده نمیتوانم. فقط برای یافتن علت آن سخنان دکتور روستا ترکی مرا یاری میرساند. روستا ترکی در پروگرام پرکار بی بی سی ضمن تأئید بغاوت و شورش طالبان و برحق خواندن آن، راه آبادی و شکوفائی افغانستانرا در راندن ملتهای غیر از افغان(پشتون)افغانستان، از افغانستان و قبضه نمودن صد فیصد قدرت دولتی بدست یک قوم که به باور شان قوم اصلی که همانا پشتونها(افغانها) میباشد، نشان داده بود. که یکتعداد شئونستها و فاشستها هم آنرا بارها بزبان آورده اند چنانچه یکی از وکلای کوچی در پارلمان افغانستان بیان داشت که ازبکها به ازبکستان و تاجکها به تاجکستان و هزاره ها به ایران خود را گم کنند ویا حاکمیت و قدرت صد فیصد افغانان(پشتونها) را چشم پت بپذیرند. افعال و سخنان و داده های مربوط به کار اشرف غنی به علت فوق مهر تأئید میگذارد. پس در اینصورت بتمام کسانیکه به اصول اخلاقی و مدنی و دست آورد های علمی عصر حاضر باور و اهتمام دارند، لازم می افتد تا یکمشت واحد را تشکیل داده و بر دهن سبکسران فاشست بکوبند و آنانرا با نظرات تاریخ زده و غیر اخلاقی و انسانی شان، از جامعه افغانی، نیست و نابود کنند.

  5. راستی هم اگر کسی وطنفروش و جاسوس نباشد، چطور میتواند با کشوری که افغانستانرا تباه و برباد ساخته باشد، توافقنامه تبادل اطلاعات استخباراتی بدون توافق شورای ملی افغانستان به امضا برساند. به همه معلوم است که استخبارات پاکستان در بعضی حالات حتی استخبارات امریکا(سی آی اِی) را هم فریب داده است. و از طرف دیگر این استخبارات افسار طالبانرا بدست دارد. خیلی مسخره و مضحک معلوم میشود که از یکطرف در جبهات با طالبان در نبرد باش و از طرف دیگر گل اطلاعات را در اختیارش قرار بده. افسوس که شورای ملی افغانستان به پوست پاک نیست، در غیر آن اشرف غنی را برطرف و بجرم خیانت ملی به زندان می انداخت.

  6. غنی باید استعفا بدهد و یک دولت موقت ایجاد شود. این یگانه راه حل است. غنی به جز از تعصب دیگر هیچ دیدگاهی ندارد. و عبدالله هم به ساز غنی میرقصد.

  7. از اول معلوم بود که این حکومت ثبات را نمی تواند بیاورد. و اگر چهار سال دیگر هم طول بکشد، این چهار سال در چانه زدن های سیاسی و قهر و ناز داکتر صاحب عبدالله و احمدزی سپری خواهد شد. داکتر صاحب عبدالله که برنده واقعی انتخابات بود باید از موقف بلندتر با غنی گپ بزند. باز هم امیدوار هستیم که رهبران دولت یک همی در غم مردم هم شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا