خبر و دیدگاه

مقایسه‌ی اثرگذاری سیاستِ عربستان سعودی و ایران در افغانستان

alt
شفیق الله شفیق

افغانستان بیشتر ازهر کشور دیگر متاثر از قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی می‌باشد، به‌ویژه در دهه‌های واپسین پایه‌داری نظام‌های سیاسی افغانستان در گِرو حمایت‌های بین المللی بوده است. ازاین‌روی وارد شدن به بازی‌های منطقه‌ای و بین المللی، ایجاب دقت و ارزیابی بیشتر را می‌نماید. پیامد سیاست های ناشیانه در کشورهای چند پاره‌ که از محدودیت مشروعیت داخلی رنج می‌کشد، جز افزایش بحران و مشکلات چیز دیگری نیست. چون پیوستن به شگردها و رفتارهای فرقه‌ای حساسیت برانگیز در رژف شدن شکاف های داخلی می‌افزاید. ایران و عربستان سعودی که رهبری دو جریان مذهبی را در جهان اسلام در فلسفه وجودی شان مفهوم نموده‌اند، اکنون بیشتر از گذشته رقابت شان به‌منظور گستراندنِ حوزۀ نفوذ به تقابل انجامیده است. احتمالا روبه‌رویی عربستان سعودی و ایران برای یک مدت طولانی در ژیوپلوتیک خاورمیانه سایه بر رفتارهای دولت بیافگند. اما تصمیم که مناسبت نزدیک با شرایط و حال افغانستان داشته باشد در کدام روند مقدور می‌شود؟

نفوذِ عربستان سعودی و ایران در جامعه و سیاست افغانستان برکدام شاخصه‌ها آرایش یافته است، سنخیت و ریشه‌های اجتماعی و فرهنگی آن چگونه مُحَقَق می‌شود؟

پس انتخابِ سیاستِ مطلوب برای افغانستان چیست؟

عربستان سعودی

زمینه‌ها:

–  نفوذ و اشراف در گروه های تُندرو و مدارس پاکستان و جامعه مذهبی افغانستان؛

–  جاذبه مذهبی توام با قداست برای توده‌های مذهبی بدلیل حرمین شریف؛

–  هم‌سوی با دنیا غرب در سیاست های منطقه ای؛

–  توان‌مندی اقتصادی که محصول اقتصاد رانتی است؛

–  جامعه مذهبی پشتونی افغانستان که بیشتر از گوشه‌های دیگر کشور مذهبی و پذیرای سیاست کشورهای عربی است؛

–  فهم رهبری حکومت افغانستان برآن است که کلید صلح افغانستان در دست عربستان و پاکستان است، ازاین‌رو آقای غنی از زمان شکل‌گیری حکومت وحدت ملی بگونه‌ی مرتب به دایره سیاست پاکستان وعربستان خویش را رها نموده است. و سیاست دوستانه با ایران را به حاشیه افکنده است.( آقای رئیس جمهور یک‌ماه پیش به بهانه‌ی رانش و طوفان برف پنجشیر سفرایران را لغو نمود)

– آقای غنی به‌لحاظ گذراندن زنده‌گی در غرب، نیاز احساس می‌کند که موقف اسلام گرایانه به نمایش بگذارد تا در میان جامعه مذهبی افغانستان مشروعیت سنتی کسب نماید.

– تصور برخی سیاست گذاران برآن رفته است که عربستان و پاکستان  در ثبات و بی ثباتی حکومت افغانستان اثر گذار اند، اما رُخ سیاست ایران را کم‌تر می پندارند.

چالش ها:

– جامعه مدنی و شهری افغانستان عربستان سعودی را بزرگترین حامی گروه‌های تروریستی می‌دانند.

– قرائت و روش‌های وهابیت – عربی در اخلاق و معرفت خراسانی – اسلامی برنمی‌تابد. بدین لحاظ نا هم‌سویی میان قرائت های مذهبی محتمل است. ( بویژه اهل عرفان  و طریقت های‌ اسلامی با وهابیت نا سازگاری بیشتر دارند)

– حکومت عربستان با داشتند حکومت پاتریمونالیزم مقبولیت مدرن ندارد، نمی‌تواند دوست طبیعی برای نظام مردم سالار افغانستان باشد.

ایران:

فرصت‌ها

– همسایه‌ی غربی  با داشتن ۸۵۵ تا ۹۳۰ کیلومتر مرز مشترک افغانستان و میزبانی سه میلیون مهاجر؛

– اشراف به ‌برخی رهبران سیاسی و تکیه خانه‌های جامعه‌ی اهل تشیع افغانستان؛

– مشترکات فرهنگی، تاریخی و زبانی با افغانستان؛

– حضور گسترده و فعال جامعه اهل تشیع افغانستان در فعالیت های مدنی و سیاسی؛

– وابسته‌گی ترانزیت و مراودات اقتصادی افغانستان با ایران؛

چالش‌ها

– ایران دارای نظام ایدلوژیک می‌باشد که در اغلب رفتارهای سیاسی اش متاثر ازالگوی  مذهب تشیع است. ازاین‌رو حکومت ایران کم‌تر جاذبه و محبوبیت فرهنگی برای فارسی گویان و فعالان مدنی افغانستان دارد.

– هویت سیاسی جامعه‌یی پشتونی افغانستان با ایران دو تفاوت (مذهبی و زبانی) دارد. اما با عربستان تنها تمایز زبانی دارد.

– سیاست مذهبی ایران در سمت شرق با چالش‌های بیشتر روبرو است، چون حکومت ایران در گذشته کمتر علاقه با هم تباران ( پشتون ها، بلوچ ها، تاجیک ها) ایرانی‌اش داشته است. غالبآ دیده شده است که سیاست گذاران ایرانی گزینشی و موسومی بر اوضاع افغانستان نگرسته‌اند.

– بورسیه های تحصیلی ایران برای افغانستان بیشتر اختصاص جامعه مذهبی می‌شود. از این‌رو حکومت فعلی ایران کمترین نفوذ بالای جامعه مدنی و شهری افغانستان دارد.

– حکومت ایران و پاکستان از جمله حکومت‌های مداخله گر و دشمن درافکار عمومی افغانستان خوانده می شوند.

نتیجه گری

– نظام سیاسی افغانستان در مطابقت با قانونی اساسی بر پایه‌ی ارزش‌های دموکراتیک استوار است. پس معقول نیست که در عرصۀ بین المللی در ائتلاف مذهبی گام بی‌نِهد.

– حکومت‌های گذشتۀ افغانستان در اغلب منازعات منطقه‌ی جهان اسلام سیاست بی‌طرفانه اتخاذ نموده‌اند. گرایش ایران سیتزی حکومت فعلی در استمرار سیاست رژیم طالبان بیشتر مفهوم می‌یابد.

– سیاست حُسن هم‌جواری و موقعیت جغرافیایی افغانستان ایجاب می‌نماید که در هیچ ائتلافی بر ضد همسایه‌هایش ملحق نشود.

– ایران میزبانی سه میلیون شهروند افغانستان است و درعین حال ما بیشتر به ایران نیاز داریم تا ایران به ما.

– خیلی افتضاح آمیز به‌نظر می‌رسد حکومتی که قادر به تامین امنیت اطراف کاخ ریاست جمهوری و وازرت خانه هایش نیست. پس چگونه در ائتلاف مذهبی و منازعات خاورمیانه گام می‌نهد؟!

– پیوستن افغانستان به ائتلاف بین المللی مذهبی به‌ رهبری عربستان سعودی سبب شکاف بیشتر میان اهل سنت و اهل تشیع در کشور می‌شود و از سوی دیگر جسارت طالبان و حامیان داعش را می افزاید.

رهبری حکومت افغانستان دُچار توهم است، از این‌رو در تشخص جایگاهِ منطقه‌ایش انتخاب نا مناسب دارد. دروضعیت کنونی گزینه مناسب برای افغانستان تعادل میان کشورهای اسلامی است، نه صف آرایی و تقابل.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا